ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

21 مرداد  ماه  1394

  pyknet@inmano.com

 
 
 

گفتگو با "یروان آبراهامیان"

اصولگرایان با اکثریت

مردم ایران بیگانه شده اند! 
 
 
 
 

 آنچه می خوانید مصاحبه ایست با "یروان ابراهامیان" تحلیلگر و نویسنده ایرانی تبار که تحقیقات و کتاب هائی در باره ایران و انقلاب 57 دارد. از جمله کتاب معروف "ایران میان دو انقلاب". ترجمه فارسی این مصاحبه که بر محور توافق اخیر اتمی و همچنین رابطه ایران و امریکا انجام شده را روزنامه شرق، بی آنکه بنویسد آیا این مصاحبه را خود انجام داده و یا از نشریه دیگری گرفته؟ منتشر کرده و ما پس از ویرایش فارسی و حذف اصطلاحات مرسوم در شیوه تبلیغاتی و دادن جهت گیری هائی به سود حکومت، در جمهوری اسلامی ، آن را منتشر می کنیم. پیامی اعتراضی نیز بصورت ای میل و طرح همین سئوال برای شرق ارسال کردیم که پاسخی دریافت نکردیم!

در انقلاب ایران هم مانند اکثر انقلاب‌ها، پس از یک نسل خیلی چیزها تغییر می کند اما این تغییر  لزوما به معنای پشت‌كردن به انقلاب نیست. هدف اصلی انقلاب ایران دستیابی به استقلال بود؛ گرچه ایران یک دولت معمول مستعمره نبود، اما در شرایط نیمه ‌استعماری قرار داشت و بطور سنتی زیر نفوذ بریتانیا و سپس ایالات متحده آمریکا بود. همه اینها در سال ١٩٧٩ تغییر کردند.
شما می‌توانید بگویید انقلاب اکنون با تازه‌ کردن نفس، درصدد عادی‌سازی روابط با جهان خارج برآمده است؛ البته فعالیت‌های غیرضروریی نیز دراین ‌میان در روابط ایران با کشورهای خارجی وجود داشته که وضعیت را پیچیده ‌تر کرده است که ازجمله آنها می‌توان به گروگان‌گیری و جنگ ایران و عراق اشاره کرد که آغازگر آن ایران نبود، بلکه در آن زمان صدام حسین از سوی کشورهای غربی حمایت شد؛ امری که به سود روابط ایران با غرب نبود؛ اما این موضوعات گذشته‌اند و گمان می‌کنم مسئله گروگان ‌گیری به بخشی از حافظه دور تبدیل شده است. دولتمردان کنونی ایران  بیشتر پراگماتیست (عملگرا) هستند. آنان بیشتر درباره چگونگی و باید و نبایدهای رفتار دولت در منطقه فکر می ‌کنند. در زمینه سیاست خارجی ایران در منطقه نیز آنها رویکرد پراگماتیستی ‌تری پیدا کرده اند.

البته تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا از زمان روحانی آغاز نشده‌ است؛ حتی در زمان ریاست‌ جمهوری اکبر هاشمی ‌رفسنجانی نیز تلاش‌هایی برای جذب سرمایه‌های آمریکایی و بهبود روابط صورت گرفت. پس از آن نیز در دوران اصلاحات. ایالات متحده در سال ٢٠٠٣ میلادی دست به تغییر بزرگی زد و در زمان بوش ایران را محور شرارت اعلام کرد و روندی که طی می شد معکوس شد.

در نتیجه، ایران پیش از روحانی نیز علاقه خود به عادی‌سازی روابط با آمریکا را نشان داده بود و اکنون بازخوردهای مثبتی را از سوی طرف آمریکایی دریافت کرده است. با این‌ حال، گمان می‌کنم درباره چگونگی بهبود روابط، مبالغه‌هایی میشود. ما در آینده شاهد عادی‌سازی روابط خواهیم بود اما این موضوع به روابط دوستانه منتهی نخواهد شد. من گمان نمی‌کنم سفارت آمریکا در ایران بازگشایی شود و یا اینکه اتحادی میان دو کشور ایران و آمریکا مثلا در مورد عراق و یا دیگر نقاط خاورمیانه بوجود آید. حتی اگر در برخی امور همکاری های مشترکی صورت گیرد. مثلا در عراق. در عراق ایران و آمریکا فعالیت‌هایی موازی و مستقل انجام می‌دهند که می‌توانند کمک ‌رسان یکدیگر باشند؛ اما هیچیک از طرفین نمی‌گویند بطور عملی با یکدیگر همکاری می کنند.

متحدان ایالات متحده و دوستان نزدیک آن کشور مانند اسرائیل و كشورهای عربی خليج فارس تلاش برای دوستی میان آمریکا و ایران  را پیچیده ‌تر می‌کنند. در نتیجه، من فکر می‌کنم شما شاهد جدل کمتر میان دو کشور و کاهش خطر رویارویی خواهید بود اما هیچگونه شواهدی وجود ندارد که نشان دهد اتحادی نزدیک میان دو کشور ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت.

 

 پیش از اعلام توافق، هاشمی‌رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه «گاردین» گفت مخالف بازگشایی سفارت آمریکا در تهران نیست و جمله ای را هم در همین مورد از قول رهبر انقلاب ایران آیت الله خمینی ذکر کرده است که اگر ایشان زنده بود مخالفتی با این روابط نداشت.

 

خب، باید بگویم که ایشان فرصت‌ها را به خوبی تشخیص می ‌دهد. این موضوع را می‌توان در جریان «معامله ایران- کنترا» مشاهده کرد. فکر می کنم استدلال وی درست است و اگر آیت الله خمینی زنده بود توافق ‌نامه را به احتمال بسیار زیاد قبول می کرد.

البته من با تعبیر خوش بینانه امثال آقای زیبا کلام درباره نظر مردم ایران نسبت به امریکا و برقراری مناسبات با این کشور موافق نیستم. من تردید دارم که بسیاری از ایرانی‌ها عاشق آمریکا هستند و منتظرند تا آن کشور را در آغوش بگیرند. هنوز هم سوءظن ملی نسبت به آمریکا و غرب در ایران وجود دارد. درنتیجه این موضوع با توافق هسته‌ای پایان نخواهد یافت. ایرانی‌ها شاید فرهنگ، یا لباس آمریکا را دوست داشته باشند، اما این بدان معنا نیست که آنان به دولت‌های آمریکایی و غربی اعتماد دارند. احساسات ضدامپریالیستی در ذهنیت و افکار عمومی ایران تا حد زیادی باقی مانده است. نتایج نظرسنجی افکار عمومی در ایران نشان می‌دهد گرچه اکثریت ایرانی‌ها از توافق هسته‌ای حمایت می‌کنند و خواهان بهبود روابط با غرب هستند، اما اکثر ایرانی‌ها به دولت آمریکا بی‌اعتماد  هستند. درنتیجه، شما باید این مقولات را از یکدیگر تفکیک کنید.

 

- فکر می کنید نیروهای میانه‌رو و اصلاح‌طلبان در انتخابات پارلمانی ماه فوریه (اسفند) چگونه عمل خواهند کرد؟

 

اکنون فرصت خوبی برای اصلاح‌طلبان ایجاد شده است. من تعجب نخواهم کرد اگر آنان اکثریت کرسی‌های مجلس بعدی را از آنِ خود کنند. اکنون شرایطی مشابه دوران ریاست رئیس‌جمهوری اصلاحات ایجاد شده است. درنتیجه اصلاح‌طلبان کرسی‌های مجلس آینده را از آنِ خود خواهند کرد.

- آیا شهروندان معمولی ایرانی می‌توانند انتظار اصلاحات مدنی داشته باشند؟

 

- بله، من فکر می‌کنم که ما می‌توانیم انتظار تحقق چنین شرایطی را داشته باشیم. از زمان به‌ قدرت‌رسیدن روحانی شاهد انعطاف‌ پذیری و آرامش بیشتری در مقایسه با گذشته بوده‌ایم. در دانشگاه‌ها جو عمومی بهتر از دوره احمدی‌نژاد شده است. من فکر می‌کنم که این وضعیت ادامه خواهد داشت. اصلاح‌طلبانی که در چارچوب نظام فعالیت می‌کنند از فرصت بیشتری برای موفقیت نامزدهایشان برخوردار خواهند شد. در انتخابات پیشین بسیاری از چهره‌های شناخته ‌شده اصلاح‌طلب رد صلاحیت شدند. من فکر می‌کنم در انتخابات بعدی شاهد تلاش بیشتری برای اجازه‌ یافتن اصلاح ‌طلبان برای شرکت در رقابت انتخاباتی خواهیم بود. در نتیجه، ترکیب مجلس بعدی تغییر خواهد کرد. 

 

- در باره محبوبیت «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه پس از توافق اتمی چه نظری دارید؟

 

می‌توانم بگویم که او با اقدامات خود ایران را به عرصه جهانی بازگرداند و دقیقا مسیر عکس دوران احمدی‌نژاد را طی کرد. او باعث بهبود وجهه ایران در سطح بین‌المللی شد. اما درهرحال، او صرفا یک وزیر امور خارجه است و اقداماتش وابستگی زیادی به نظرات روحانی دارد.

 

- بیش از نیمی از جمعیت ایران زیر ٣٥ سال دارند. از دوران پیش از انقلاب و جنگ ایران و عراق اطلاع چندانی ندارند. آیا آنها ارزش‌های نسل انقلاب را قبول ندارند؟

 

جنگ و انقلاب بخشی از تاریخ ایران است. نسل جوان ایران به شیوه نسل انقلاب به رویدادها واکنش نشان نمی‌دهد، اما واکنش های نسل انقلاب هنوز بخشی از فرهنگ عمومی ایران است. انقلاب و جنگ تأثیر عمیقی بر این فرهنگ گذاشته‌ است. در بریتانیا، مردم هنوز درباره جنگ جهانی دوم صحبت می‌کنند. تعداد بسیار کمی از شهروندان بریتانیایی در آن دوران حضور داشته‌اند، اما جنگ علیه نازی‌ها هنوز هم بخشی از فرهنگ عمومی است.

 

- این نسل خواستار رابطه باز ایران با جهان خارج وآزادی‌های بیشتر در زندگی شخصی‌ خودش است.

 

دولت روحانی در این باره بسیار هوشمندانه عمل می‌کند. می ببینید که مقاومت‌هایی برای زنده‌ نگهداشتن خلق‌ و خوی گذشته  وجود دارد و همین تلاش نشان می‌دهد که چرا محافظه‌کاران منزوی‌ تر شده‌اند. آنان به ‌وضوح بیش از گذشته با اکثریت مردم جامعه بیگانه شده اند. خلق‌وخوی ملی متفاوتی در جریان است.

 

- در یکی از کتاب‌های خودتان، (تاریخ ایران مدرن)، به این نتیجه رسیدید که موضع ایران در منطقه با چگونگی حل مسئله هسته‌ای این کشور تعیین می‌شود.

زمانی که من آن کتاب را نوشتم، احمدی‌نژاد هنوز رئیس جمهور بود و خطر رویارویی میان ایران و آمریکا وجود داشت. در نتیجه، من نمی‌خواستم هیچ گونه پیش‌بینی‌ای داشته باشم، چرا که احتمال بروز جنگ و درگیری وجود داشت، اما از هنگامی که گزینه جنگ از روی میز برداشته ‌شد، در ایران صداهایی را می شنویم که نشان میدهد همه‌ چیز عادی‌تر می‌شود. این به ‌معنای بازگشت به دوران پیش از انقلاب نیست، بلکه به ‌معنای ثبات بیشتر و عادی‌ترشدن روال کارکرد نهادهاست. این آن چیزی است که ما در انقلاب‌های دیگر دیده‌ایم و اکنون درباره انقلاب ایران نیز شاهد آن هستیم. من فکر می‌کنم که این روند ادامه آن روندی است که در دوران ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی و رئیس‌جمهوری خاتمی در ایران روی داد.

 

 

پیک نت 21 مرداد

 
 

اشتراک گذاری: