سیاست "شعاری" با بهره گیری از صفاتی که
حکومت و به تبع آن رسانه ها بر ایران و مردم حاکم کرده اند،
چنان نتایج مخربی به بار آورده که حتی اگر بخشی از یک خبر و یا
تفسیری که فلان فرمانده سپاه و یا فلان امام جمعه با همین شیوه
شعاری بر زبان می آورد و یا زمانی که برخی تفسیر ها و حتی
اخبار رسانه ها به واقعیت نزدیک هم باشد، دیگر اعتمادی را جلب
نمی کنند. این فروپاشی اعتماد مردم که صدا و سیما در آن سهم
مهمی دارد، موجب شده تا برداشت مردم نسبت به حکومت ها،
رویدادها و حتی رهبران کشورهای مختلف درست خلاف آنچه در ایران
تبلیغ می شود باشد. نمونه های مختلفی در این زمینه وجود دارد
که روی شبکه های اجتماعی شبانه روز قابل مشاهده و پیگیری است.
نمونه فاجعه لیبی، فاجعه سوریه، فاجعه اوکرائین، فاجعه داعش،
فاجعه آفرینی اسرائیل در منطقه، نقش امریکا و اروپا در جهان
و....
امروز اگر از مردم نظرسنجی واقعی در باره
هر یک از رویدادهای یاد شده در بالا بشود، آنچه مردم میگویند
درست خلاف آن تبلیغاتی است که حکومت مبنای کار خود را در
مصاحبه ها، نماز جمعه ها، سخنرانی ها و ... بر مبنای آن قرار
داده است.
نمونه این فاجعه، نقش عربستان سعودی در
منطقه است که سیاست حکومت با توجه به حوادث یمن، روی تجاوز
فلان مأمور گمرک به فلان جوان زائر ایرانی و آن نمایش های مضحک
در برابر سفارت عربستان متمرکز است و مردم با پوزخند آن را
نادیده می گیرند و متأسفانه واقعیات عربستان را هم همراه با آن
نادیده می گیرند. همین مسئله در باره اسرائیل هم صادق است.
ترجمه و تدوین زیر برای آگاهی از بخشی از
واقعیات امروز عربستان سعودی تنظیم شده است:
مطبوعات غرب در پی تغییرات اخیر درون
حاكمیتی عربستان، این كشور را زیر ذره بین گذاشته و اتفاقات آن
كشور را از نزدیك دنبال میكنند. وبسایت
Foreign Policy in Focus در مقاله
مفصلی مشكلات عربستان را بررسی و تحلیل كرده است.
در این مقاله با ذكر اینكه عربستان ایران
را تهدید اصلی خود میداند به مشكلات داخلی این كشور از جمله كم
شدن درآمدهای نفتی، مخارج سرسام آور برای مقابله با بهار عربی
در منطقه، افزایش بی سابقه نیروهای مسلح جهادی این كشور، رشد
فرقه گرایی و مشكلات نفت خیزی و شیعه نشینی شرق این كشور
پرداخته است.
در این مقاله آمده است:
عربستان كه نگران تهدید هژمونیك ایران در
منطقه و بهبود رابطه تهران و واشنگتن است، سیاست خارجی خود را
بر مبنای نظامیگری فرقه ای بنا نهاده است تا بتواند ایران را
كنترل كند. اما مشكلات عربستان بسیار فراتر از تهدید از طرف
ایران است.
عربستان حكومتی رانتی است كه در مقابل
اطاعت محض ساكنانش به آنها سوبسید تهیه مسكن، بهداشت و آموزش
مجانی و بسیاری خدمات دیگر پرداخت می شود. بطور مثال در سال
٢٠١١ برای جلوگیری از رسیدن بهار عربی به عربستان١٣٠ میلیارد
دلار هزینه افزایش حقوق ها، ایجاد كار و مسكن برای شهروندان
کرد. با این وجود، حكومت رانتی عربستان غیرپایدار است و با
ادامه کاهش درآمدهای نفتی ، بحران های اجتماعی آن افزایش یافته
و شاهد رشد افراطیگری
در این کشور خواهیم بود.
براساس گزارشات مالی، عربستان طی دو سال
آینده با كسر ٣٠٠ میلیارد دلاری درآمد نفت مواجه خواهد بود و
هزینه سنگین جنگ یمن و سوبسید های داخل بودجه این كشور را
بسرعت خواهد بلعید.
عربستان بر خلاف دیگر كشورهای عربی با رشد
سریع جمعیت روبروست. نیمی از جمعیت این كشور زیر ٢٥ سال و یك
سوم آن زیر ٢٩ سال سن دارند. در عین حال نرخ بیكاری بالاست و
یك چهارم جمعیت كشور در فقر بسر می برند كه ممكن است با ایجاد
سناریوهایی مشابه مصر، لیبی تونس و سوریه روبرو شود.
نظام آموزشی عربستان بشدت نیازمند اصلاح
است. بسیاری از جوانان كه تعلیمات قرآنی را بخوبی فراگرفته اند
فاقد مهارت ها و دانش لازم برای مشاركت در اقتصاد هستند. ٦٠٪
افراد دارای تحصیلات عالی دختران هستند كه با نرخ بیكاری ٣٢/٥
درصدی دست و پنجه نرم می كنند. علیرغم اعلام سلطان سلمان مبنی
بر ایجاد برابری جنسیتی، خصوصیات محافظه كارانه كشور مانع از
ایجاد تغییر در این زمینه خواهد بود و زنان كماكان در مالكیت
مردان خواهند ماند.
از قرن هجدهم، خاندان سعودی كشور را بر
اساس تعالیم بشدت افراطی وهابیت كشور اداره كرده است، كه حالا
به یكی دیگر از مشكلات این كشور بدل شده است. بسیاری از
نیروهای مسلح جهادی حكومت این كشور را فاسد می دانند و خواهان
سرنگونی آن هستند. افزایش حملات تروریستی در عربستان پس از سال
٢٠٠٠ گواه عدم توانایی این كشور در همراه داشتن افراطیون
وهابیست. بسیاری از افراطیون عربستان به نیروهای داعش پیوسته و
در حملات علیه خارجی ها و شیعیان شركت دارند. ابوبكر بغدادی
رهبر داعش بوضوح از تمایل به گسترش عملیات به سرزمین حرمین
شریفین و سرنگونی رژیم سعودی سخن می راند و از شهروندان سعودی
خواسته برای قیام علیه آل سعود آماده باشند. قدرت گرفتن داعش و
نیروهای هوادارش از لیبی تا پاكستان دلیل كافی برای ترس رهبران
سعودی از تأثیر آنها بر امنیت این كشور است.
فرقه گرایی تندروهای وهابی در عربستان مشكل
دیگر این كشور است. با آغاز بهار عربی استان شرقی این كشور كه
محل سكونت شیعیان این كشور است و ١٥٪ جمعیت را تشكیل میدهند
شاهد ناآرامی های بسیاری بوده كه نمایانگر تشنجات سیاسی این
كشور است. ساكنان شیعه این منطقه كه تمامی استخراج نفت كشور
نیز از آن صورت می گیرد در پی درخواست تغییر و رفرمهایی سیاسی
اقتصادی بشدت سركوب شدند و رژیم سعودی نا آرامی های آن منطقه
را ناشی از دخالت ایران اعلام كرد.
دخالت عربستان در كشورهای همسایه نیز باعث
رشد فرقه گرایی در منطقه شده است. دخالت عربستان در بحرین و
جنگ علیه نیروهای حوثی در یمن از آن جمله اند. شیعیان استان
شرقی سعودی نیز بیكار ننشسته و در مخالفت با جنگ عربستان در
یمن، به مخالفت برخاسته و به عملیات مسلحانه علیه نیروهای
امنیتی عربستان اقدام كرده اند.
در حالیكه افراطیون سعودی دولت این كشور را
به عدم برخورد خشن و جدی با شیعیان متهم میكنند، شیعیان این
كشور دستگیری و حكم اعدام شیخ نمر از رهبران برجسته شیعی این
كشور را سیاسی میدانند. آگاهان معتقدند اعدام این روحانی به
گسترش تشنج و ناآرامی به كشورهای منطقه خواهد انجامید.
تكیه رهبران سعودی به دلارهای نفتی برای جلب وفاداری مردم این
كشور و سركوب مخالفان، ایجاد اصلاحات و تغییرات داخلی را بیش
از پیش در دستور قرار داده است. عدم انجام چنین اصلاحاتی
میتواند منجر به وخیم تر شدن اوضاع داخلی عربستان شود. ثبات
سیاسی و اجتماعی عربستان بستگی به اقدام سریع رهبران این كشور
برای حل مشكلات داخلی دارد. این تغییرات در كوتاه مدت رخ
نخواهد داد ولی تا وقتی عربستان دست از متهم كردن ایران
برنداشته و به مشكلات داخلی خود توجه نكند این روند آغاز
نخواهد شد.
پیک نت 25 تیر |