دشوار بتوان تصور کرد، دوره طلائی ترانه و شعر امروز (بقول
فروغ فرخ زاد) دهه 1330 تا 1357 در ایران تکرار شود. بویژه
ترانه سرائی در دهه 1350. از جمله ابتکارهای این دهه، تنظیم
آهنگ روی شعر امروز (شعر نو یا شکسته) و خواندن آنها یا بصورت
ترانه و یا آواز بود. ظاهرا این ابتکار به دوران حضور هوشنگ
ابتهاج "سایه" در رادیو ایران باز می گردد و جسارت ستودنی او
برای گشودن راه برای حضور در رادیو به روی ترانه سرایانی مانند
شهیار قنبری، جنتی عطائی، اردلان سرفراز و دیگران. هرگز به ذهن
کسی خطور نمی کرد که شعر نیما را روی آواز ایرانی بتوان تنظیم
کرد و خواند، که کردند و شد "داروک" با صدای شجریان. خیال
بازگشائی دفتری را نداریم که نوشته بالا تنها اشاره کوتاهی به
آن بود، بلکه خیال پاسخگوئی به برخی پیام نویسان برای فیسبوک
پیک نت داریم که بارها پرسیده اند چرا دیگر مانند گذشته ترانه
ای را معرفی نمی کنید؟
این پیام نویسان حق دارند، اما قبول کنیم که فشار حوادث سیاسی
مجالی برای این کار باقی نمی گذارد و با این حال، به روی چشم
از این پس بیشتر تلاش می کنیم آن سنت "معرفی ترانه و آهنگ" در
فیسبوک پیک نت را ادامه بدهیم. فعلا این نقد را داشته باشید تا
برسیم به بدهکاری ها!
شعر شکسته ای از فریدون مشیری که همایون شجریان در دستگاه
همایون آن را خوانده است. آهنگ را محمد جوادضرابیان تنظیم
کرده. چند بیتی از شعر مشیری را هم در ادامه می آوریم که البته
همه آنها را همایون شجریان نخوانده:
تو کیستی؟
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم
شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته روی گردابم
تو در کدام سحر بر کدام اسب سپید
تو از کدام ترانه، تو از کدام صدف
تو در کدام چمن، همره کدام نسیم
تو از کدام سبو
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه
تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
تو دور دست امیدی و پای من خسته ست
چراغ چشم تو باز است و راه من بسته ستپیک نت دوم خرداد |