خلاصه مصاحبه روزنامه اعتماد با محمد جواد ظریف وزیر خارجه
دولت روحانی:
- در چه مرحلهای هستیم؟
- در دوره اول به دنبال تثبیت حق هستهایمان بودیم و
میخواستیم مانع از این بشویم که غربیها به ویژه امریکا نگرش
و خواستشان را بر ما تحمیل بکنند. این دوران از مذاکرات
بیتردید اقتضائاتی داشت. اما در حال حاضر از این مرحله عبور
کردهایم و وارد مرحله جدیدی شده ایم. در این مرحله میخواهیم
به سمت نهادینه سازی و اقتصادی کردن برنامه هستهای مان
برویم. برای این کار هم نیاز داریم که وارد یک مرحله دیگری
بشویم. ورود به این مرحله لزوما به معنی امتیاز دادن نیست.
ممکن است پذیرفتن برخی محدودیتها باشد اما این محدودیتها از
یک جانب دیگر به ما کمک میکند که برنامه هستهایمان را به
شکل علمی و
حساب شده
پیش ببریم. از سوی دیگر این مرحله به ما کمک میکند تا این
فشارها، تهدیدات، تحریمها و تضییعاتی را که در حق مردم ایران
بوده برطرف کنیم و برداریم. این کلیت طراحی ما به اختصار برای
حل پرونده هستهای بوده است.
هدف ما این بوده که برنامه هستهای ایران در ابتدا به عنوان
یک برنامه قانونمند مطابق با معیارهای بینالمللی به رسمیت
شناخته شود تا ما، هم بتوانیم از دستاوردهای روز در حوزه
پیشرفته فناوری راکتورها و غنیسازی استفاده کنیم و هم از
دستاوردهایی که در حوزه ایمنی هستهای در دنیا وجود دارد بهره
بگیریم. اگر توافق به نتیجه برسد یکی از مهم ترین بخشهای این
توافق همکاریهای صلح آمیز هستهای با دیگر کشورهاست که بر
اساس آن جدای از بهرهگیری از دانشمندان ایرانی که توانمندی
خودشان را در دنیا به اثبات رساندهاند خواهیم توانست از سایر
دانشمندان دنیا هم برای پیشرفت چرخه هستهایمان استفاده کنیم.
زمینههای خیلی خوبی با رسیدن به توافق جامع در این زمینه وجود
دارد.
مشکل سازی های امریکا؟
- اگر به سابقه رفتاری امریکا در دهه ٩٠ میلادی که برگردید
مشاهده میکنید که اقداماتی مانند قانون داماتو که کاخ سفید
علیه ایران صادر کرد، تاثیری در عرصه بینالملل نداشت و حتی
نزدیکترین متحدین امریکا هم حاضر به همراهی نشدند. این
ناهمراهی در آن مقطع زمانی با امریکا به این علت بود که
اقدامات امریکا بر علیه ایران مقبولیت جهانی نداشت. اما تبعیت
کشورهای مختلف و شرکتهای قدرتمند جهانی و فراملیتی از اقدامات
امریکا علیه ایران در این چند ساله اخیر به این علت است که این
اقدامات امریکا روی شش قطعنامه شورای امنیت سوار شده است. اگر
این قطعنامهها دیگر وجود نداشته باشد یا بیشتر از آن یک
قطعنامهای وجود داشته باشد که چنین اقداماتی را غیرقانونی کند
حتما اگر دولت امریکا تصمیم بگیرد به آن تحریمها دوباره
برگردد کمتر کشوری حاضر خواهد بود با آنها همراهی کند. برای
اینکه بتوانیم تبعیت کشورها را از اقدامات علیه ایران برداریم
باید قطعنامههای شورای امنیت را کانلمیکن بکنیم. وقتی این
اتفاق بیفتد پایه مقبولیت بینالمللی اقدامات امریکا شکسته
خواهد شد. به همین دلیل است که ما تاکید داریم دولت امریکا
فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید باشد و چه گروهی در کنگره
حاکم باشد باید تعهداتی را بپذیرد که به عنوان تعهد بینالمللی
دولت امریکا باشد. ضمنا به این مساله هم توجه داریم که اگر
دولت امریکا بخواهد خلاف جریان توافقات بینالمللی و
قطعنامههای شورای امنیت عمل کند حمایت بسیار محدودی از سوی
دیگر کشورها خواهد داشت چرا که پایه مقبولیت اقدامات امریکا در
قبال ایران با توافق جامع شکسته میشود.
- پروتکل الحاقی ؟
- تصور ما از ابتدای مذاکرات این بوده که پروتکل الحاقی به
عنوان یکی از محورهای توافق باید وجود داشته باشد. اهمیت
پروتکل الحاقی صرفا در این نیست که خواسته طرف مقابل است. این
پروتکل جزو سازوکارهای بینالمللی است. در حال حاضر ١٢٤ کشور
این پروتکل را اجرا میکنند و تعدای از این ١٢٤ کشور مثل ژاپن
و آلمان برنامه هستهای وسیعی دارند. اینها هم دارای اسرار
هستهای هستند اما با پذیرفتن پروتکل الحاقی برنامههای
هستهایشان توسعه یافته است. چرا که پروتکل الحاقی یک سازوکار
مذاکره شده بینالمللی است و در واقع در داخل خودش سازوکارها و
تضمینهایی دارد که اجازه نمیدهد از کشورهایی که آن را
پذیرفتهاند سوءاستفاده شود.
- میتوانیم بخشهایی از پروتکل الحاقی را گلچین کنیم و بگوییم
این موارد پروتکل را میپذیریم و این بخشهایش را قبول نداریم؟
- به هیچ عنوان گلچین کردن بخشهایی از پروتکل توسط ما
امکانپذیر نیست. اگر شما این اختیار را داشته باشید طرفهای
شما هم این اختیار را خواهند داشت اقدامات مشابهی انجام دهند.
بر همین اساس پروتکل الحاقی یک مجموعه است اما در داخل آن
امکانات و ضوابط و چارچوبهایی تعیین شده که مانع میشود از
اینکه اسرار کشورها که فقط هم اسرار نظامی نیست حفظ شود. چرا
که خیلی از کشورها بخشی از برنامه هستهایشان مربوط به اسرار
صنعتی است و اینها هم دارند کار خودشان را با پذیرفتن پروتکل
الحاقی انجام میدهند.
- یکی از مواردی که
دستمایه برخی نگرانیها درباره پذیرش پروتکل الحاقی است، این
موضوع است که گفته میشود رسالت جهانی ایران با این ١٢٤ کشور
متفاوت است و همین مساله باعث شده تا ایران برای غربیها یک
استثنا باشد و همین استثنا بودن باعث خواهد شد تا با پذیرفتن
پروتکل الحاقی باز هم ما یک استثنا در میان این ١٢٤ کشور
باشیم.
- بله ما در حال حاضر یک استثناییم و این هم یک واقعیت است،
چرا که ایران متاسفانه با چندین قطعنامه شورای امنیت مواجه است
و باید این قطعنامهها را به یک شکلی خاتمه بدهد و باطل کند.
روش ورود به این بحث هم از نظر چارچوبهای بینالمللی روش
مشخصی است. دوستانی که این مباحث را مطرح میکنند حتما باید
اینگونه موضوعات را مطرح کنند. فقط واقعیت صحنه بینالملل
باید مورد توجه باشد. البته ما هم حتما باید با دید وسیعتر،
چشم بازتر و حواس جمعتر وارد این مسائل بشویم اما اینگونه
نیست که فقط این ایران باشد که ملاحظات امنیتی و نگرانی لو
رفتن اسرار خود را داشته باشد. سایر کشورها هم وضعیت مشابه را
دارند.
- وقتی قطعنامه پشت قطعنامه علیه ایران صادر میشد و شما این
سخن را شنیدید که «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان
پاره شود» به عنوان کسی که با حقوق بینالملل و مناسبات
دیپلماتیک آشنایی داشتید، چه حسی پیدا میکردید؟
- حتما با آن سیاست موافق نبودم اما من نه آن زمان قصد داشتم
که درباره این موضوع صحبت کنم و نه الان به مصلحت کشور میدانم
که یکدیگر را متهم کنیم. در حال حاضر ما در داخل ایران باید یک
جبهه متحد باشیم در برابر کسانی که میخواهند به کشور ما و
مردم ایران زور بگویند وخواست خودشان را تحمیل کنند. معتقدم که
امروز زمان کشمکشهای سیاسی و ایراد گرفتن از همدیگر نیست
پیشبینی میکردم که هر کسی برای حل پرونده هستهای وارد این
معرکه شود حتما با یک انتقادات وسیعی مواجه خواهد شد اما از
برخی رفتارها تعجب میکنم.
- از چه رفتارهایی؟
- از بعضی حرفهایی که زده میشود. البته این تعجب نه به این
دلیل که انتقاد به ماست بلکه به این دلیل که کمکی برای به دست
آوردن منافع کشور نیست و حتی بعضی اوقات مواضع طرف مقابل را از
سه بعد بسیار مهم گفتمانی، عملیاتی و مذاکراتی تقویت میکند.
از اینکه کسی با نقدش بخواهد به ما کمک کند تا این پرونده ملی
حل شود تعجب نمیکنم به این دلیل که بارها گفتهام هر مذاکره
سیاسیای برای رسیدن به تفاهم لاجرم مستلزم یک بده بستان است.
آن کسانی که دیدگاه مخالف دارند نرمشهای ما را نشان میدهند و
مورد نقد قرار میدهند، بدون آنکه توجه داشته باشند طرف مقابل
هم نرمشهای متعددی نشان داده است. امیدوارم که به خاطر دلایل
سیاسی و ملاحظات جناحی، دلواپس و منتقد نشده باشند. تا هر جایی
که منافع ملی اقتضا بکند برای ایران و ایرانی هزینه میدهم.
برای سربلندی کشور و عزت مردمم حاضرم جان بدهم.
- کجا بیشتر خسته
میشوید ؟
- بیشتر از بحثهایی که در داخل بوده خسته شدم. بعضی اوقات
دیگران این حس را داشتهاند که من بازجویی شدهام.
- در مصاحبه تلویزیونی اخیرتان چنین حسی نداشتید؟
- چرا، در همین مصاحبه برخی چنین حسی را داشتند و به من هم
گفتند اما من خودم احساس کردم که در این مصاحبه یک فرصتی دارم
تا همه موضوعات را برای مردم توضیح دهم. اگر دقت کرده باشید در
آخر همین مصاحبه از مصاحبهکننده هم به این دلیل که سوالهایش
را صادقانه مطرح کرد و اجازه داد من جوابهایم را بدهم و وسط
پاسخهای من ندوید تشکر کردم. برای من این مهم بود که ایشان
اجازه داد من حرفهایم را در این مصاحبه بزنم و مردم هم
حرفهایم را بشنوند. در برخی موارد، هم خودم و هم همکارانم
پذیرفتهایم که تحت فشار داخلی قرار بگیریم و مورد نقد باشیم
اما وارد آنجاهایی که به مذاکره ضربه میزند نشویم و نکات ضرر
زننده به مذاکره را نگوییم. فکر میکنم تا حد قابل قبولی در
این زمینه هم موفق بودهایم.
پیک نت 17 خرداد |