بدنبال خودکشی دختر کارمند یک هتل در مهاباد که گفته می شود
انگیزه آن فرار از تجاوز یک مامور وابسته به نهادهای امنیتی
بوده، مردم خشمگین مهاباد هم هتل را به آتش کشیدند و هم دست به
تظاهرات وسیع زدند.
در ایرانشهر بدنبال واژگونی یک وانت که نفت حمل می کرده و گشت
انتظامی آن را تعقیب می کرده، وانت آتش گرفته و راننده کشته می
شود و مردم خشمگین دست به تظاهرات می زنند.
این دو حادثه ایست که در روزهای اخیر در دو نقطه شرق و غرب
ایران روی داده و قبل از هر چیز نشان دهنده خشم فرو خفته مردم
است که به هر دلیل و بهانه ای می تواند چون آتشفشان ظاهر شود.
حالا ببینیم مقامات با این واقعیت چگونه روبرو شده اند:
در مورد واقعه مهاباد مقامات شروع به داستان سرائی و ادعاهای
خنده دار کردند و گفتند دختری که خود را کشت یک رابطه هائی با
یکنفر داشته و از ترس اطلاع مادرش خود را از طبقه چهارم هتل
پرت کرده است. آن که با این دختر رابطه داشته هم امنیتی نبوده
است.
بدنبال آن، ابراهیم رئیسی که یکی از سه حاکم شرع قتل عام
زندانیان سیاسی در سال 67 است که معاون قوه قضائیه شد و حالا
جای خود را با اژه ای عوض کرده و شده دادستان و اژه ای رفته
جای او، روز گذشته مدعی شد: شبکه های اجتماعی باعث تظاهرات
مهاباد شدند و باید فکری برای فیلتر برخی شبکه های اجتماعی
تلفن همراه و نرم افزارهای ارتباطی تلفن همراه کرد!
در مورد حادثه ایرانشهر هم مقامات با کپی برداری از همان شیوه
ای که در باره مهاباد عمل کردند مدعی شدند که ماشین سرعت داشته
و واژگون شده و آتش گرفته و ربطی به نیروی نظامی و انتظامی
ندارد. و این درحالی است که مردم محل میدانند و گفته اند که
براثر تیراندازی آنها ماشین واژگون شده و آتش گرفته و راننده
سوخته!
حکومت می تواند هنوز هم مانند کبک سر را زیر برف کند و پاهایش
را هوا، اما آنها که باید بدانند میدانند که در شرق و غرب
ایران بشکه باروت منتظر یک کبریت است. همچنان که در خوزستان و
با این مانورها و تهدیدها و سانسورها و دروغ گوئی ها درد چاره
نمی شود!
پیک نت 22 اردیبهشت |