بخش هائی از گزارش پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی درباره
رفتن وی به دانشگاه امیر کبیر و سخنرانی اش در این دانشگاه
بمناسبت روز معلم و ترور آیت الله مطهری:
حوالی ساعت
۹ است که به در دانشگاه می
رسم. گروه «سد معبر» تمام پیش بینیهای لازم را کرده. چهرهها
مصمم است. خشم انقلابی دارند ولی آدرس اشتباهی رفته اند. بصیرت
که شعار نیست! اگر نداشته باشی یکروز می شوی پیاده نظام احمدی
نژاد و پلاکارد دزدگیر
۸۸
می زنی! یکروز هم می شوی دلواپس بی جیره و مواجب متحجران و
پلاکارد علیه هاشمی می زنی.
از یکی از دانشجویان می پرسم «گروه سد معبر» همه امیرکبیری
اند؟ میگوید: نه! خیلیها شونو نمی شناسم. از صبح اول وقت
اینجا نشسته اند. می پرسم اگر دانشجو نیستند پس کی هستند؟
میگوید دانشجو هستند دانشجوی اینجا نیستند! «گروه سد معبر»
همه چیزشان جور است. انواع و اقسام پلاکارد. آنهم به میزان
لازم. اتاق فرمانی هم دارند که منبع دستورات است. کجا برو. کجا
بشین. چی بگو. چی بنویس! حدس می زنم کارشان از بشین و بگو هم
بالاتر برود. نکتهای که برایم عجیب است جدایی کامل اینها از
بقیه دانشجویان است. با یک نگاه متوجه می شوی اینها یه فرقی
با بقیه دارند. از خودم می پرسم یا بقیه دانشجو نیستند یا
اینها ماموریت دانشگاهی ندارند؟ عجیب وصله ناجوری شدهاند.
قدرت دارند ولی محبت ندارند. نفوذ دارند ولی کسی دوستشان
ندارد. واقعاً چاه تحجر با ما چه کرده!
هاشمی آمدنش طوری بود که از مسیر موازی «گروه سد معبر» رفت و
آنها جا ماندند و در برگشتنش هم مشت و لگدهایشان فقط نصیب بنز
خالی شد!
خبر آمد همسر هاشمی هم آمده. خیلیها تعجب کردند. تو این شلوغی
چرا آمده؟ امّا من اصلاً تعجب نکردم. حاج خانم همیشه کنار
هاشمی بوده.
آقای هاشمی در ادامه سخنرانی اش کنایهای به مدعیان ظهور می
زند. دروغ گویانی که
۸
سال بنام مقدسات، جیب مردم را زدند. بنام مبارزه با فساد،
رکورد فسادها را شکستند. آقای هاشمی میگوید هر که از وقت ظهور
سخن بگوید، دروغگوست.
پیک نت 22 اردیبهشت |