عده ای نمی خواهند کشور از سال 88 عبور کند و چسبیده اند به
فتنه، به فتنه ساکت و به سال فتنه. البته ما هم سال 88 را سال
فتنه میدانیم، اما فتنه احمدی نژاد می دانیم. فتنه ای که
بزرگترین شکاف را در میان نیروهای سیاسی کشور بوجود آورد و
خودش کنار کشید.
احمدینژاد شانسی برای بازگشت به صحنه نخواهد داشت. او نه
مخاطب دارد و نه پایگاه. سخنرانی اخیرش را ببینید. او مبتلا به
همان حرفهایی است که کشور را ١٠ سال پیش به آن مبتلا کرد.
هنوز منتظر است امریکا
فروبپاشد و خودش دنیا را اداره کند.
او جریان ریشه داری نداشت. در مقطعی از اختلافات سیاسی ایران
استفاده کرد و دورهاش هم تمام شد و رفت. او تبی بود که کشور
به دلیل اختلاف جناحها دچارش شد. کشور تب کرد و بعد هم
دورهاش تمام شد. من در تماسهایی که با نیروهای
سیاسی و اجتماعی در استانها و شهرستانها داشتهام برایم
محسوس است که حتی اگر عدهای نخواهند از ٨٨ عبور کنند مردم
نگاهشان به ٩٢ است و الگوی ٩٢ را مناسبتر از ٨٨ میدانند و
میخواهند که به هر حال مشارکت کنند. بدنه غیر سیاسی جامعه
ایران هم به جبهه اصلاحات که یک کل واحد است اعتماد دارد. در
این جبهه حسن خمینی حضور اندیشهای دارد و جامعه آن را پذیرفته
است. این کل، آقای هاشمی، آقای خاتمی، کاندیداهای انتخابات ٨٨،
محمد رضا عارف، موسوی خوئینیها، عبدالله نوری و… را پوشش
میدهد.
در آن سال اولویت ما رئیس دولت اصلاحات بود. ایشان به دلایلی
که معلوم بود نیامد، آقای هاشمی هم که آمد به دلایلی که معلوم
بود، رد صلاحیت شد و مردم هم به دلایلی که معلوم بود، دست به
بازی در همان زمین محدود زدند. به نظر من امروز آقای جنتی از
آن رفتار پشیمان است. البته من ایشان را ندیدهام که از خودشان
بپرسم اما به نظرم کسانی که تصمیم گرفتند رئیس دولت اصلاحات
نیاید و آقای هاشمی هم اگر آمد رد صلاحیت شود آنها امروز خیلی
دستاوردی نصیبشان نشده است. آقای روحانی سیاستهای همان دو نفر
را پیگیری میکند، تازه نفس هم هست در خیلی از موارد نرمش آن
دو بزرگوار را هم نشان نمیدهد.
در مجلس آینده چه اصولگرایان میانهرو و چه اصلاحطلبان
میانهرو دست بالا را داشته باشند، حتما مجلسی با حضور پررنگ
از دو جناح خواهیم داشت که خالی از افراطیون خواهد بود.
10 ماه تا دو انتخابات مهم مجلس شورا ومجلس خبرگان زمان باقی
است و فضای سیاسی کشور با سرعت انتخاباتی می شود. در همین
ارتباط حسین مرعشی که
در دوران زندان غلامحسین کرباسچی نقش دبیرکل این حزب را داشت
و اکنون نیز
عضو ارشد رهبری این حزب است مصاحبه ای با روزنامه اعتماد کرده
که حاوی نکات مهمی است. نکاتی که فضای سیاسی کشور را نشان
میدهد. این مصاحبه را خلاصه کرده ایم که میخوانید:
- فضای سیاسی کشور را چقدر انتخاباتی میدانید؟
مرعشی - به نظر من فضای کشور امروز فضای انتخاباتی نیست.
آرایشهای سیاسی هنوز شکل نگرفته و در مورد نقش سیاسی دولت و
نه نقش انتخاباتیاش باید کارهایی انجام شود. دولت در انتخابات
قطعا باید بیطرف باشد چون مجری انتخابات است وی هر دولتی در
انتخابات نقش سیاسی ایفا میکند تا بتواند پروژهای که در
انتخابات ریاستجمهوری شروع کرده به سرانجام برساند.
هنوز
فضای سیاسی کشور تحت تاثیر اختلافات مربوط به انتخابات سال ٨٨
است. پیشبینی ما این بود که بعد از انتخابات سال ٩٢ و مشارکت
همه کسانی که حتی منتقد نتایج انتخابات سال ٨٨ بودند این نوع
نگاه رفع شود و در واقع کشور از ٨٨ عبور کرده باشد اما ظاهرا
یک عدهای علاقمندند که کشور از
٨٨
عبور نکند و مدام آن سال را سال فتنه میگویند. البته ما هم آن
سال را سال فتنه میدانیم اما از زاویه دیگری به آن نگاه
میکنیم. ما سال ٨٨ را سال فتنه آقای احمدینژاد میدانیم.
فتنهای درست شد که در میان خانواده انقلاب شکاف ایجاد کرد و
خودش هم کنار کشید. نهادهای مهمی مثل سپاه و قوه قضاییه را هم
درگیر کرد و خودش را از صحنه کنار کشید. حرف ما این است که تا
کی میخواهند کشور در آن فضا بماند؟ برخوردی که با آقای مطهری
در شیراز شد نشان داد که هنوز عدهای نمیخواهند کشور از 88
عبور کند. خود این موضوع بر انتخابات آینده سنگینی میکند.
من در تماسهایی که با نیروهای سیاسی و اجتماعی در استانها و
شهرستانها داشتهام برایم محسوس است که حتی اگر عدهای
نخواهند از ٨٨ عبور کنند مردم نگاهشان به ٩٢ است و الگوی ٩٢ را
مناسبتر از ٨٨ میدانند و میخواهند که به هر حال مشارکت کنند
و نظارتشان را هر مقدار که ممکن باشد اعمال کنند. با توجه به
این اراده عمومی که در ملت ایران برای مشارکت در انتخابات شکل
گرفته من مطمئن هستم که نتایج انتخابات خوب خواهد شد. یعنی در
مجلس آینده چه اصولگرایان میانهرو و چه اصلاحطلبان میانهرو
دست بالا را داشته باشند حتما مجلسی با حضور پررنگ از دو جناح
خواهیم داشت که خالی از
افراطیون
خواهد بود که در مجلس فعلی نقش ویژهای برای خود دارند.
اصلاحطلبان خیلی جلو هستند به دلیل اینکه سازمانهای قدیمی
گسترده و نهادهای موثر و احزاب نیرومند دارند. شورای هماهنگی
ساز و کار خوبی دارد. حضور رییس دولت اصلاحات به عنوان کسی که
مقبولیت عمومی در این جریان دارد و توجه اصلاحطلبان به افکار
عمومی مجموعه دلایلی است که باعث میشود بگوییم ما مسیر ورود
به انتخابات را به درستی طی میکنیم.
جبهه اصلاحات انکار شدنی نیست. مهم نیست که احزاب نقش کمرنگی
دارند یا پررنگ. مجموعه اصلاحطلبان در ایران تعریف دارد. ما
یک کل واحد داریم. شخصیتها در آن موثر هستند، احزاب نقش دارند
و پایگاه اجتماعی مشخصی که تا عمق روستاها این تقسیمبندی و
تعریف گسترش پیدا کرده است. به لحاظ مفاهیم و خواستها هم
معلوم است که چه میخواهند. بدنه غیر سیاسی جامعه ایران هم به
این کل واحد اعتماد دارد. در این جبهه حسن خمینی حضور
اندیشهای دارد و جامعه آن را پذیرفته است. این کل، آقای
هاشمی، آقای خاتمی، کاندیداهای انتخابات ٨٨، محمد رضا عارف،
موسوی خوئینیها، عبدالله نوری و… را پوشش میدهد.
قرار نیست اینبار بحث رد صلاحیتها دغدغه ما باشد. اینقدر در
بدنه اصلاحطلبی و نیروهای اجتماعی حوزههای انتخابیه داوطلبان
صاحب صلاحیت داریم که اصلا از رد صلاحیت دغدغهای نداریم.
موضوع دوم که اهمیت دارد این است که در استراتژیهای ملیمان
ما اصلاحطلبان پذیرفتهایم در همان زمینی بازی کنیم که شورای
نگهبان به صورت محدود برای مانور سیاسی تشخیص میدهد. این
تجربه را از سال ٩٢ به دست آوردهایم. در آن سال اولویت ما
رئیس دولت اصلاحات بود. ایشان به دلایلی که معلوم بود نیامد،
آقای هاشمی هم که آمد به دلایلی که معلوم بود، رد صلاحیت شد و
مردم هم به دلایلی که معلوم بود، دست به بازی در همان زمین
محدود زدند. به نظر من امروز آقای جنتی از آن رفتار پشیمان
است. البته من ایشان را ندیدهام که از خودشان بپرسم اما به
نظرم کسانی که تصمیم گرفتند رئیس دولت اصلاحات نیاید و آقای
هاشمی هم اگر آمد رد صلاحیت شود آنها امروز خیلی دستاوردی
نصیبشان نشده است. آقای روحانی سیاستهای همان دو نفر را
پیگیری میکند، تازهنفس هم هست در خیلی از موارد نرمش آن دو
بزرگوار را هم نشان نمیدهد. این یک تجربه ملی بود که به ما
نشان میدهد به عنوان اصلاحطلبان اولا با چهرههایی به میدان
خواهیم رفت که دلیلی ندارد رد صلاحیت شود. دوما اگر شورای
نگهبان نه بر اساس ضوابط قانونی بلکه بر اساس سلیقههای سیاسی
دست به اقداماتی برای شکل دادن مجلسی از نوع مجلس هشتم و نهم
زد ما در آن سبد باقیمانده دست به انتخاب خواهیم زد. ما در هر
حال در انتخابات شرکت میکنیم، با مردم همراه هستیم، تلاش
میکنیم دولت را تقویت کنیم و به حداقلها هم قناعت خواهیم کرد.
استانی شدن انتخابات خیلی به ما کمک میکند. انتخابات استانی
ما را در اتحاد درونی کمک میکند، چون دیگر اینگونه نیست که
هر کس پتانسیل رای آوری در شهرستان داشته باشد بگوید من
میخواهم بیایم. اینبار یک لیست کلی به نام اصلاحطلبان باید
شکل بگیرد. البته این میتواند به نفع جبهه اصولگرایی هم باشد
اما با جدیتر شدن نقش لیستها در استانها به ما بیشتر کمک
میشود.
جبهه اصولگرایی جبهه ریشهدار و تاریخی است اما مشکلش این است
که نقش آفرینی بزرگان این جبهه کم شده و یک مقدار جبهه پایداری
و نیروهای افراطی گرداننده شدهاند. من همیشه تصورم این بوده
که دولت آقای روحانی نه فقط برای اصلاحطلبان که برای
اصولگرایان هم فرصتی را ایجاد کرده تا خود را بازسازی کنند.
بالاخره آقای روحانی عضو موثر جامعه روحانیت مبارز بوده است.
خاستگاهش اصولگرایی معتدل است. اصولگرایان هنوز هم فرصت دارند
که از این شعارهای روحانی و فضایی که او در سطح اجتماع ساخته
جبهه خودشان را متحد کنند و با شعارهای نو به جامعه بازگردند.
در جبهه اصولگرایی یک نکته وجود دارد و آن این است که آنها به
دلیل اینکه معمولا دسترسی به نهادهای حاکمیتی و حمایتهای آنان
دارند احساس نیاز به مردم نمیکنند. این خطای بزرگی است. در
تکامل سیاسی کشور شورای نگهبان در مقام یک داور بیطرف قرار
میگیرد و اصولگرایان و اصلاحطلبان با هم رقابت میکنند. حالا
اینکه یک دوره اصلاحطلبان رای بیاورند و دوره بعد اصولگرایان
اصلا مسالهای نیست. ما باید با این نگاه کشور را اداره کنیم.
سیاست کشور چارچوب میخواهد اینکه به بهانه
- برای احمدینژاد و جریان حامی او چه نقشی قائلید؟
مرعشی- احمدینژاد شانسی نخواهد داشت. او نه مخاطب دارد و نه
پایگاه. سخنرانی اخیرش را ببینید. او مبتلا به همان حرفهایی
است که کشور را ١٠ سال پیش به آن مبتلا کرد. هنوز منتظر است
امریکا فروبپاشد و خودش دنیا را
اداره کند.
او جریان ریشه داری نداشت. در مقطعی از اختلافات سیاسی ایران
استفاده کرد و دورهاش هم تمام شد و رفت. او تبی بود که
کشور به دلیل اختلاف جناحها دچارش شد. کشور تب کرد و بعد هم
دورهاش تمام شد. من امیدوارم همانطور که اصلاحطلبان با
انسجام وارد میشوند اصولگرایان هم متحد و یکپارچه و با
شعارهای اعتدالی وارد شوند.
- جریان پایداری را چطور ارزیابی میکنید؟
- خیلی جالب است که احمدینژاد را بر کشور تحمیل کردهاند و
مسوولیت آن را نمیپذیرند.
پیک نت 29 اردیبهشت |