روزنامه شرق گفتگوی مشروحی با عبدالله نوری کرده است. این
گفتگو بر محور انتخابات ریاست جمهوری سال 96، نبود هاشمی
رفسنجانی در حیات و مناسبات اصلاح طلبان با رهبر جمهوری اسلامی
انجام شده و ما با توجه به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری 96
عمدتا این بخش از آن مصاحبه را برگزیده ایم که می خوانید:
برداشت من این است که ایران از لحاظ شرایط داخلی و خارجی، در
موقعیت بسیار سختی قرار دارد. براساس چنین برداشت و البته
احساس مسئولیت در قبال ایران و اسلام است که فکر میکنم همه
علاقهمندان به این آب و خاک در هر جایگاه و مقامی باید هرچه
بیشتر در جهت میانهروی، همبستگی، تفاهم و گفتوگوی ملی حرکت
کنند.
برایناساس چنانچه دولت معتدلی روی کار باشد و برای
وزارتخانهها از ما نظرخواهی کند، به او توصیه خواهیم کرد از
انتخاب افرادی که مورد حساسیت هستند بپرهیزد و از نیروهای
اصلاحطلب یا اصولگرای معتدل که نسبت به آنها حساسیت منفی
نباشد استفاده کند تا شاید به دلیل هماهنگی بیشتری که با مراکز
قدرت دارند، چالشها به حداقل برسد و بیشتر بتوانند به کشور
خدمت کنند.
به نظر من گفتمان اصلاحطلبی تغییری نکرده است. گفتمان
اصلاحطلبی، تأکید بر اجرای قانون است، تأکید بر کار کارشناسی
است، تأکید بر مبارزه با فساد اقتصادی و شفافیت مالی است،
تأکید بر تنشزدایی و پرهیز از افراطگرایی در سیاست خارجی و
داخلی است، تأکید بر آزادیهای اجتماعی و حفظ کرامت انسانی است
و از هر فرد و جریانی که سرانجامِ سخن و عملش بهبود شرایط کشور
و افزایش رفاه مردم باشد، استقبال میکند.
باید از موجهایی که در فضای مجازی ایجاد میشود عبور کرده به
متن جامعه برویم تا ببینیم در جامعه چه مسائلی برای مردم مطرح
است؟ گاهی اوقات ما در اتاق دربسته مینشینیم و فکر میکنیم
آنچه بین ما جریان دارد، در بیرون از فضای ما و در عمق جامعه
هم همان موارد مطرح است؛ درحالیکه ممکن است اینگونه نباشد.
جریان اصلاحات تلاش کرده که همه اصول قانون اساسی بهویژه فصل
حقوق ملت مورد توجه قرار گیرد؛ اما این مباحث برای کسی که به
نان شب محتاج است، ممکن است خیلی معنا و مفهوم نداشته باشد.
مردم مشکلات معیشتی دارند، مشکل بیکاری دارند، مشکل اداره
منزل و هزینههای بالای فرزندان تا دختران و پسران رشیدِ
بیکار و ازدواجنکرده دارند، مشکل زیستمحیطی دارند، مشکل آب
دارند، مشکل ریزگرد و هوای آلوده دارند، مشکل بدهی بانکی و چک
برگشتی دارند. در مجموع مردم به لحاظ روحی و روانی شاداب
نیستند؛ بنابراین کمحوصله و تا حدی پرخاشگر شدهاند. هر روز
هم مشکلی اضافه میشود؛ از پلاسکو گرفته تا ورشکستگی، از
خشکسالی گرفته تا سیل و زلزله، از آب و هوای خوزستان و دریاچه
ارومیه تا خشکی زایندهرود در اصفهان و مانند آن که وضعیت مردم
را آشفته کرده است. با این شرایط، اولویت جریان اصلاحات یا
دولت اعتدالگرا چه چیزی باید باشد؟ شاید اگر همین دولت از روز
نخست، اولین مسئله خود را به جای برجام، رفع حصر قرار داده بود
و سایر مشکلات را هم در اولویتهای بعدی قرار میداد، خود
محصوران بزرگوار میگفتند که یک گام بزرگ برای حل مسائل ایران
و مردم نجیب آن بردارید، رفع حصر
ما در اولویت نیست.
ما باید به واقعیت خارجی نگاه کنیم. حمایت جریان اصلاحات از
آقای روحانی هم با اینکه چه بسا با ایشان در برخی زمینهها
مرزبندی داشته باشد، به همین معناست که با نبود وی چه کسی قرار
است سکاندار این کشتی، در این دریای مواج باشد؟ اگر میگوییم
اعتدال، به این دلیل است که اعتدال را مرحلهای از اصلاحطلبی
میدانیم.
تکیهکلام همیشگی من این بوده که ارتباط اصلاحطلبان با اقشار
مردم ضعیف است. اگر معنی اصلاحطلبی این باشد که فقط دنبال چند
مقوله خاص، مانند آزادی بیان و مطبوعات و تجمعات و احزاب باشیم
که البته در جای خود بسیار بااهمیت هستند و به مسائل حاد زندگی
روزمره آنها دقت لازم و کافی را نداشته باشیم، این خود ظلم به
جریان اصلاحطلبی است. اصلاحطلبی باید جامع باشد...
.
من نمیخواهم عملکرد مثبت دولت را نفی کنم که در رأس آن برجام
است. برجام آثار بسیار مثبتی برای کشور داشته است. در عین حال
فکر میکنم آنچه باید بیشتر به آن پرداخت، همان جهات سلبی است
نه اثباتی. چرا که فکر میکنم در جهات اثباتی میتوانستیم
کارهای مثبت بیشتری انجام دهیم و رابطه بهتری با مردم داشته
باشیم. مردم باید توجه داشته باشند که اگر این دولت روی کار
نمیآمد و همان مسیر و رویکرد دولت قبل ادامه مییافت، چه
حوادث و اتفاقات سخت و پیچیدهای برای ایران محتمل بود و ادامه
گفتمان اعتدال که در سال ٩٢ به وسیله مردم انتخاب شد، همچنان
برای توسعه و رفع مشکلات ضروری است.
در انتخابات پیشرو آقای روحانی با چالشهای زیادی روبهرو
است. اولین چالش، شعارهای پوپولیستی است که به احتمال زیاد طرح
خواهد شد و از تأثیر آن هم نباید گذشت. ممکن است با
کاندیداهایی مواجه شویم که به شدت با مجموعهای از صحبتهای
درست و غلط و با ادبیاتی تخریبی و پوپولیستی علیه وضع موجود
حرف بزنند و چنانچه آقای روحانی مدافع وضع موجود باشد، با چالش
جدی مواجه خواهد شد. چرا که وضع موجود با توجه به میزان گسترده
مصائب و مشکلات بهجایمانده از گذشته، به حد رضایتمندی نرسیده
است و نیاز به کار و تلاش بیشتری دارد. یکی دیگر از مشکلات
پیشروی آقای روحانی، اقشار محروم و نقاط محروم و نقاط
حاشیهای است. حاشیهنشینها و مناطق محروم کشور ممکن است این
احساس را داشته باشند که برای رفع مشکلات گوناگون آنها اقدامات
جدی و ملموس نشده است و به نوعی به ذهن آنها تبعیض القا شده
باشد. یکی دیگر از مشکلات پیشروی آقای روحانی موضوع برجام
است. با دستاوردی که سند افتخار دولت آقای روحانی است، به
گونهای برخورد شده که گویی نهتنها هیچ اتفاقی نیفتاده است،
بلکه برخی تلاش میکنند آن را تبدیل به لکه ننگ دولت روحانی
کنند و چنان وانمود میکنند که دولت با وادادگی طرحی را توافق
کرده که هیچ پیامد ملموسی برای مردم نداشته است. این فشار،
بهویژه در صورتی که برجام از ناحیه سردمداران جدید کاخ سفید
هم مورد تهدید قرار گیرد، بیشتر خواهد شد یا حتی برعکس؛
مخالفان ممکن است ادعا کنند که چون تصمیم نظام، بر مذاکره برای
رفع تحریمها و مشکلات ناشی از آنها بوده است، چنانچه فرد
دیگری هم در رأس قوه مجریه بود، همین مسیر را طی میکرد و
بدون باجدادن به سلطهگران، امتیازات فراوان، بیشتر و بهتری
به دست میآورد.
مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد، عملکرد کاندیدای
ریاستجمهوری است؛ به عبارت دیگر، میتوان گفت سرسختترین رقیب
انتخاباتی هر کاندیدایی، عملکرد خود اوست. اینکه رئیسجمهور تا
چه حدی خودش را با مسائل درگیر کرده و در جریان عینی و ملموس
امور بوده است؟
آقای روحانی و حلقه مشورتی و برنامهریزی ایشان، باید پاسخگوی
منتقدان باشند و به نظرات آنها توجه جدی داشته باشند.
بههرحال، برخی از کارشناسان خبره و تیمهای اقتصادی و اجرائی
نسبت به توان و کارایی نیروهای ستادی و حلقه مشورتی رئیسجمهور
انتقاد دارند و توقع این بوده و هست که در پاسخ به این
انتقادات، سخنان و دلایلی متقن و منطقی بیان شود و نیروهایی که
در کارهای ستادی و برنامهریزی ضعیف هستند، از دولت کنار
گذاشته شوند. کار دولت و مسئولیت اجرائی و اقتصادی، ایجاب
میکند برخی از تعارفات و رودربایستیها کنار گذاشته شود. در
واقع باید گفت این مسائل برای کسی که میخواهد رأی بدهد، خیلی
مهم است؛ بنابراین رئیسجمهور باید برای سؤالات مقدری که در
اذهان مردم از عملکرد او و تیمش هست، پاسخی مناسب داشته باشد.
آقای روحانی باید ملموستر از گذشته به برجام بپردازد. این
موضوع بهخوبی برای مردم تبیین نشده است. باید برای مردم توضیح
داد چگونه ایران در حال رفتن به شرایط زیر صفر و مواجهشدن با
انواع تهدیدات امنیتی و غیرامنیتی بود و همین که آقای روحانی
شرایط را به صفر و بالاتر برساند و سایه تهدیدات امنیتی را از
کشور برطرف کرد، خود نوعی پیشرفت است.
تغییرات جهانی و منطقهای هم میطلبد که انسانی معتدل و به
دور از هرگونه افراط در رأس قوه مجریه قرار گیرد که روش تعامل
با جهان و منطقه را بهخوبی درک کند و بدون تحریک دیگران،
درصدد تأمین منافع ملی باشد. ما باید در بدترین حالت فرض را بر
این بگذاریم که افراد غیرمتعادلی در دنیا حاکم و با رفتار
تحریکآمیز خود بهدنبال ماجراجویی باشند. اگر آدم عاقل در
بیابان با یک حیوان درنده مواجه شد، نباید رفتار تحریکآمیزی
انجام دهد که آن حیوان او را بدرد. مهم این است که بتواند خود
را با عقل و تدبیر از دست این حیوان درنده نجات دهد. در شرایطی
که ایران عزیز با بحرانهای گوناگون داخلی و تهدیدهای متنوع
جهانی و منطقهای مواجه است، باید فردی برای ریاستجمهوری
انتخاب شود که با عقل و تدبیر اجازه ندهد برای کشور اتفاقی رخ
دهد؛ یعنی برای ریاستجمهوری آینده، باید ایران و منافع ایران
و حل مشکلات داخلی و برونرفت از تهدیدهای خارجی مسئله اصلی
باشد، به نظر من مهمترین مسئلهای که آقای روحانی باید به آن
بپردازد، ادامه دادن مسیر برجام است. به لحاظ مسائل داخلی هم
باید خیلی شفاف تر، راحت تر و ساده تر با مردم حرف بزند و
صادقانه بگوید مشکل کجاست و چرا کارها آنگونه که انتظار مردم
است، پیش نمیرود؛ یعنی طوری با مردم درد دل کند و سخن بگوید
که مردم کاملا درک کنند کشور در چه شرایطی قرار دارد. مردم هم
بارها نشان دادهاند که سخن صادقانه را میپذیرند و صداقت و
درستکاری از هر چیزی برای آنها مهمتر است.
هنر و موفقیت ما در عرصه سیاست خارجی در این است که از هرگونه
اقدامی که به همکاری دولتهای منطقه با اسرائیل بینجامد،
جلوگیری
کنیم.
اینها برخی از موضوعاتی هستند که باید در انتخابات
ریاستجمهوری ایران و اینکه چه کسی و چه جریان فکریای قدرت را
در قوه مجریه به دست گیرد، مورد توجه مردم باشد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 17 اسفند |