سایت «جماران» با مهندس بهزاد نبوی از یاران رجائی و موسوی در
کابینه آن دو گفتگوی کرده است. گفتگو بر محور رویدادهای تاریخی
اوائل تشکیل جمهوری اسلامی
و نوع رهبری آیت الله خمینی است.
نبوی که از زندانیان مذهبی شناخته شده دوران شاه است و درجریان
کودتای انتخاباتی 88 نیز بازداشت و نزدیک به 6 سال را در زندان
ماند، دراین گفتگو از جمله گفته است:
من جمعا١٠، ١٢
دیدار با امام داشتم و مهمترین آنها، دیدارهایی بود که به
اتفاق شهید رجایی به حضور امام میرسیدیم و خودم به تنهایی
هیچوقت درخواست ملاقات با امام نکردم، چون ضرورتی نمیدیدم.
البته نمیدانم اگر درخواست میکردم هم میپذیرفت یا نه!
در یکی از دیدارهایی که همراه شهید رجایی با امام داشتیم، در
جریان مذاکرات برای امضای بیانیه الجزایر(خاتمه گروگان گیری در
سفارت امریکا) بود. در آن ملاقات حضرت امام (س) به شهید رجایی
و من گفت: «سعی کنید این مسئله حل شود»، ما گفتیم تلاش میکنیم
در چارچوب مصوبه مجلس حل شود. ایشان گفت چند روز پیش دکتر
یدالله سحابی اینجا آمده بود و در گوشه اتاق (اشاره کرد به
گوشه اتاق) ایستاده و زار زار گریه میکرد و میگفت اینها -
یعنی مایی که مسئولیت مذاکرات را داشتیم - نمیخواهند این
ماجرا حل شود؛ امام تأکید کردند سعی کنید این ماجرا حل شود.
احساس من این بود که آن موضع مرحوم یدالله سحابی مؤثر بوده
است. ضمنا امام خیلی هم با احترام درباره ایشان صحبت میکرد.
از دفتر امام که بیرون آمدیم، در راه به آقای رجایی گفتم کاملا
معلوم است که امام هم شک دارد ما قصد بهنتیجه رساندن مذاکرات
را داشته باشیم. خوب است ما کنار بکشیم و هرکس که امام قبول
دارد، مسئول مذاکرات شود. لازم به ذکر است که قبل از امضای
بیانیه همه ما را از این منظر (منظر مورد نظر مرحوم دکتر
یدالله سحابی) مورد حمله قرار میدادند که قصد حل مسئله را
نداریم حتی بنیصدر هم این انتقاد را به ما داشت. رجایی در
پاسخ به پیشنهادم گفت ما باید همینجاها نشان دهیم خط امامی
هستیم و امام را قبول داریم و برخلاف نظر خود مبنی بر محاکمه
گروگانها، بهخاطر اجرای نظر امام و مجلس، طبق نظر ایشان
مذاکرات را ادامه میدهیم.
*روزی
من و رجایی با حضرت امام دیداری کردیم که از ٨:٣٠ صبح تا ١٢
طول کشید. ماجرا از این قرار بود که در خرداد سال ٦٠ به هنگام
در دستور قرارگرفتن طرحی از سوی فراکسیون سازمان مجاهدین
انقلاب پیشنهاد و در دستور جلسه علنی مجلس اول قرار گرفته و
قرار بود در صحن علنی مجلس مطرح شود. براساس آن طرح که «طرح
حذف فرمان همایونی» نام گرفته بود، اختیارات نخستوزیر بیشتر و
اختیارات رئیسجمهوری کمتر میشد. فرماندهی نیروی انتظامی و
انتخاب رئيس کل بانک مرکزی به نخست وزیر منتقل میشد. این طرح
را فراکسیون غیررسمی سازمان به مجلس برد، فراکسیونی که تعدادش
کم، ولی بسیار منسجم بود. خلاصه قرار بود در روز ملاقات با
امام، این طرح در مجلس به رأی نمایندگان گذاشته شود و امام به
نمایندگان توصیه کرده بودند که این طرح را تصویب نکنند. خبرش
به ما رسید و ما به جماران رفتیم که با ایشان دیدار کنیم.
قرار شد رجایی خیلی قرص و محکم موضع بگیرد، رفتیم و آقای رجایی
در حضور امام پس از طرح موضوع، گفت: «ما قبایی برای نخستوزیری
و وزارت ندوخته بودیم. احساس کردیم شما میخواستید ما بیایم و
آمدیم حالا دست و پای ما را بسته و انداختهاید در آب و
میگویید شنا کنید. اینجا آمدهایم تا تکلیف ما را روشن کنید»؛
شهید رجایی با همین صراحت و شاید تندتر به توصیه امام انتقاد
کرد.
در آن جلسه در ابتدا فقط شهید رجایی و من خدمت امام بودیم.
امام که معمولا چهرهای جدی داشت، در پاسخ شهید رجایی، خنده
شیرینی کرد و گفت: «شما تکلیف من را روشن کنید، بدانید اگر این
طرح تصویب شود اولا اینها (منظور بنیصدر و متحدانش یعنی
مجاهدین خلق) این کشور را به خاک و خون میکشند و ثانیا
عکسالعملشان تند است و ما مجبور به واکنش هستیم، آنوقت دنیا
میگوید بعد از دوهزار و ٥٠٠ سال شاهنشاهی نتوانستند اولین
رئیس جمهورشان را تحمل کنند». بعد اعضای شورای نگهبان به جمع
سه نفره ما پیوستند و آنها هم نظرات ما را تأیید کردند. امام
قبول نمیکرد تا آنجا که یکی از آنها به امام گفت اگر این طرح
پس گرفته شود، مجلس تضعیف میشود که امام با شنیدن این استدلال
فرمودند اگر مجلس تضعیف میشود آن را تصویب کنید.
*تاجاییکه
به یاد دارم از دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری دولت شهید
رجایی به امام اطلاع داده شد که سازمان مجاهدین خلق قصد دارد
در حاشیه میتینگ جبهه ملی در ٢٥ خرداد ١٣٦٠، دست به شورش و
خرابکاری بزند و تلاشهای دفتر مذکور برای کنترل اوضاع به
اندازهای که باید، کفاف نمیدهد و از امام خواسته شده بود کمک
کنند، امام هم با فراخوان مردم به حسینیه جماران، سخنرانی
تاریخی ایراد کردند. از سوی دیگر مردم به میدان فردوسی، یعنی
مرکز اجتماع جبهه ملی رفتند و توانست جلوی اغتشاش آن روز را
بگیرد.
* زمانی آقای موسویخوئینی، دادستان وقت کل کشور، به اتفاق
آقایان موسویاردبیلی، رئیس وقت قوه قضائیه و دیوان عالی کشور
و رئیسی، دادستان وقت تهران، سه نفری خدمت امام رفته و گزارش
تحقیقات مربوط به پرونده انفجار نخستوزیری را به ایشان ارائه
کرده بودند. بنا بر گزارش رسمی دادستان کل وقت از آن نشست،
امام دستور مختومهشدن پرونده را صادر و مطالبی هم درباره حقیر
مطرح کردند که میتوانید در اصل گزارش مطالعه کنید. بعدها
عدهای گفتند امام پرونده را مختومه نکرد، بلکه «مسکوت» گذاشت
.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 25 اسفند |