مگر دوران کودتاست

حریق، انفجار و سپس فرو ریختن ساختمان پلاسکو همچنان داغ ترین بحث مردم ایران، بویژه تهران است. سانسور و اطلاع رسانی امنیتی به این بحث ها دامن زده است. در هر کشور جهان امکان وقوع چنین حوادثی هست. در همین تهران سقف فرودگاه مهرآباد در زمان شاه پائین آمد و نزدیک به 40 نفر زیر آوار کشته شدند. در آن حادثه نیز رژیم شاه همانگونه در خبر رسانی به مردم و گفتن واقعیات رفتار کرد که در انواع حوادث و از جمله فرو ریختن ساختمان پلاسکو جمهوری اسلامی عمل کرد. هم در باره سقف فرودگاه مهرآباد مردم متوسل به انواع شایعات شدند و هم در فرو ریختن پاسکو. دلیل واقعی شکل گرفتن شایعات رفتار خود حکومت هاست. اطلاع رسانه قطره چکانی و آلوده به انواع دروغ، آن هم در زمانه ای که مردم بسرعت برق و باد خبرها را همراه با عکس و فیلم با هم مبادله می کنند چه کار بردی دارد جز بی اعتمادی باز هم بیشتر مردم به سیستم خبری و اطلاع رسانی حکومتی و در راس همه آنها صدا و سیما؟ هنوز سیما در جلسه بحث و بررسی چگونه پخش کردن خبر است که فیلم های حادثه روی شبکه اینترنت است. چه زمانی حکومت خواهد فهمید که سیستم خبری و اطلاع رسانی اش به ضد خود و به وسیله ای برای شایعه و بحث تبدیل شده است؟

حتی درباره در گذشت هاشمی رفسنجانی که در همین شماره پیک نت اطلاعاتی را درباره آن می خوانید. چرا باید بلافاصله پس از فوت هاشمی دفاتر او پلمب امنیتی شود؟ چرا باید پس از فرو ریختن ساختمان پلاسکو نیروی انتظامی ویژه در متروها و خیابان های اطراف محل حادثه مستقر شود؟ مگر کودتا شده؟ یک ساختمان فرو ریخته و چه بهتر که بلافاصله دلائل آن صادقانه گفته شود و فیلم های آن پخش شود تا مردم برای گرفتن فیلم به محل حادثه هجوم نیآورند. مگر مرگ هاشمی معنای کودتا می دهد که می ریزند دفاتر او را پلمب می کنند؟ عکس جنازه را پنهان می کنند که باعث شایعه قتل او شود. همین روش هاست که باعث بی اعتماد ملی نسبت به رسانه ها و بویژه صدا و سیما و همه حرف های رهبر و حکومتی ها و امام جمعه ها و ... شده است. چرا این چهار کلام حرف منطقی به سر کسی در حاکمیت فرو نمی رود؟

درباره فرو ریختن ساختمان پلاسکو نیز در همین شماره پیک نت اخبار و گزارش هائی را می خوانید و فیلمی را می بینید.

به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet

 پیک نت 2 بهمن