نه 19 بهمن هر سال (که تاریخ خاموشی "سیاوش کسرائی" شاعر
امیدهای بزرگ مردم ایران است)، که در هر روز ایران که در آن
چرخش حوادث تاریخی روی دهد، 19 بهمن است و یادآور نام و خاطره
وی.
یکی
دو روز دیگر، چون چشم باز کنی، انقلاب ایران 38 ساله شده است و
سیاوش کسرائی شاعر آن انقلاب بود نه آنچه که بر سر آن انقلاب
آمد.
نه در سال انقلاب 57، که در سال های انتظار انقلاب، - از فردای
28 مرداد که امید مردم ایران را در آن به خون کشیدند- کسرائی
پرچم امید به خون کشیده شده مردم ایران را برافراشت. هنر بزرگ
او همین بود و آرش او به همین دلیل ماندگارترین شعر معاصر میهن
ماست.
قلب او سحرگاه 19 بهمن 1374، در پی یک عمل جراحی در کشور
اطریش، دور از میهنی که قلب او پیوسته برای آن می تپید، از
حرکت باز ماند!
گل، گل، ز خاک خاطره می روید
در چشم نیمروز
اسبی خمیده گردن و دم
لُخت
بی لگام.
...
دیدار ما
زیاده در این سرگذشت بود
(از
آخرین حماسه ای که کسرائی با نام "مهره سرخ" سروده بود)
سراینده حماسه "سهراب" در "مهره سرخ" که با انتشار آن، در
واپسین ماه های حیاتش، خورشید "سرخ" امید را، یکبار دیگر و در
هنگامه "داد" و "بیداد" بشارت داد:
چون مهره ای نشسته به بازوی آسمان
خورشید سرخ فام
...
تا عاشقان مباد کزین پس خطا روند
با این چراغ سرخ به ره آشنا روند!
(نقل
از حماسه "سهراب" در "مهره سرخ")
این از آخرین جملات او، پیش از رفتن به زیر تیغ جراحی و گشوده
شدن قلبش بود:
-
دلم برای جلوی دانشگاه تهران تنگ شده، اگر چهار پایه ام را
آنجا بگذارم زمین، روی آن رفته و نعره ای می کشم که صدایش در
فلک بپیچد!...
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 19
بهمن |