هاشمی رفسنجانی اشتباهات بزرگی در جمهوری اسلامی کرد. این
اشتباهات منجر به مسیری در جمهوری اسلامی شد که سرانجام دامن
خود او را هم گرفت. او سرنوشتی را حدس زد که چون شتر مقابل
خانه او نیز زانو خواهد زد و به همین دلیل از انتخابات دوم
خرداد 76 مسیر خویش را تغییر داد و سال به سال و مرحله به
مرحله از گذشته خویش فاصله گرفت و با تحولات و اصلاحات و مردم
همراه شد. او چوب این تغییر مسیر را محکم تر از آنچه حدس زده
بود خورد اما از راه باز نماند. نماز جمعه تهران را از او
گرفتند، زیرا از جنبش سبز حمایت کرده بود، او را بی بصیرت
خواندند زیرا با کودتای 88 همراهی نکرد. سالها نایب رئیس اول
مجلس خبرگان رهبری بود و درکنار آیت الله مشکینی او را که نه
قانون میدانست و نه سیاست هدایت می کرد. پس از فوت مشکینی
بصورت طبیعی ریاست مجلس خبرگان به او باید می رسید که رسید،
اما چند اظهار نظر درباره خطر رهبری فردی و طرح مسئله شورای
رهبری در کنار مواضعی که علیه کودتای 88 در نماز جمعه تهران
اتخاذ کرده بود حجت را بر "قدرت" تمام کرد. او را باید هرچه
بیشتر به حاشیه می راندند. عملا ممنوع التصویر شد در سیما و جز
خبرگزاری ها و برخی مطبوعات اخبار مربوط به او را پوشش نمیدهند
و این نیست مگر تصمیم نظام و فرمان "قدرت". او اکنون هم به
فرصت های از دست رفته در زمان حیات آیت الله خمینی می اندیشد و
هم نگران نظامی است که در پایه ریزی آن نقش مهمی داشته و نمی
داند آینده آن به کجا خواهد انجامید. چند بار گفته است که اگر
تن به خواست مردم و اصلاحات ندهید با سقوط جمهوری اسلامی
روحانیون را از تیرهای چراغ برق آویزان خواهند کرد. در این
شماره پیک نت نقل خاطره ای از او را می خوانید که طبق نوشته
گزارش نویس، او در یکی از دیدارهای اخیرش گریسته است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت اول دی |