«....زمستان تمامی ندارد و گویی خیال رفتن ندارد. این برهوت و
سر پناه غریب، بی پناهیتان را کاملا عیان کرده، ناله هایتان
مطمئناً در این دیوارهای موازی و خانه های بی همسایه طنینی
نخواهد داشت. خانه ای بی پنجره با سقفی از آسمان، هجمه بلا را
چه آسان در خود می پذیرد.
دستتان خالیست ولی دلتان پر از غوغا؛ کو زیر اندازی که تن خسته
تان را کمی آرام کند و یا رواندازی که پاهای سرما زده تان را
اندکی گرم کند؟!
کسی از گرسنگی و بیپناهی شما شرمنده نیست؛ زیرا هرگز کسی از
غذای خود، از زیارت ها و سفرهای خود و از جشن ها و بریز و بپاش
های خود؛ حتی اندک سهمی به اندازه ی لقمه ای نان برای شما قائل
نیست. از تمام درآمد ها و سرمایه و ثروت این مملکت یک متر قبر
عاریه ای نصیب شما شده که انهم وقتی گرفتار لطف مسئولان شوید
از شما پس گرفته خواهد شد؛ شما جا ماندگانید و دلیل آن را هم
نمی دانید؛ حتی آنانکه باید بدانند هم نمی دانند!
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 11 دی |