در روزهای اخیر و بدنبال جلوگیری از سخنرانی علی مطهری در مشهد
و سپس تهدیدهای امام جمعه کرمان برای جلوگیری از رفتن و
سخنرانی کردن مطهری در کرمان، وی دو نامه نوشته است. یکی برای
دادستان تهران و دیگری برای رئیس شورای ائمه جمعه. هر دو نامه
مستند به قانون اساسی است و نقشی که مجلس باید در برابر دو قوه
دیگر، یعنی قضائیه و مجریه داشته باشد اما عملا مجلس همیشه از
نظارت بر قوه قضائیه منع بوده و حتی قوه قضائیه ناظر بر قوه
مقننه بوده است. این وضع که ناشی از وابستگی قوه قضائیه به
نهاد رهبری است کار را به آنجا کشانده که قوه قضائیه نماینده
مجلس را احضار می کند و حتی او را زندانی می کند!
علی مطهری در نامه خود به دادستان تهران نوشته است:
جناب آقای جعفری دولت آبادی
دادستان محترم تهران
جنابعالی به تبع رئیس محترم قوه قضائیه تذکر جناب آقای دکتر
محمود صادقی در جلسه علنی مجلس درباره حسابهای بانکی قوه
قضاییه را جرم تلقی کرده و آنگاه با عنوان 8 فقره شکایت خصوصی
ایشان را احضار و سپس حکم جلب وی را صادر کردهاید، در حالی که
اگر آن شکایتهای خصوصی جدی بود چرا قبلا رسیدگی نشده و
بلافاصله بعد از تذکر مذکور به جریان میافتد؟
از نظر شما انتقاد یا سوال نماینده از قوه قضاییه اگر وارد
نباشد جرم است و دادستانی میتواند او را مستقیما احضار یا جلب
کند، در حالی که از نظر ما انتقاد یا سوال میتواند وارد باشد
و میتواند وارد نباشد و به هر حال در این گونه موارد قوه
قضائیه باید به وسیله وزیر دادگستری پاسخ داده شود و رفع ابهام
شود. مثلا در موضوع مورد بحث میگویید اینکه آقای صادقی گفته
حسابها شخصی است افترا و تشویش اذهان عمومیست و ایشان مجرم
است و باید احضار شود، در حالی که شما صرفا باید توضیح دهید که
این حسابها شخصی نیست و نحوه هزینه کرد آن نیز این گونه بوده
است و مسئله اینجا تمام است.
اگر نگاه شما را ملاک قرار دهیم هر روز تعدادی از نمایندگان
باید در راه مجلس و دادستانی باشند چون هر روز از رئیس جمهور و
وزرا انتقاد یا سوال میکنند و در برخی موارد بعدا معلوم
میشود که آن طور نبوده است. مشکل اصلی قوه قضائیه این است که
خود را به هیچکس پاسخگو نمیداند و اساسا شأن خود را اجل از
پاسخگویی میداند.
از نظر شما به تبع رئیس قوه قضائیه قانون نظارت بر رفتار
نمایندگان قانون درستی نیست و تشخیص جرم مختص قاضی است و هیئت
نظارت بر رفتار نمایندگان صلاحیت تشخیص جرم را ندارد، در حالی
که ما میگوییم هر گونه احضار یک نماینده توسط دادستانی باید
با اجازه این هیئت باشد، به این معنی که اگر این هیئت اتهام او
را خارج از حیطه وظایف نمایندگی تشخیص داد دادستانی مجاز به
احضار اوست.
به هر حال با روشی که دادستانی در پیش گرفته است مجلس به صورت
یک موجود بیخاصیت و همیشه نگران از احضار و بازداشت در خواهد
آمد و حریت و آزادگی خود را از دست خواهد داد و ای بسا که به
تملق و چاپلوسی روی آورد.
مطهری در نامه دوم خود خطاب به رئیس شورای ائمه جمعه نیز نوشته
است:
جناب حجتالاسلام تقوی، رئیس محترم شورای سیاستگذاری ائمه
جمعه؛ امام جمعه بجنورد آقای ابوالقاسم یعقوبی گفته است:
«سروصدایی که از لغو سخنرانی یک نماینده مجلس در مشهد ایجاد
شده و رسانهها را به خود مشغول کرده است مردم را از اهداف
اصلی دور میکند. نباید مردم را سرگرم مسائل حاشیهای کنیم تا
مسائل اصلی یادشان برود.» بعد هم گفته است مسائل اصلی مسائل
معیشتی است.
ظاهراً این آقای امام جمعه مسئله آزادی بیان را از مسائل اصلی
نمیداند و این حاکی از بیاطلاعی او از قانون اساسی و نظرات
امام خمینی و شهید مطهری است، در حالی که هم مسائل معیشتی
مهم است و هم آزادی بیان، هرکدام در جای خود، و اتفاقاً با
آزادی بیان معیشت مردم هم بهبود پیدا میکند چون مانع تخلفات
مالی و اختلاس ها میشود.
امام جمعه موقت طبس آقای احمد مؤدب هم با تحریف سخن من درباره
ممنوعیت کنسرت در مشهد، به عوامفریبی و توهین و تهدید پرداخته
است. این سؤال از شما مطرح میشود که چرا چنین افرادی که شناخت
درستی از آرمان های انقلاب اسلامی و راه امام خمینی و شهید
مطهری و مقام رهبری ندارند در منصب امامت جمعه برخی شهرها قرار
میگیرند و ایمان مردم خصوصاً قشر فهیم و متفکر را دچار اختلال
میکنند؟ در حالی که ما روحانیون عالم و حکیم و آشنا به مبانی
انقلاب اسلامی زیاد داریم.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 13 آذر |