خبرگزاری مهر، بخش هائی از مصاحبه سرلشگر رحیم صفوی فرمانده
پیشین سپاه و فرمانده کنونی اتاق موشکی را سه روز پس از پخش
این مصاحبه از شبکه 5 سیما منتشر کرد. در آنچه که این خبرگزاری
منتشر کرد، بخش های مربوط به تمجید رحیم صفوی از دولت دوران
جنگ (میرحسین موسوی) حذف شد و همچنین اشاراتی که رحیم صفوی به
دشواری کار دولت روحانی کرد. این مصاحبه به بهانه هفته دفاع
مقدس انجام شد اما در آن بسیار تلاش شد سئوالاتی مطرح شود که
عمدتا فرعی و حاشیه ای باشد، مانند نوع زن گرفتن، تحصیل کردن،
میزان حقوق وی و ... که سئوالاتی بی اهمیت بود و برای شنونده
نیز بی اهمیت. ما از آنچه خبرگزاری مهر منتشر کرده خلاصه زیر
را استخراج کرده ایم که می خوانید:
منطقه
غرب آسیا طی
۱۰،
۲۰
سال گذشته بیشترین تغییر و تحولات را داشته است و این تغییر و
تحولات هم تغییرات ژئوپلیتیکی و هم راهبردی بوده است، نظام
سیاسی صدام برانداز و نظام افغانستان سرنگون شد و نظام های
جدیدی روی کار آمدند و سوریه نیز هم اکنون
۵
سال و نیم است که مورد تهاجم تروریستی- تکفیری و همچنین توطئه
بزرگی که آمریکاییها و صهیونیستها و برخی کشورهای منطقه از
جمله عربستان سعودی و قطر با پول های کلان خود و با همکاری
اردن و ترکیه به وجود آوردند قرار گرفته است.
۵ سال
و نیم است که دولت و ملت سوریه دچار آشفتگی شدند و بیش از سیصد
هزار نفر کشته و حدود
۹
میلیون نفر از مردم سوریه و عراق آواره شده که
۳
میلیون به خارج از کشور رفته اند و بقیه در شهرهای اطراف دمشق
و یا بغداد چادر زده اند و در آن جا به سر می برند.
بسیاری از زیرساخت ها از بین رفته است و اتفاقا بیشتر خرابیها
نیز در منطقه اهل تسنن صورت گرفته است. شهرها تقریبا خراب شده
ولی در مناطقی مانند علویان سوریه مثل لاذقیه کمتر تخریب شده،
مناطقی مانند بانیاس و دمشق کمتر تخریب شده است و یا در عراق
از بغداد به سمت جنوب مناطق کمتر تخریب شده، هر چه تخریب صورت
گرفته بیشتر در مناطق اهل سنت است. اهل سنت هم به این نتیجه
رسیده اند که این گروه های تروریستی جز ایجاد رعب و وحشت و
جنایتکاری چیزی به ارمغان نیاورده اند.
از نظر من اینها رو به نابودی پیش می روند، روند نیروهای
تکفیری و تروریستی که البته
۱۴،
۱۵
گروه هستند از نظر فیزیولوژیکی روبه نابودی است، ممکن است
ایدئولوژی آنها باقی بماند و یا به کشورهای شمال آفریقا و
برخی کشورها مانند افغانستان و پاکستان برسد ولی در سوریه و
عراق پیشرویهای دولت سوریه و عراق نسبتا خوب است.
الان
ائتلافی است میان ایران، سوریه، عراق، حزب الله لبنان و روسیه
و در مقابل ائتلاف آمریکا و صهیونیستها و کشورهای عربی، اردن
و ترکیه. ائتلافی که می خواست بشار اسد را سرنگون کند و کاملا
بر سوریه مسلط شود که در این
۵
سال موفق نشد و استراتژیشان
شکست خورد.
روس ها پشتیبانی هوایی از واحدهای زمینی را عهده دار هستند
یعنی آن کس که بر روی زمین می جنگد ارتش سوریه، نیروهای مردم
سوریه و بعضی از نیروهای مستشاری (ایران) و یا نیروهای حزب
الله است. روسیه عمدتا نقش پشتیبانی هوایی این ها را ایفا می
کند. زیرا بیشترین پیروزی ها مانند تصرف حلب بدون حرکت روی
زمین و تنها با پشتیبانی هوایی امکان پذیر نبود. البته
پشتیبانی هوایی روس ها پشتیبانی مؤثری بود اما اطلاعات را هم
باز نیروهای زمینی به آنها می دادند که به طور مثال
تروریستها در کدام منطقه هستند.
اکنون ساز و کاری بین آمریکاییها و روسهاست که امیدواریم
آمریکاییها سر روس ها کلاه نگذارند و روس ها را در یک بازی که
منافع آمریکاییها بیشتر باشد و یا در بازی که سهم کمتری به
ایران داده شود قرار ندهند.
بایستی سیاستمداران ما، سیاست خارجی و جمهوری اسلامی حواسشان
باشد که در میان این بازیگران بین المللی منافع ایران و سهم
ایران نباید نادیده گرفته شود.
دنیای سیاست دنیای غیرقابل اعتمادی است و بایستی بدانیم در
سیاست اطمینان و اعتقاد مطرح نیست بازیگری و منافع مطرح است
بنابراین باید مراقب منافع خود باشیم مخصوصا در ایجاد امنیت
پایدار و عمق دفاع استراتژیک برای ایران که مهم ترین بخش ما
است.
بعضی می گویند پایگاه هوایی دادن به روس ها اعتماد کردن زیادی
به روس ها است.
اما رهبری و دولتمردان ما با هوشیاری اقدام می کنند. یعنی در
یک عقلانیت سیاسی و تعاملات راهبردی با روس ها این اقدام انجام
می شود.
برجام
قطعا از نظر سیاسی و در مجامع بین المللی اتهام ظالمانه ای که
به ایران می زدند برطرف شد و در افکار عمومی دولت و ملتها
تاثیر داشت ولی نتایج آن در آن حدی که ملت ما انتظار داشت تا
پس از برجام کمی زندگی، معیشت و اقتصادشان و قول هایی که
سیاستمداران داده بودند که فلان گونه می شود، نشد. یعنی در
زندگی و معیشت مردم آثار
۵+۱
محسوس نیست و مردم تغییری در زندگی خود نمی بینند و سوال اصلی
مردم این است که پس چه شد آن چه آمریکایی ها وعده داده بودند و
برخی از دولتمردان ما وعده کرده بودند.
بیشتر دوستان خوب ما شهید شدند. آقا مهدی باکری، شهید همت،
حسین خرازی، محمد بروجردی، احمد کاظمی از این دست دوستان
بودند. بیشترین دوستان خوب ما شهید. افتخار ما این است که
توانستیم از سرزمین و منافع خود و ملت خود در
۸
سال دفاع مقدس البته با قیمت بسیار گرانی دفاع کنیم. بالاخره
بهای این دفاع
۲۰۰
هزار شهید و
۳۰۰
هزار جانباز و
۴۰
هزار آزاده بوده است. جمعیت تقریبی
۵۰۰
هزار نفری درگیر بودند. ولیکن توانستیم دشمن را از سرزمین خود
بیرون کنیم و تمامیت ارضی خود را حفظ کنیم و دشمن را در سرزمین
خودش تنبیه کرده و گوش مالی دهیم و به متجاوزین آینده نشان
دادیم که اگر به ما حمله کنید ما در مرزها متوقف نمیشویم.
الان در منطقه غرب آسیا یک دولت و یک ملت و یک حکومت مقتدر هم
از نظر امنیتی و هم از نظر حکومتی هستیم. ان شاالله بتوانیم در
بخشهای اقتصادی و فرهنگی و علمی هم به این توانمندی و
اقتدارآفرینی برسیم.
در
سالهای آخر جنگ واقعیت این است که اندکی اعزام نیروهای ما
کاهش پیدا کرده بود و این واقعیت بود زیرا
۸
سال جنگ سخت است. در یک روز در اصفهان
۳۰۰
شهید را تشییع جنازه کردند. امام در این باره گفتند کجای دنیا
میتوانید شهری همانند اصفهان پیدا کنید که در یک روز
۳۰۰
شهید تشییع کنند و مردم خم به ابرو نیاورند؟
یا در تهران روزی بود که سپاه حضرت محمد (ص) شاید حدود
۵۰
هزار نیرو از تهران اعزام کرد. تهران دو لشگر
۲۷
محمد رسولالله (ص) و لشگر
۱۰ ..... داشت
که دو لشگر قدرتمند بود. من به یاد دارم که استان تهران
۲۶
هزار شهید داده است. این سخت است.
این واقعیت بود که اواخر نیروی کمتری اعزام می شد درباره بنی
صدر، نه مردم را فهمید و نه انقلاب را فهمید، چون در ایران
نبود کسی که تمام عمر خود را در خارج از ایران بود، از
دبیرستان به آنجا رفته بود، اصلا نمی فهمید مردم ایران یعنی
چه، انقلاب اسلامی یعنی چه و امام(ره) یعنی چه.
سلیمانی جزء بهترین ها بودند و اکنون هم اینطور است. در حال
حاضر هم سردار سلیمانی از بهترین دوستان من هستند که تقریبا هر
دو، سه هفته یکبار همدیگر را می بینیم، مسائل سوریه را بحث می
کنیم. ما با فرماندهان خود در کنار هم جنگیده ایم.
درجریان جنگ و در طرح
ریزی عملیات، هم آقای رضائی، هم بنده زمانی که فرمانده نیروی
زمینی بودیم، نظر می دادیم، نه تنها فرماندهان لشگر بلکه
فرماندهان گردان و حتی فرماندهان گروهان هم نظر می دادند. ما
دغدغه این را داشتیم که بهترین نظرات را بدهیم. جنگ وضعیتی
عقلانی داشت، منطق و فکر بالاتر. آقای رضائی و بنده خیلی باز
با فرماندهان صحبت می کردیم، اما تصمیم نهایی را فرمانده می
گرفت و این یک اصل است که مشورت بگیری تا تصمیم نهایی درست را
بگیری. بعد هم آقای هاشمی به عنوان فرمانده جنگ تصمیم می گرفت،
یعنی یک سطح تصمیم در سطح فرماندهان سپاه و ارتش مرحوم شهید
بزرگوار صیاد شیرازی بود و سطح دیگر فرمانده جنگ آقای هاشمی
بود؛ که ایشان هم بسیار زحمت کشید، زمانی که رئیس مجلس بودند
فرمانده جنگ هم بودند، در جبهه ها حضور داشتند و در جاهای
خطرناک هم می آمدند. ایشان هم تصمیم گیر نهایی بودند، از سال
۶۲
تا سال
۶۷
و پایان جنگ.
سردار سلیمانی
انسان دوست داشتنی، و جزء بقیه السلف، بقیه الشهدا و انسانی
بسیار شایسته هستند. انصافا توانستند بغداد و دمشق را نجات
بدهد. اگر حضور قاسم سلیمانی و دوستان ایشان نبود بغداد و دمشق
سقوط کرده بود.
ایشان در خطوط مقدم در مناطق سوریه، عراق حضور دارد. با
مسئولین اعم از بشار اسد، حیدر العبادی و... هم نشست و برخاست
دارد. یعنی تنها مباحث نظامی نیست بلکه بحث سیاسی هم مطرح است.
خبرگزاری مهر، بخش هائی از مصاحبه سرلشگر رحیم صفوی فرمانده
پیشین سپاه و فرمانده کنونی اتاق موشکی را سه روز پس از پخش
این مصاحبه از شبکه 5 سیما منتشر کرد. در آنچه که این خبرگزاری
منتشر کرد، بخش های مربوط به تمجید رحیم صفوی از دولت دوران
جنگ (میرحسین موسوی) حذف شد و همچنین اشاراتی که رحیم صفوی به
دشواری کار دولت روحانی کرد. این مصاحبه به بهانه هفته دفاع
مقدس انجام شد اما در آن بسیار تلاش شد سئوالاتی مطرح شود که
عمدتا فرعی و حاشیه ای باشد، مانند نوع زن گرفتن، تحصیل کردن،
میزان حقوق وی و ... که سئوالاتی بی اهمیت بود و برای شنونده
نیز بی اهمیت. ما از آنچه خبرگزاری مهر منتشر کرده خلاصه زیر
را استخراج کرده ایم که می خوانید:
منطقه
غرب آسیا طی
۱۰،
۲۰
سال گذشته بیشترین تغییر و تحولات را داشته است و این تغییر و
تحولات هم تغییرات ژئوپلیتیکی و هم راهبردی بوده است، نظام
سیاسی صدام برانداز و نظام افغانستان سرنگون شد و نظام های
جدیدی روی کار آمدند و سوریه نیز هم اکنون
۵
سال و نیم است که مورد تهاجم تروریستی- تکفیری و همچنین توطئه
بزرگی که آمریکاییها و صهیونیستها و برخی کشورهای منطقه از
جمله عربستان سعودی و قطر با پول های کلان خود و با همکاری
اردن و ترکیه به وجود آوردند قرار گرفته است.
۵ سال
و نیم است که دولت و ملت سوریه دچار آشفتگی شدند و بیش از سیصد
هزار نفر کشته و حدود
۹
میلیون نفر از مردم سوریه و عراق آواره شده که
۳
میلیون به خارج از کشور رفته اند و بقیه در شهرهای اطراف دمشق
و یا بغداد چادر زده اند و در آن جا به سر می برند.
بسیاری از زیرساخت ها از بین رفته است و اتفاقا بیشتر خرابیها
نیز در منطقه اهل تسنن صورت گرفته است. شهرها تقریبا خراب شده
ولی در مناطقی مانند علویان سوریه مثل لاذقیه کمتر تخریب شده،
مناطقی مانند بانیاس و دمشق کمتر تخریب شده است و یا در عراق
از بغداد به سمت جنوب مناطق کمتر تخریب شده، هر چه تخریب صورت
گرفته بیشتر در مناطق اهل سنت است. اهل سنت هم به این نتیجه
رسیده اند که این گروه های تروریستی جز ایجاد رعب و وحشت و
جنایتکاری چیزی به ارمغان نیاورده اند.
از نظر من اینها رو به نابودی پیش می روند، روند نیروهای
تکفیری و تروریستی که البته
۱۴،
۱۵
گروه هستند از نظر فیزیولوژیکی روبه نابودی است، ممکن است
ایدئولوژی آنها باقی بماند و یا به کشورهای شمال آفریقا و
برخی کشورها مانند افغانستان و پاکستان برسد ولی در سوریه و
عراق پیشرویهای دولت سوریه و عراق نسبتا خوب است.
الان
ائتلافی است میان ایران، سوریه، عراق، حزب الله لبنان و روسیه
و در مقابل ائتلاف آمریکا و صهیونیستها و کشورهای عربی، اردن
و ترکیه. ائتلافی که می خواست بشار اسد را سرنگون کند و کاملا
بر سوریه مسلط شود که در این
۵
سال موفق نشد و استراتژیشان
شکست خورد.
روس ها پشتیبانی هوایی از واحدهای زمینی را عهده دار هستند
یعنی آن کس که بر روی زمین می جنگد ارتش سوریه، نیروهای مردم
سوریه و بعضی از نیروهای مستشاری (ایران) و یا نیروهای حزب
الله است. روسیه عمدتا نقش پشتیبانی هوایی این ها را ایفا می
کند. زیرا بیشترین پیروزی ها مانند تصرف حلب بدون حرکت روی
زمین و تنها با پشتیبانی هوایی امکان پذیر نبود. البته
پشتیبانی هوایی روس ها پشتیبانی مؤثری بود اما اطلاعات را هم
باز نیروهای زمینی به آنها می دادند که به طور مثال
تروریستها در کدام منطقه هستند.
اکنون ساز و کاری بین آمریکاییها و روسهاست که امیدواریم
آمریکاییها سر روس ها کلاه نگذارند و روس ها را در یک بازی که
منافع آمریکاییها بیشتر باشد و یا در بازی که سهم کمتری به
ایران داده شود قرار ندهند.
بایستی سیاستمداران ما، سیاست خارجی و جمهوری اسلامی حواسشان
باشد که در میان این بازیگران بین المللی منافع ایران و سهم
ایران نباید نادیده گرفته شود.
دنیای سیاست دنیای غیرقابل اعتمادی است و بایستی بدانیم در
سیاست اطمینان و اعتقاد مطرح نیست بازیگری و منافع مطرح است
بنابراین باید مراقب منافع خود باشیم مخصوصا در ایجاد امنیت
پایدار و عمق دفاع استراتژیک برای ایران که مهم ترین بخش ما
است.
بعضی می گویند پایگاه هوایی دادن به روس ها اعتماد کردن زیادی
به روس ها است.
اما رهبری و دولتمردان ما با هوشیاری اقدام می کنند. یعنی در
یک عقلانیت سیاسی و تعاملات راهبردی با روس ها این اقدام انجام
می شود.
برجام
قطعا از نظر سیاسی و در مجامع بین المللی اتهام ظالمانه ای که
به ایران می زدند برطرف شد و در افکار عمومی دولت و ملتها
تاثیر داشت ولی نتایج آن در آن حدی که ملت ما انتظار داشت تا
پس از برجام کمی زندگی، معیشت و اقتصادشان و قول هایی که
سیاستمداران داده بودند که فلان گونه می شود، نشد. یعنی در
زندگی و معیشت مردم آثار
۵+۱
محسوس نیست و مردم تغییری در زندگی خود نمی بینند و سوال اصلی
مردم این است که پس چه شد آن چه آمریکایی ها وعده داده بودند و
برخی از دولتمردان ما وعده کرده بودند.
بیشتر دوستان خوب ما شهید شدند. آقا مهدی باکری، شهید همت،
حسین خرازی، محمد بروجردی، احمد کاظمی از این دست دوستان
بودند. بیشترین دوستان خوب ما شهید. افتخار ما این است که
توانستیم از سرزمین و منافع خود و ملت خود در
۸
سال دفاع مقدس البته با قیمت بسیار گرانی دفاع کنیم. بالاخره
بهای این دفاع
۲۰۰
هزار شهید و
۳۰۰
هزار جانباز و
۴۰
هزار آزاده بوده است. جمعیت تقریبی
۵۰۰
هزار نفری درگیر بودند. ولیکن توانستیم دشمن را از سرزمین خود
بیرون کنیم و تمامیت ارضی خود را حفظ کنیم و دشمن را در سرزمین
خودش تنبیه کرده و گوش مالی دهیم و به متجاوزین آینده نشان
دادیم که اگر به ما حمله کنید ما در مرزها متوقف نمیشویم.
الان در منطقه غرب آسیا یک دولت و یک ملت و یک حکومت مقتدر هم
از نظر امنیتی و هم از نظر حکومتی هستیم. ان شاالله بتوانیم در
بخشهای اقتصادی و فرهنگی و علمی هم به این توانمندی و
اقتدارآفرینی برسیم.
در
سالهای آخر جنگ واقعیت این است که اندکی اعزام نیروهای ما
کاهش پیدا کرده بود و این واقعیت بود زیرا
۸
سال جنگ سخت است. در یک روز در اصفهان
۳۰۰
شهید را تشییع جنازه کردند. امام در این باره گفتند کجای دنیا
میتوانید شهری همانند اصفهان پیدا کنید که در یک روز
۳۰۰
شهید تشییع کنند و مردم خم به ابرو نیاورند؟
یا در تهران روزی بود که سپاه حضرت محمد (ص) شاید حدود
۵۰
هزار نیرو از تهران اعزام کرد. تهران دو لشگر
۲۷
محمد رسولالله (ص) و لشگر
۱۰ ..... داشت
که دو لشگر قدرتمند بود. من به یاد دارم که استان تهران
۲۶
هزار شهید داده است. این سخت است.
این واقعیت بود که اواخر نیروی کمتری اعزام می شد درباره بنی
صدر، نه مردم را فهمید و نه انقلاب را فهمید، چون در ایران
نبود کسی که تمام عمر خود را در خارج از ایران بود، از
دبیرستان به آنجا رفته بود، اصلا نمی فهمید مردم ایران یعنی
چه، انقلاب اسلامی یعنی چه و امام(ره) یعنی چه.
سلیمانی جزء بهترین ها بودند و اکنون هم اینطور است. در حال
حاضر هم سردار سلیمانی از بهترین دوستان من هستند که تقریبا هر
دو، سه هفته یکبار همدیگر را می بینیم، مسائل سوریه را بحث می
کنیم. ما با فرماندهان خود در کنار هم جنگیده ایم.
درجریان جنگ و در طرح
ریزی عملیات، هم آقای رضائی، هم بنده زمانی که فرمانده نیروی
زمینی بودیم، نظر می دادیم، نه تنها فرماندهان لشگر بلکه
فرماندهان گردان و حتی فرماندهان گروهان هم نظر می دادند. ما
دغدغه این را داشتیم که بهترین نظرات را بدهیم. جنگ وضعیتی
عقلانی داشت، منطق و فکر بالاتر. آقای رضائی و بنده خیلی باز
با فرماندهان صحبت می کردیم، اما تصمیم نهایی را فرمانده می
گرفت و این یک اصل است که مشورت بگیری تا تصمیم نهایی درست را
بگیری. بعد هم آقای هاشمی به عنوان فرمانده جنگ تصمیم می گرفت،
یعنی یک سطح تصمیم در سطح فرماندهان سپاه و ارتش مرحوم شهید
بزرگوار صیاد شیرازی بود و سطح دیگر فرمانده جنگ آقای هاشمی
بود؛ که ایشان هم بسیار زحمت کشید، زمانی که رئیس مجلس بودند
فرمانده جنگ هم بودند، در جبهه ها حضور داشتند و در جاهای
خطرناک هم می آمدند. ایشان هم تصمیم گیر نهایی بودند، از سال
۶۲
تا سال
۶۷
و پایان جنگ.
سردار سلیمانی
انسان دوست داشتنی، و جزء بقیه السلف، بقیه الشهدا و انسانی
بسیار شایسته هستند. انصافا توانستند بغداد و دمشق را نجات
بدهد. اگر حضور قاسم سلیمانی و دوستان ایشان نبود بغداد و دمشق
سقوط کرده بود.
ایشان در خطوط مقدم در مناطق سوریه، عراق حضور دارد. با
مسئولین اعم از بشار اسد، حیدر العبادی و... هم نشست و برخاست
دارد. یعنی تنها مباحث نظامی نیست بلکه بحث سیاسی هم مطرح است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 3 مهر |