بعد از ظهر جمعه (دیروز) در پر رفت و آمد ترین ساعت بعد از
ظهر، در مرکز خرید شهر مونیخ آلمان، سه تروریست مسلح به سلاح
خودکار، مردم را به رگبار بستند و عده ای را کشتند. حادثه ای
مشابه آنچه که در شهر نیس فرانسه و پیش از آن در فرودگاه
آتاتورک استانبول روی داد. این که شمار دقیق تلفات اقدام
تروریستی در شهر مونیخ چقدر اعلام شده و یا بتدریج اعلام خواهد
شد و یا کسانی که مردم را به رگبار بستند سه نفر بودند و یا
بیشتر بودند و اهل کدام کشور؟ از مهاجرین اخیر هستند و یا از
متولدین آلمان و یا فلان کشور اروپائی؟ ... همگی حاشیه پردازی
های خبری به این نوع وقایعی است که بر سرعت تکرار آنها در
اروپا افزوده شده است. چنان که حالا دیگر کابل همانقدر نا امن
است که استانبول و استانبول همانقدر نا امن است که پاریس یا
آلمان و یا فلان کشور افریقائی. پرداختن به جزئیات این یا آن
اقدام تروریستی و نپرداختن به ریشه های فاجعه، از شگردهای دولت
ها و رسانه هاست. متهم اصلی نه فرد یا افرادی هستند که دیگر
ارزشی برای جان خود قائل نیستند و آماده کشته شدن، دست به
کشتار می زنند، بلکه آن کسانی هستند که فاجعه کنونی را در جهان
موجب شده اند. آنها که فرمان حمله به عراق را دادند، آنها که
حکم منطقه پرواز ممنوع را هنوز از سازمان ملل نگرفته به لیبی
حمله هوائی کردند، آنها که فاجعه سوریه را آفریدند. آنها که
سیل جنگ زده و آواره را بوجود آوردند. صدام حسین تنها دیکتاتور
جهان بود که باید سرنگون می شد تا نفت عراق را بین خود تقسیم
کنند؟ قذافی یگانه خودکامه جهان بود که باید با آن طرز فجیع
کشته شود تا لیبی لانه تروریسم جهانی شود؟ کشوری که علاوه بر
مردم خود آن کشور، یک و نیم میلیون خارجی از کشورهای افریقائی
در آن کار می کردند. عراق اگر مهاجر هم داشت، مهاجر مذهبی
(شیعه) بود که به ایران می گریختند و یا شماری از کردهای سیاسی
این کشور بودند که مجبور به مهاجرت سیاسی می شدند. چنین آوارگی
و مهاجرتی را که اکنون شاهدیم هرگز وجود نداشت. همین حکم در
باره افغانستان نیز صادق است. ارتش و استخبارات پاکستان را که
زیر مجموعه های امریکا و انگلستان هستند اگر سرجایشان نشانده
شوند روند بیرون آمدن این کشور از باتلاق جنگ و انفجار و ترور
آغاز می شود. همین امروز اگر دست از سر سوریه بردارند و
عربستان و قطر و ترکیه سر جایشان بنشینند، گام بلند برای کنترل
تروریسم در جهان برداشته می شود. کافی است دندان غارت نفت
منطقه و طرح تقسیم کشورهای آن به چند کشور دست نشانده و کوچک
بین خود را بکشند تا گام واقعی برای کنترل تروریسم برداشته
شود. ترور و کشتار مردم را دستمایه روی کار آوردن دولت های شبه
فاشیست در اروپا و جمع کردن سفره دمکراسی موجود نکنند.(چنان که
در فرانسه شاهدیم و بتدریج در آلمان هم تکرار خواهد شد) دست از
حمایت از دولت شبه فاشیست اوکرائین بردارند و نه آن که رئیس
جمهور شکلات فروش آن را ببرند کنار دست خود در اجلاس ناتو در
ورشو بنشانند و لهستان را تخته پرش اتمی علیه روسیه کنند. برای
تبدیل تاجیکستان و ازبکستان به افغانستان ثانی نقشه نکشند.
حریم امن برای اسرائیل نسازند.
دیروز "نیس" بود و امروز "مونیخ" و فردا یک شهر و کشور دیگر و
شاهکار پلیس هم کشف فلان خانه و دستگیری چند مهاجر و یا غیر
مهاجر و نقش رسانه ها نیز ادامه سرگرم کردن مردم به همین حاشیه
سازی ها در میز گردها و ادامه فاجعه توسط آنها که در اتحادیه
اروپا سکان را در دست دارند و از امریکا برای جهان نقشه جنگ و
تقسیم آن را می کشند.
برای حل بحران تروریسم – اگر عزمی وجود داشته باشد- از سطح
باید به عمق رفت و به ریشه ها پرداخت که اگر نکنند و نشود،
نپردازند و نپردازیم، باید در آینده منتظر اقدامات تروریستی –
اتمی هم بود.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 2 مرداد |