تهران، 63 سال پیش، صبح 28 مرداد 1332. اوباشی که با پول بسیج
شده بودند از جنوب شهر با چوب و چماق و درحالیکه پلیس و نیروی
های ارتش از آنها حفاظت می کردند، به طرف مرکز شهر به حرکت در
آمدند. خیلی آسان به خانه نخست وزیر (رسیدند) و وارد آن شدند
اما مصدق از پشت بام گریخته بود. شعبان جعفری که در زندان بود،
آزاد شد تا به این اوباش پیوسته و حتی آنها را رهبری کند. چند
سرهنگ و سرتیپ ارتش هم که بدلیل اقدامات کودتائی 25 مرداد در
زندان بودند آزاد شدند و فورا به افسران کودتاچی پیوستند.
فرستنده رادیو تهران خیلی زود تصرف شد و پیام کودتاچی ها را
"سید مهدی میراشرافی" مشاور آیت الله کاشانی و صاحب امتیار
روزنامه جنجالی "آتش" خوانده شد: به فرمان اعلیحضرت همایونی،
دولت مصدق ساقط و سرلشکر زاهدی با حکم همایونی نخست وزیر است.
آیت الله کاشانی سکوت را بر اعتراض ترجیح داد و آیت الله
بروجردی که اعلم مراجع بود روز بعد با انتشار نامه ای از دولت
زاهدی حمایت کرد. دستگیری ها از همان غروب 28 مرداد شروع شد و
لشکر2 زرهی به ستاد فرمانداری نظامی تهران اختصاص یافت و زندان
آن بسرعت پر از زندان شد. سرهنگ بختیار فورا به درجه سرتیپی
رسید و فرماندار نظامی تهران شد. پیگرد و دستگیری روزنامه
نگاران آغاز شد، دستگیری رهبران حزب توده بلافاصله به اجرا
گذاشته شد، برخی همکاران مصدق دستگیر شدند و خود او نیز اندک
زمانی پس از کودتا خود را به فرمانداری نظامی تسلیم کرد و رفت
به زندان اختصاصی لشکر 2 زرهی تا بعدها از همین محل به دادگاه
برده شود. فاجعه ای گام به گام تکمیل شد که هنوز عوارض آن در
ایران وجود دارد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 28 مرداد |