|
آنچه را می خوانید مقاله ایست که کاظم بجنوردی نوشته و روزنامه
اعتماد منتشر کرده است. بجنوردی از معدود زندانیان سیاسی-
مذهبی ایران است که نزدیک به 14 سال در زمان شاه زندانی بود.
پس از انقلاب عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شد و آیت الله
بهشتی با توجه به سوابق سیاسی بجنوردی و رابطه عمو و پدرش با
آیت الله خمینی در نجف، معتقد بود که او باید نخست وزیر شود.
یعنی زمانی که بنی صدر رئیس جمهور بود و بحران تعیین ریاست
جمهوری به جنگ قدرت در بالاترین سطوح حکومتی تبدیل شده بود. در
آن زمان بجنوردی اگر موقعیتی برتر از خامنه ای و رفسنجانی و
باهنر و رجائی نداشت، کمتر از آنها نبود. او رهبر حزب ملل
اسلامی بود و 14 سال را در زندان شاه پشت سر گذاشته بود و اگر
نبود نامه مراجع وقت نجف خطاب به شاه، او اعدام شده بود.
بجنوردی زیر بار قبول نخست وزیری بنی صدر نرفت و حتی پیشنهاد
فرماندهی سپاه را هم نپذیرفت.
این مقدمه بسیار کوتاه برای نسل جدید ایران که با سوابق
نویسنده مقاله ای که اعتماد منتشر کرده آشنا نیستند ضروری
تشخیص داده شد. بجنوردی اکنون رئیس مرکز دایره المعارف بزرگ
اسلامی است و در حقیقت بنیانگذار آنست. احمدی نژاد پس از
انتخابات 88 سعی کرد او را نیز راهی خانه کند و این مرکز را
بدست امثال رحیم مشائی و جوانفکر و ... بدهد اما بجنوردی سنگ
آسیاب بود و به این آسانی قابل تکان دادن نبود و گویا به
احمدی نژاد پیام داده شد "پا را زیاد تر از گلیمی که برایت پهن
کرده ایم دراز نکن!". با این سوابق است که مقاله او اعتباری در
حد دقیق خواندن و دقیق اندیشیدن روی نکاتی که مطرح کرده پیدا
می کند.
در حالی که راست افراطی غرب و رژیم های ارتجاعی منطقه از هر
وسیله ای برای ناامن کردن ایران والقای احساس "ایران هراسی" در
ذهن جهانیان تلاش دارند، بی تردید، بزرگترین دستآورد روحانی در
عرصه داخلی و بین المللی دور کردن سایه ناامنی و جنگ از سر
ایران و معرفی کشور به عنوان امن ترین نقطه خاورمیانه برای
سرمایه گذاری است. همگان می دانند كه وجود ناامنی یا احساس نا
امنی بزرگ ترین دشمن توسعه هر ملتی است
.
دشمنان ایران پس از ناکامی در ممانعت از تصویب برجام، با همه
امکانات خود به میدان آمدند تا مانع اجرای آن شوند. سرانجام پس
از ناامیدی در این مورد، متوسل به پروژه ناامنی در ایران شدند.
آنان به این نتیجه رسیدند که دولت بعدی آمریکا را مجاب سازند
که پروژه ناامنی ایران را در دستور کار قرار دهد.
دونالد ترامپ هم که به امید افراط گرایان برای تعبیر شدن خواب
های شان برای ایران تبدیل شده، قصد دارد با معرفی ایران به
عنوان حامی تروریسم و دوم کشاندن ناامنی به ایران با هدف امن
کردن خاورمیانه و غرب را در برنامه خود قراردهد.
آغاز دوباره جنگ مسلحانه گروه های مخالف نظام در كردستان و
اظهار علاقه برخی دیگر از گروه های تروریستی خارج كشور به
پیوستن به آنان و همزمان با آن خنثی سازی چند عملیات تروریستی
در تهران و برخی شهرها و دستگیری عوامل آنها، نشان می دهد كه
فعالیت دشمنان ما تنها به اندیشكده ها و تریبون های سخنرانی
محدود نمانده و آنان قصد دارند تا با ورود به فاز عملیاتی،
پروسه تعبیر خواب های وحشتناك خود را برای كشورمان آغاز كنند.
آنان امیدوارند تا در انتخابات ریاست جمهوری امریكا كه آبان
ماه ٩٥ برگزار می شود، دونالد ترامپ پیروز شود و با رهبری او
به این فعالیت های مخرب سرعت ببخشند. اگر در آمریکا ترامپ به
پیروزی برسد، تصور اینکه همتای ایرانی ترامپ پس از انتخابات
ریاست جمهوری سال آینده، فردی دلواپس و تندرو باشد امری ترسناک
است. تجربه چند دهه اخیر نشان داده كه جمهوریخواهان تندرو
هرگاه در راس قدرت قرار گرفته اند، حتما آغاز گر جنگی جدید در
جهان شده اند. جورج بوش پدر، جنگ كویت و جورج بوش پسر، جنگ
افغانستان و عراق را راه انداختند و خاورمیانه و جهان را به
این روز كشاندند. ایران آن روزها این شانس بزرگ را داشت كه
روسای جمهور معتدل و دوراندیشی چون آقایان هاشمی و خاتمی خطر
جنگ را از كشور دور كردند. اكنون هم در صورت روی كار آمدن
ترامپ، هیچكس بهتر از آقای دكتر حسن روحانی كه از عقبه های
انقلاب و سرد و گرم چشیده روزگار است نمی تواند كشور ما را از
خطر جنگ دور نگه دارد.
آنچه برای من و برخی سابقون انقلاب تعجب آور است، همسویی نا
آگانه برخی مدافعان اسلام و انقلاب در داخل و خارج کشور با
دشمنان قسم خورده ماست که چرا این دوستان، تصویری ناامن از
ایران به جهان مخابره می کنند.
در میان همه اینها، آنچه این چند هفته رخ داد، یعنی افشای فیش
های حقوقی برخی مسوولان از همه عجیب تر است. یكی از مهم ترین
مباحثی كه پس از برجام مطرح شد، عدم همكاری بانك های بزرگ
جهانی با ایران و جلوگیری از اتصال ایران به سوییفت بود. برای
چند هفته صحبت از این مساله كه مخالف روح برجام بود به بحث
اصلی كشور تبدیل شد: تا اینكه بالاخره با همكاری های جان كری،
كه به سبب آن لقب «بازاریاب ایران» را گرفت و تلاش های وزارت
خارجه و رییس بانك مركزی، این مساله در آستانه حل شدن بود كه
یك دفعه سونامی فیش های حقوقی به راه افتاد.
به راستی نتیجه القای همزمان احساس ناامنی سیاسی، اجتماعی
فرهنگی و اقتصادی در سطح کشور به مردم ایران و جهان و پوشش
رسانه ای گسترده آن ، نتیجه ای جز این دارد که به قول رئیس
محترم جمهوری : آیا با دست لرزان و دل ترسان می توان برای کشور
خدمت کرد؟
درست است که قدرت جمهوری اسلامی بسیار بالاست، اما همه می
دانیم که جنگ، حتی در صورت پیروزی در آن، کشور را ویران خواهد
کرد و صدها سال روند توسعه را عقب خواهد انداخت.
روزنامه اعتماد دوشنبه 21 تیر 95
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 22 تیر |
