عباس عبدی دبیر شورای سردبیری روزنامه توقیف شده "سلام" در
گفتگوئی مشروح با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی "ایرنا" به
سئوالاتی که از وی درباره ائتلاف اصلاح طلبان با اصولگرایان
معتدل شده و نقشی که این اتحاد در مجلس دهم می تواند داشته
باشد نظرات خود را مطرح کرده است. خلاصه این گفتگو چنین است که
می خوانید:
معتقدم همین که اکثریت قابل توجهی یا اقلیت نزدیک به اکثریتی
در مجلس دهم شکل گرفت که رویکرد تعاملی دارد، سبب میشود که
زمینه کاهش شکاف افزایش یابد. البته تداوم این راه به تعامل و
همراهی طرف مقابل نیز وابسته است.
هر رفتار سیاسی مبتنی بر شرایط سیاسی است. روشن است که اصلاح
طلبان بیرون بودن هیچ گروهی از جمله خودشان از حکومت را شرایط
مطلوبی برای جامعه نمی دانند، بنابراین برای بازگشت به حکومت
باید اقدامی انجام دهند. در کنار این، دولتی بر سر کار آمده
است که برنامههای اعتدالی و به نسبت عقلایی خود را پیش میبرد
و اجرا میکند، دولتی که اصلاح طلبان نیز در کلیت آن را تأیید
میکنند.
در چنین شرایطی، می بینیم که مجلس موجود، دقیقا مخالف این
روند بود و اساساً اجازه نمیداد که دولت کار چندانی انجام
دهد. با در نظر گرفتن این دو وضعیت و نیز با توجه به موازنه
قوایی که درکشور وجود دارد، اصلاح طلبان به این نتیجه رسیذتد
که باید نیروهایی را به مجلس بفرستند تا بتوانند اکثریت مورد
نظر مردم شوند، و درعین حال، به آن طیف از نیروهای اصولگرا
نزدیک شوند که میخواهند به دولت کمک کنند یا حداقل، در مسیر
دولت سنگ اندازی نمیکنند. از این منظر، آنان به دنبال شناسایی
و معرفی نیروهایی رفتند که بتوانند ویزای تأیید صلاحیت را اخذ
کنند و از این مانع رد شوند یا وضعیت آرامش هم به جامعه
برگردانده شود، اینها نتایج مشخصی است که از آن تحلیل گرفته
میشود.
سیاست یک پروژه نیست که گفته شود حال که مجلس را گرفتیم، دیگر
بازی و ائتلاف گذشته تمام شد.
سیاست یک پروسه و فرایند است؛ به این معنی که حتی اگر از اینجا
به بعد درست عمل نکنیم، ممکن است اصلاً به وضعیت گذشته و حتی
بدتر از آن بازگردد. بنابراین؛ به یک تعبیر میشود گفت در این
مرحله ائتلاف به اهداف خود رسیده، اما این دستیابی به اهداف،
به این معنا نیست که در اینجا میتوانند با خیال راحت بخوابند،
بلکه باید قدمهای بعدی را در مسیر پیشرفت و از دست ندادن
مواضعی که به دست آوردهاند، تعریف کنند. ائتلاف یک امر سیاسی،
برحسب موقعیت است. تاکنون روی محورهایی چون برجام و مخالفت با
تندروها ائتلاف کردهاند، از این رو تا زمانی که این مسأله
اصلی هست، باید این ائتلاف را حفظ کرد. افراد گرچه با هم
ازدواج میکنند، اما وقتی نمیتوانند با هم زندگی کنند، از هم
جدا میشوند، چه رسد به اینکه ازدواج موقت هم باشد. هر ائتلاف
یا کنش سیاسی، همانطور که زمان وصل دارد، زمان فصل خود را هم
دارد. ولی این ائتلاف هنوز به این نقطه نرسیده است. مشکل ما
این است که برخی زودتر از موعد دنبال فصلش باشند.
تندروها روی انتخابات ریاست جمهوری تمرکز خواهند کرد یا اینکه
در بیرون از مجلس تلاش خواهند کرد مشکلسازی کنند. در مجلس،
اما دیگر به سهولت گذشته نمیتوانند کاری از پیش ببرند. هرچند
تعدادی از آنان در مجلس دهم هم حضور دارند و ممکن است این عده
بازی هایی نیز در بیاورند، اما به نظر من اصلاح طلبان باید یاد
بگیرند که چگونه با آنان برخورد کنند تا اجازه ندهند که فضای
تبلیغاتی به دست آنان بیفتد. اصلاح طلبان باید اجازه بدهند که
این نیروها هرچه دلشان میخواهد بگویند و انجام دهند، هیچ
ایرادی ندارد ولی داخل بازی آنها نشوند. در مجموع، بر این نظرم
که تندروها تلاش خواهند کرد در عرصه عمومی فشار بیشتری روی
دولت و اصلاح طلبان وارد کنند.
اصولگرایان در سال 84 در تصمیمی اشتباه با احمدینژاد متحد
شدند، به عبارت دیگر، آنان از فرط ضعف به گروگان احمدی نژاد
درآمدند، والا ساختار و شاکله اصولگرایان ، تناسب وهماهنگی ای
با احمدینژاد وجبهه پایداری ندارد. به همین دلیل اصولگرایان
همواره مترصد بودهاند تا از آنان جدا شوند، اما چون فکر
میکردند خطر اصلاح طلبان جدی است یا فشارهایی روی آنان وجود
داشت، عزم خود برای جدایی از آن طیف را عملی نمیکردند. اما از
سال 90 اندک اندک راه خود را از احمدینژاد و پایداریها جدا
کردند و دیدیم که در سال 92 نیز سعی کردند این جدایی را تکمیل
کنند. پس از انتخابات ریاست جمهوری 92 نیز این فرایند تاحدود
زیادی طی شد. در جمعبندی، باید بگویم به نظر من، در چنین
شرایطی، چنانچه اصلاح طلبان شرایطی را فراهم کنند که
اصولگرایان میانه، منفعل شده و به تبعیت از احمدی نژادیها یا
پایداریها مجبور شوند، اتفاق نامبارکی خواهد بود.
اصلاح طلبان اگر همین یک کار را انجام ندهند و سیاست هایی را
دنبال نکنند که به این نتیجه منتهی شود، نتیجه نهایی این خواهد
بود که اصولگرایان از پایداریها جدا شوند. البته این یک بخش
از تغییرات است در بخش مهم تر آنان باید نگاه خود را به جامعه
عوض کنند.
اینکه جامعه مثل موم نیست که آنان هر طور خواستند آن را شکل
دهند. باید با الزامات جامعه جدید و مطالبات عمومی مردم کنار
آیند.
اصولگرایان در انتخابات اخیر هیچ برنامه روشنی نداشتند.
اشتباهی که اصلاح طلبان پیشتر مرتکب میشدند، در این انتخابات
اصولگرایان مرتکب شدند. اغلب اصولگرایان تنها به دنبال این
بودند که پیروز شوند، بدون اینکه ایده، طرح و تحلیلی داشته
باشند
این اشتباهی بود که اصلاح طلبان در سالهای 84 و 88 و حتی
انتخابات شورای شهر دوم مرتکب شدند. اما دیدیم که در این
انتخابات، اصلاح طلبان در پی آن نبودند که پیروز شوند. روشن
کنم که منظور من این نیست که اصلاح طلبان اساساً برای پیروزی
کار نکردند، بلکه همانند اتفاقی که در سال 76 رخ داد، در سال
94 نیز اصلاح طلبان برای پیروزی نیامده بودند، بلکه آمده بودند
تا یک بازی خوب انجام دهند. در این شرایط، هرگاه بازی خوبی
انجام میدهید، نتیجه اش میتواند برد باشد
در وضعیت جدید قوه مقننه، مجلس و دولت میتوانند کاملاً با هم
همکاری کنند. دولت فرصت خوبی دارد تا هر برنامهای که دارد
اجرا کند و دیگر دغدغه احضارهای بی مورد به مجلس را نداشته
باشد. از این رو معتقدم سال 95 فرصت خوبی است که دولت کار خود
را انجام دهد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 27 اردیبهشت |