عبدالله رمضانزاده، سحنگوی دولت خاتمی و از دستگیر
شدگان کودتای 88 بود که او را یکی از شریف ترین اعضای کابینه
خاتمی
می دانند. وی در گفتگو با روزنامه "آرمان" مسئله ضرورت بررسی
عمیق تر دوران 8 ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد و افشای پشت
صحنه های آن 8 سال برای مردم شده است. این مصاحبه نکات مهم و
برجسته ای دارد که ما آن را نیز از متن جدا کرده و مستقل نیز
در همین شماره پیک نت منتشر کرده ایم. نکاتی که در متن مصاحبه
ای که می خوانید نیز وجود دارد.
«آقای روحانی در عملیاتی کردن برنامههای خود روند کندی را طی
میکند اما در اولویت بندیهای خود شیوه مناسبی را برگزیده
است.
آقای روحانی در ابتدای تشکیل دولت خود با یک اقتصاد از هم
پاشیده روبه رو بود که همه مسائل کشور را تحت تاثیر خود قرار
داده بود. به همین دلیل دولت تدبیر و امید برای ساماندهی به
این وضعیت مجبور شد وقت و انرژی زیادی صرف کند و موانع داخلی و
خارجی را یکی پس از دیگری از بین ببرد. مهمترین موانع خارجی
دولت آقای روحانی تحریمهای بینالمللی بود که عرصه را بر
اقتصاد کشور تنگ کرده و تجارت با سایر کشورهای جهان را مختل
کرده بود. مهمترین موانع داخلی نیز وجود رانت خوارانی بود که
در شرایط تحریمها به وجود آمده بودند و صدمات جبرانناپذیری
به اقتصاد کشور زدند. با این وجود آقای روحانی موفق شده تاحدود
زیادی به وضعیت اقتصادی کشور سامان بدهد. این در حالی است که
برجام هنوز به صورت کامل انجام نشده و در نیمههای راه خود
قرار دارد و ممکن است در آینده با چالشهای جدیدی مواجه شود.
دولت اصلاحات (خاتمی) در یک فضای خاص سیاسی ظهور کرد و اغلب
نخبگان فکری و سیاسی به صورت خودجوش به دولت کمک میکردند؛ در
حالی که آقای روحانی به تنهایی بار دولت را به دوش کشیده و
فاقد یک تیم فکری قوی و منسجم بوده است. به نظر من آقای روحانی
برای حرکت بهتر در مسیر آینده حتما باید یک اتاق فکر منسجم
تشکیل بدهد و از نیروهای تحول خواه و جلو برنده جامعه استفاده
صحیحتری کند.
به نظر من آقای روحانی با تغییر ترکیب مجلس دهم در نهایت به
این نتیجه خواهد رسید که کابینه خود را ترمیم کند. آقای روحانی
توانایی نیروهای فکری در ساماندهی به نظم سیاسی کشور را در
انتخابات هفتم اسفند مشاهده کردهاند و به همین دلیل در آینده
با کمک از همین نیروهای فکری تلاش خواهند کرد کابینه خود را
ترمیم کنند.
به نظر من موانع پیش روی آقای روحانی دشوارتر از موانع رئیس
دولت اصلاحات است. در دولت اصلاحات جدال بین نیروهای سیاسی دو
جناح سیاسی در کشور بود؛ این در حالی است که در شرایط کنونی
جدال بین نیروهای رانت خوار تحریمها با دولت آقای روحانی است
که با برجام منافع خود را در خطر میبینند. کنار گذاشتن این
عده از صحنه سیاسی به مراتب سختتر از نیروهای فکری و سیاسی
است. مقابله با آنها بسیار سخت خواهد بود. آقای روحانی باید با
جدیت یک کمیته حقیقتیاب «غارت ملی» تشکیل دهد تا تکلیف مردم
با کسانی که از تحریمها کاسبی کردهاند هر چه زودتر مشخص شود.
آقای روحانی پس از فراغت از برجام این توانایی را دارد که
تغییرات جدیدی در فضای سیاسی کشور به وجود بیاورد.
در شرایط کنونی فضای عمومی جامعه متمایل به سمت جریان اصلاحات
است. مهمترین دغدغه جریان اصلاحات نیز تحقق مطالبات سیاسی و
اجتماعی مردم ایران است. در طول سالهای گذشته ارتباط جریان
اصلاحات با اقشار مختلف مردم به صورت رسمی قطع شده بود. با این
وجود به دلیل اصالت و عمیق بودن تفکر اصلاحطلبی این جریان
موفق شده در بدنه اجتماعی ایران جای خود را پیدا کند و به
مهمترین جریان فکری و سیاسی کشور تبدیل شود. به همین دلیل
حمایت جریان اصلاحات از یک شخص یا گروه به منزله پیروزی در هر
انتخاباتی خواهد بود. در انتخابات هفتم اسفند جریان اصلاحات
تلاش کرد از افرادی در لیست خود استفاده کند که در راستای
گفتمان اصلاحطلبی و مطالبات مردم حرکت کنند. البته در این
زمینه با محدودیتها و کمبودهایی نیز مواجه بود. اکثر چهرههای
اصلاحطلب رد صلاحیت شدند و چالش مهمی پیش روی جریان اصلاحات
ایجاد شد. با این وجود جریان اصلاحات «از ترس مرگ خودکشی نکرد»
و با تمام پتاسیل موجود خود در صحنه انتخابات باقی ماند.
در شرایط کنونی مهمترین دغدغه اجتماعی جامعه ما بیکاری، فساد
اجتماعی، فساد دستگاه اداری و رانت خواری است که رئیسجمهور
نمیتواند از آنها غفلت کند و به دغدغه روشنفکران جامعه
بپردازد. نباید به خاطر مسائل سیاسی دیگر مسائل مهم کشور را در
اولویتهای بعدی قرار داد. مسائل سیاسی تنها بخشی از مشکلات
کشور را تشکیل میدهد و نه همه آنها را.
دولت آقای روحانی در زمینه مقابله با فساد اقتصادی عملکرد قابل
قبولی داشته است. آقای زنگنه به صراحت و از طریق تریبون صدا و
سیما اعلام کرد شخصی مانند بابک زنجانی به تنهایی نمیتوانسته
چنین حجم عظیمی از سرمایههای کشور را به تاراج ببرد و حتماً
افراد ذینفوذی از وی حمایت میکردهاند. دولت باید یک کمیته
حقیقتیاب تشکیل بدهد تا دقیقتر مشخص شود درآمد افسانهای
حدود 800 میلیاردی فروش نفت چگونه هزینه و چه سرنوشتی پیدا
کرده است.
برخی از این افراد پولهایی را به جیب زدهاند که در 200 سال
نیز کسی نمیتوانست به چنین ثروتی دست پیدا کند. در نتیجه نام
این اقدامات غارت است. اصطلاحاتی مانند اختلاس، پولشویی و رانت
خواری برای فسادهای اقتصادی کوچک و متوسط به کار میرود. این
در حالی است که بسیاری از فسادهای افشا شده رقمهای میلیارد
دلاری دارد. به نظر من آقای روحانی هنوز اسناد مهم خود را در
این زمینه منتشر نکرده است. اگر کابینه آقای روحانی همراهی
بیشتری با ایشان کند و دست از محافظهکاری بردارد مردم به خوبی
به عمق فاجعهای که در هشت سال گذشته در کشور رخ داده آگاهی
پیدا خواهند کرد.
آقای روحانی باید با کابینه خود تعیین تکلیف کند تا همه اعضای
کابینه در اجرای سیاستهای دولت همراهی کنند. پس از انتخابات
هفتم اسفند ضرورت ترمیم کابینه دولت بیش از پیش احساس میشود.
برخی اعضای دولت در زمینه تبلیغاتی با آقای روحانی همکاری
نمیکنند و به همین دلیل ایشان به تنهایی بار تبلیغاتی دولت را
به دوش کشیده است. در زمینه مبارزه با رانتخواری و مفسدان
اقتصادی باقیمانده از دولت گذشته همه اعضای کابینه با آقای
روحانی همراهی نکرده است. در این زمینه آقای روحانی و معاون
اول ایشان آقای جهانگیری تنها ماندهاند. به نظر من اعضای دیگر
کابینه نیز باید به صورت جدی به این مسائل ورود کنند و آقای
روحانی و معاون اول را همراهی کنند.
باید نسبت به روند هدر رفتن بیت المال رسیدگی شود تا تکلیف
مردم با عملکرد آقای احمدینژاد مشخص شود. دستگاه ذی ربط باید
تکلیف مردم را مشخص کند که در دولت احمدینژاد چه کسانی در
ایران قدرت را در اختیار داشتند و از این قدرت چه استفادههایی
کردهاند. هنوز نتیجه شکایتهای کمیسیون اصل 90 مجلس از
احمدینژاد منتشره نشده است. این در حالی است که درباره فروش
نفت در دولت قبل همچنان مسائل پیچیدهای وجود دارد. مساله دیگر
اینکه نخبگان جامعه و هواداران دولت آقای روحانی باید از
اصولگرایان بخواهند که تکلیف خود را با فاسدین مشخص کنند. اگر
این اتفاق رخ بدهد مردم تکلیف خود را در انتخابات 96 خواهند
دانست. آقای روحانی باید به صراحت با مردم سخن بگوید که چرا در
کشور 5 میلیون بیکار وجود دارد و نرخ تورم در کشور در دولت قبل
به 40 درصد رسید. دلیل افزایش آمار طلاق در جامعه در هشت سال
گذشته چه بوده است؟ مطالبه اصلی مردم ایران از آقای روحانی
شفاف سازی است بود. بنده با عدهای که عنوان میکنند
ژنرالهای جریان اصلاحات موفق نشدند وارد رقابتهای انتخاباتی
شوند و به همین دلیل جریان اصلاحات از نیروهای جدید و بیتجربه
خود استفاده کرده موافق نیستم. ما در جریان اصلاحات ژنرال و
سرباز نداریم. من اساسا با تقسیمبندی چهرههای سیاسی به افراد
دسته اول و دسته دوم مخالف هستم. جریان اصلاحات افرادی را به
مردم معرفی کرده که شایستگی حضور در مجلس و نمایندگی مردم را
داشته اند. در انتخابات هفتم اسفند نخبگان فکری جامعه با
استفاده از ابزارهای مدرن آگاهیهایی لازم را به مردم دادند و
مردم نیز با آگاهی مسیری را انتخاب کردند که دغدغههای آنها را
در آینده مرتفع خواهد کرد. این مساله دستاورد بسیار بزرگی بوده
و جریان اصلاحات نیز به دنبال همین دستاورد بوده که به آن
رسیده است. مردم تبلیغات انتخاباتی را درک میکنند. به نظر من
معنای اینگونه واکنشهای اجتماعی را باید مورد مطالعه و بررسی
قرار داد. مردم ایران مدتهاست از عوام فریبی و عوام گرایی
فاصله گرفتهاند. مردم در هفتم اسفند ماه نشان دادند
تصمیمگیرنده نهایی درباره سرنوشت کشور خودشان هستند و اجازه
نمیدهند دیگران برای آنها تصمیمگیری کنند.
درمورد مجلس نهم بنده برای آقای لاریجانی احترام زیادی قائل
هستم و معتقدم عملکرد ایشان در مجلس نهم و همچنین در فضای
سیاسی کشور بسیار مدبرانه و عاقلانه بوده است. با این وجود
معتقدم در شرایط کنونی آقای عارف برای ریاست مجلس مناسب است.»
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 23 فروردین |