یکصد
سال پیش اگر یک آخوندی بالای منبر می رفت و این اراجیف را می
گفت – بویژه در روستاها و شهرهای کوچک- عده زیادی اگر هم باور
نمی کردند به فکر فرو میرفتند. امروز گفتن این حرف ها از بالای
منبر فقط خنده دار و یا تاسف آور نیست، کار از فاجعه هم فراتر
است. این نوع آدم ها را باید تحویل درمانگاههای روانکاوی داد.
آنها قبل از آن که عوامفریب باشند، خود فریب اند و به همین
دلیل گرفتار بیماری روانی "خود فریبی" اند و باید تحویل
روانکاو شوند. خود نزد روانکاو نمی روند و کسی هم در حکومت
آنها را تحویل روانکاو نمی دهد زیرا بسیاری از آنها که به منبر
حکومتی می روند خود از همین قماش اند. آن گفته آقای خمینی که
اگر "اینها" حاکم شوند همه چیز به باد می رود را باید طلا
گرفت. آیا شمار آنها کم است؟ به هیچ وجه. همین چند سال پیش،
مگر آیت الله خزعلی و همین شیخ محمد یزدی که رئیس حکومتی حوزه
علمیه قم شده و قبلا رئیس مجلس خبرگان شده بود و پیش از آن
رئیس قوه قضائیه مگر نگفتند یک بچه قنداقی را خواب دیده اند که
پیام امام زمان را زیر گوش همین آقایان داد و پیش بینی ظهور
احمدی نژاد را کرد. احمدی نژاد هم به نوع دیگری گرفتار بیماری
"خود فریبی" است. مگر نمی خواست اتوبان جمکران را بکشد تا امام
زمان از آن طریق ظهور کند؟ سرلشگر فیروز آبادی وسط دوران ریاست
جمهوری احمدی نژاد نامه به امام زمان ننوشت و منتشر نکرد؟
انقلاب 57 سقط جنین شد به دلیل افتادن کار بدست امثال همین
روحانی که سخنان بالای منبرش را می شنوید. کم و بیش همه امام
جمعه های دائم و موقت یا دچار همین توهمات اند و یا به قصد
فریب مردم همین حرفها را می زنند. نتیجه؟ سقوط اعتبار روحانیت
شیعه، سقوط انقلاب، حمله مردم به دفاتر امام جمعه ها، از جمعیت
8 میلیونی تهران و 12 میلیونی تهران بزرگ فقط 20 هزار نفر و آن
هم سازمان یافته به نماز جمعه تهران رفتن. برای انقلاب فاجعه
بود اما برای ملت ایران این سقوط اعتبار یک رویداد تاریخی.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 12 اسفند |