رئیس کل دادگستری استان تهران روز گذشته در گفتگو با خبرگزاری
ایسنا گفت که «پرونده قتل زهرا کاظمی در بازداشتگاه مختومه شده
و قابل بازگشائی مجدد نیست. موضوع در مقطع خودش بررسی شده،
رسیدگی قضایی انجام گرفته و نتایج و بررسیهای قضایی آن کاملاً
مشخص است.»
در کدام سیستم قضائی جز در جمهوری اسلامی می توان اینگونه خون
ریخته شده یک انسان را توجیه کرد؟ در کشورهای دیگر پس از دهها
سال، وقتی سندی تازه یافت می شود پرونده را بازگشائی می کنند.
ایشان میگوید پرونده رسیدگی شده و نتایج (خجالت کشیده بگوید
حکم) مشخص است. کجاست آن نتایج؟ چرا اعلام نمی شود؟
یک عکاس بین المللی را مقابل زندان اوین دستگیر کرده و باتهام
جاسوسی برده اند به بازداشتگاه و در جریان بازجوئی برای اعتراف
گیری زیر شکنجه کشته اند. دادستان وقت "مرتضوی" انداخته گردن
بازداشتگاه نیروی انتظامی و نیروی انتظامی انداخته گردن
دادستانی. کجاست نتیجه؟
خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد دولت
خاتمی روز گذشته در مصاحبه با روزنامه ایران گفت:
من در جلساتی که رئیس جمهوری وقت آقای خاتمی برای پیگیری موضوع
قتل خانم زهرا کاظمی تشکیل داده بودند حضور داشتم، چیزی که
اعضای جلسه بر آن اتفاق نظر داشتند، این بود که خانم کاظمی به
قتل رسیده.
خانم کاظمی با مجوز رسمی اداره کل رسانههای خارجی وزارت ارشاد
مشغول فعالیت شد و آن مجوز را هم ما در آن زمان پس از استعلام
از مراکز قانونی مثل وزارت اطلاعات به ایشان دادیم. همچنین
رونوشتی از این مجوز در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت. آنجا
تصریح شده بود ایشان میتواند در چارچوب مقررات و قوانین
فعالیت کند.
بعد از اینکه خانم کاظمی در بازداشت مضروب و به بیمارستان
منتقل شد، تازه در جریان قضیه قرار گرفتیم، آن هم به واسطه
احضار آقای مرتضوی در چهارم تیر
۸۲.
آن زمان اولین بار آقای مرتضوی مرا خواست و گفت که شما به قصد
جاسوسی و دادن اطلاعات به دشمنان به این خانم مجوز فعالیت
دادهاید، ما هم خانم کاظمی را بازداشت کردیم و ایشان اعتراف
کرده که وصل به سرویس جاسوسی انگلیس است و آمده اینجا جاسوسی
کند. همچنین مطرح کرد که ایشان اعتراف کرده این پولهایی که
سازمان سیا برای ضربه زدن به حکومت ایران اختصاص میدهد، از
طریق ایشان توزیع میشده.
مرتضوی میگفت خانم کاظمی اعتراف کرده که پولهای سازمان سیا
را از طریق چمدان به کشور میآورده و بین افراد مشخصی پخش
میکرده.
(همین پرت و پلا را احمد جنتی نیز در نماز جمعه تهران تکرار
کرد)
آقای مرتضوی به من گفت خانم کاظمی فوت کرده و علتش هم این بوده
که زیر دست بازجوهای وزارت اطلاعات اظهار کسالت کرده، آنها
ایشان را به بهداری منتقل کرده و آنجا سکته مغزی کرده.
هیأت تحقیقی که از سوی رئیس جمهوری وقت تعیین شد، به این
جمعبندی رسید که خانم کاظمی در اختیار وزارت اطلاعات نبوده.
ظاهراً ایشان را اعزام کرده بودند برای بازجویی به بیرون از
اوین و خانم کاظمی هم آنجا میگوید من هیچ حرفی نمیزنم مگر با
حضور سفیر کانادا در ایران. آنها هم وقتی میبینند ایشان چنین
اصراری دارد، میگویند مانعی نیست و به سفارت کانادا میرویم.
خانم کاظمی هم که چشم بند داشته و جایی را نمیدیده است. به
جای سفارت کانادا ایشان را به زندان اوین برمیگردانند. آنجا
وقتی که پیاده میشود، صدای فردی را میشنود که متوجه میشود
همان فردی است که شب اول بازداشت با او برخورد کرده بوده،
بنابراین میفهمد که او را فریب دادهاند و به زندان اوین
آوردهاند. خیلی ناراحت میشود و سر و صدا میکند.
ظاهراً همان فرد وقتی این وضعیت را میبیند، یک سیلی به خانم
کاظمی میزند و ایشان هم تعادل خود را از دست میدهد و به زمین
میافتد و سرش به جدول جوی آب داخل زندان اوین میخورد. که
همین مسأله زمینهساز فوت ایشان میشود. این ضربه باعث شده بود
که سر ایشان بشکند و خون آرام آرام وارد مغزش بشود.
بر اثر این ضربه ابتدا حال خانم کاظمی وخیم میشود که ایشان را
به مرکز درمانی نمیبرند و با تأخیر نهایتاً این کار را
میکنند که بعد از انتقال به کما میرود و بعد از
۱۷
روز هم فوت میکند. در همان زمان فرزند ایشان وکیلی گرفت تا
این موضوع را با یک شکایت پیگیری کند که نهایتاً هم کسی نفهمید
شکایت فرزند خانم کاظمی به کجا رسید.
در زندان یک دفتری موسوم به «وقعه» هست که زندانی هر کاری که
انجام میدهد و هر جایی که برده میشود، در آن با جزئیات ثبت
میگردد. آقای یونسی میگفت که دادستانی وقت (مرتضوی) رفته و
حتی دفتر وقعه را دستکاری کرده بود که موضوع را بیندازند گردن
وزارت اطلاعات. البته به دلیل اینکه مسئولین وزارت اطلاعات
قبلتر از آن دفتر وقعه کپی گرفته بودند، این ترفند خنثی شده
بود.
وزارت اطلاعات اعلام کرد که ایشان جاسوسی نمی کرده است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 12 اسفند |