هفته گذشته انتشار خبر خودکشی دکتر سید امامی فعال محیط زیست
در زندان ضربهای تکان دهنده برای محافل علمی و فعالان اجتماعی
بود و بر نگرانیهای جامعه ما از وضع قوه قضاییه و بیقانونی
در کشور افزود. این خبر در شرایطی اعلام شد که مقامات رسمی از
انتشار خبر دستگیری دکتر امامی و همکاران وی خودداری کرده
بودند. توجیهات کودکانهای که برای اثبات جاسوسی این افراد
اعلام شده مثلا نصب دوربین برای کنترل حرکت حیوانات که گویا در
واقع برای ثبت فعالیتهای نظامی ایران بوده، یا اقامت مسئول
سازمان سیا در خانه دکتر امامی، یا تشخیص میزان رادیواکتیو از
طریق مارمولک و سوسمار و … نه تنها مردم را به جاسوسی قانع
نکرد، برعکس یقین پیدا شد که در واقع هیچ چیز ملموسی علیه
بازداشت شدگان وجود ندارد. ضمن اینکه هنوز چند هفته از خبر
خودکشی سینا قنبری در زندان
نمیگذرد و نفس عمل خودکشی در زندان نیز به یک مسئله تبدیل شده
است.
این نخستین بار نیست که حفاظت اطلاعات سپاه افرادی را دستگیر و
سپس برای آنها پرونده جاسوسی
میسازد. در جریان دستگیری رهبران حزب توده ایران هم چنانکه
سعید حجاریان
میگوید ابتدا افرادی را که محل کار و زندگی و همه چیزشان
معلوم و مشخص بود دستگیر کردند و بعد برای آنها پرونده کودتا و
حمله شوروی به ایران و جاسوسی ساختند. این وضع اکنون چند دهه
است که به روش سپاه و حکومت تبدیل شده است. ولی پرسش اینجاست
که انگیزه این اقدامات چیست؟ اگر درباره رهبران حزب توده ایران
این کار توجیهی از نظر حکومت داشته، برای فعالان محیط زیست چه
توجیهی
میتواند وجود داشته باشد؟ چند دلیل
میتوان برای آن فکر کرد.
دلیل نخست اینکه حفاظت اطلاعات سپاه هر نوع فعالیت حزبی، مدنی،
هر نهاد غیرحکومتی، هر تشکلی را که سرنخ آن در دست سپاه نباشد
نوعی فعالیت ضدامنیتی و جاسوسی معرفی
میکند. درواقع جرم امثال دکتر سید امامی آن است که در چارچوب
یک نهاد و تشکل برای محیط زیست فعالیت
میکردند. سپاه
میخواهد این نوع فعالیتها را پرهزینه کند، آنها را جاسوسی و
براندازی معرفی کند تا دیگر کسی به گرد تشکل و نهاد صنفی و
مدنی در ایران نچرخد.
دلیل دوم. آن است که حفاظت اطلاعات سپاه
میخواهد وجود خود را توجیه کند. در گذشته که متولی جاسوسی،
نخست وزیری بود سپاه در رقابت با آن عمل
میکرد و امروز در رقابت با وزارت اطلاعات. بودجههای سنگینی
که سپاه دریافت
میکند و دخالت آن در همه امور و حفظ واحدی بنام حفاظت اطلاعات
سپاه در گرو هوا کردن چند گاه یکبار فیلی است که به بهای ضربه
به امنیت ملی کشور و جان و امنیت و آبروی افراد و خانواده های
آنها بدست میآید.
اما دلیل سوم و شاید از همه مهمتر نفوذ و رسوخی است که
سرویسهای جاسوسی کشورهای غربی در عمق حاکمیت و از جمله در
سپاه و حفاظت اطلاعات آن دارند. آنها
میکوشند با طرح داستانهای جاسوسی خیالی جلوی بررسی و افشای
جاسوسهای واقعی را که در حاکمیت نفوذ کردهاند بگیرند.
بنابراین در پشت این جاسوس بگیریها آن جاسوسهای واقعی پنهان
شدهاند. امروز دیگر بر کمتر کسی پنهان است که سیستم امنیتی
جمهوری اسلامی از سوراخ ترین و نفوذیافته ترین سرویس های
اطلاعاتی جهان است. حاکمیت ریاکاری مذهبی به عنوان شرط پیشرفت
و وجود انواع و اقسام فعالیت های اقتصادی و فساد آور، دستگاه
اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی را بشدت آلوده و وابسته کرده
است. سرنخ فعالیت های جاسوس بگیری سپاه در دست همین نفوذی های
سازمان های امنیتی و اطلاعاتی جهانی است که می خواهند از این
طریق رد خود را گم کنند.
در واقع وظیفه حفاظت اطلاعات سپاه همانند اطلاعات ارتش بررسی
جلوگیری از نفوذ درون سپاه است یعنی تنها کاری که بدان توجهی
ندارد. پایان دادن به فعالیت های اقتصادی سپاه و تغییر در
رهبران و فرماندهان و مشخص شدن معیارهای تعیین آنها، محدود
کردن وظایف اطلاعات سپاه به امور درونی آن و پایان دادن به
رقابت آن به وزارت اطلاعات نخستین شروط جلوگیری از تکرار چنین
فجایعی است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 26 بهمن |