نماز جمعه تهران؛
این هفته نیز
مانند همه هفته
های گذشته با
همان 20 و چند
هزار نفر همیشگی
و سازمان یافته
برگزار شد، با یک
تفاوت. امام جمعه
تازه منصوب شده
"ابوترابی" خطبه
و نماز را خواند
و خیلی از کسانی
که اصلا نه به
نماز جمعه می
روند و نه
سخنرانی های
تکراری و خسته
کننده آن را گوش
می کنند، این
بارگوش تیز کردند
تا ببینند امام
جمعه تازه منصوب
شده چه خط و ربطی
را می خواهد مطرح
و دنبال کند. آیا
تحولی شده و یا
آش همان آش است و
کاسه همان کاسه؟
امام جمعه جدید
تهران ملایم تر
از امثال احمد
خاتمی و احمد
جنتی خطبه خواند
اما سمت گیری او
نیز علیه دولت
بود، البته نه به
تندی بقیه امام
جمعه ها. خود را
شاگرد امام جمعه
های کهنسال تهران
معرفی کرد که
شاید اشاره اش به
از دور خارج شدن
استادان و روی
کار آمدن شاگردان
بود که اگر چنین
باشد، فعلا یگانه
احتمال امام جمعه
شدن ابوترابی و
سر صف قرار گرفتن
او، همانا خروج
برخی امام جمعه
ها از آخر صف
باید باشد.
ابوترابی بخشی
ازخطبه خود را به
تکرار چاپلوسی
های بقیه امام
جمعه از رهبر
جمهوری اسلامی
اختصاص داد و گفت
که منویات ایشان
در برنامه های
اقتصادی مورد
تائید وی اجرا
نشده است. همه
آنها که این
چاپلوسی ها را می
کنند خوب می
دانند که اتفاقا
و تحمیل برنامه
ها واهداف ایشان
مملکت و حتی نظام
را با بحران
کنونی روبرو کرده
است. سه دهه است
که منویات ایشان
مانند شاه، بر
قانون اساسی غلبه
کرده است. امام
جمعه جدید تهران
بی آن که به روی
خود بیآورد که
درست یک ماه پیش
در 90 شهر ایران
مردم سر به شورش
برداشتند و علیه
منویات رهبر شعار
دادند، مراسم 22
بهمن امسال را
نشانه حمایت مردم
از جمهوری اسلامی
معرفی کرد.
پیش از آنکه
ابوترابی نماز
جمعه تهران را
بخواند، حجت
الاسلام ذوالنور
که از گروه دست
راستی های تند رو
می باشد و قائم
مقام نماینده ولی
فقیه در سپاه نیز
بوده و یا شاید
هنوز هم باشد، در
مصاحبه ای گفت که
زمان آشتی مردم
با نماز جمعه
رسیده و آنها که
با قهر هاشمی
رفسنجانی از نماز
جمعه، دیگر به
نماز جمعه ها نمی
آیند وقت است که
بیایند زیرا امام
جمعه تازه این
منصوب شده و
شورای ائمه جمعه
هم تغییر کرده
است.
هم ایشان و هم
بقیه کسانی که
متحیر سقوط
اعتبار نماز جمعه
ها و ریزش وسیع
نمازگزاران هستند
فراموش کرده اند
که آنچه موجب
آمدن مردم به
آخرین نماز جمعه
هاشمی شد و آنچه
که امروز هم می
تواند موجب
اعتبار نماز جمعه
ها شود، نه آمدن
عمامه سیاه و یا
عمامه سفید تازه،
بلکه روحانیونی
است که مردم آنها
را هنوز قبول
دارند. روحانیونی
که استقلال نظر
دارند و می
توانند حرف مردم
را بزنند و نه
تکرار چاپلوسی ها
به سود رهبر! |