میدان انقلاب و اطراف دانشگاه تا چشم کار می کرد نیروی
انتظامی بود. برای انجام کاری به دانشگاه تهران رفتم. بعد
از پایان کارم در محوطه شلوغ شده بود. دانشجویان در یک سمت
و بسیج دانشگاه در سمت دیگر بحث می کردند. دانشجویان آرام
و منطقی یکی یکی اجازه صحبت می گرفتند و خواست های خود را
مطرح می کردند. مهمترین خواسته دانشجویان خروج بسیج از
دانشگاه بود. و اشاره به گرانی و بیکاری. به بسیجی ها
اجازه نمی دادند مسئله را سیاسی کنند و بخواهند به دولت
فحش بدهند. بسیجی ها سعی می کردن شلوغ کنند و به دولت بدو
بیراه می گفتند. قصد فریب دانشجوها رو هم داشتند و می
گفتند ما از خود شما هستیم و .....دانشجوها هوشیاری خوبی
داشتند و اعلام نشستن در سکوت کردند... قصد خروج از
دانشگاه رو داشتم که دو بسیجی کنارم قرار گرفتند و به محض
اینکه پایم رو بیرون گذاشتم چند بسیجی دورم را گرفتند و به
طرف ماشین بردند. مقاومت کردم اما هم من و هم بقیه را با
مشت و لگد و فحاشی و استفاده از شوکر به داخل ماشین ها
انداختند. این را اضافه کنم که اطراف دانشگاه بسیار شلوغ
بود. بسیج قاطی مردم بود. به چشم دیدم که یکهو یک بسیجی
داد می کشید مرگ بر دیکتاتور و تا بقیه هم می گفتند.
شناسایی کرده و با کتک دستگیر می کردند. ما را به یک مرکز
پلیس اخلاقی بردند که ظاهرا زیر نظر نیروی انتظامی است.
توی ماشین هم یکی از افراد نیروی انتظامی به ما گفت: اگر
در بازجویی از شما پرسیدند که برای چه تجمع کردید بگویید
مسئله ما مسئله گرانی و بیکاریست. به مرکز که رفتیم موبایل
هایمان را گرفتند. فحش و تحقیر هم فراوان. بچه هایی که
شوکر خورده بودند بدن درد زیادی داشتند. یکی یکی بازجویی
شدیم. کلی هم عکس و اثر انگشت گرفتند. بازجویی از ما با
نیروی انتظامی نبود. اولین پرسش از همه ما این بود: اصلاح
طلب هستی یا اصولگرا. و ما می گفتیم برای مسائل گرانی و
بیکاری جمع شدیم. می گفتند شما با خارج از کشور در تماس
هستید و جاسوس هستید. سراغ سایت آمدنیوز را می گرفتند که
عضو هستید یا نه؟ می گفتند حکم چند سال زندان براتون می
گیریم و شاید هم اعدام. ترسیده بودیم. اجازه تماس با
خانواده رو نداشتیم. توی ماشین با گوشی یکی از بچه ها که
آن را تحویل نداده بود به خانواده ها یک تک زنگ زدیم. من
هم به مادرم زنگ زدم که البته جواب هم نداد. بالاخره در
بازداشتگاه یک گوشی گیر آوردم و پیام دادم دستگیر شدم و
فلان جا هستم. ارتباط ما با بیرون قطع بود. نگران بودیم به
ما تجاوز بشه و وقتی مطرح کردیم یکی از ماموران گفت نگران
نباشید شما دست نیروی انتظامی هستید و نه بسیج. اتفاقی
براتون نمی افته. اون شب هر کدوم از بچه ها درمورد خودش
گفت. البته بگویم که دخترها همه اصلاح طلب و طرفدار دولت
بودند. اکثرشون اعلامیه دستنویس شده داشتند. یکی رو در حین
سخنرانی در میدان انقلاب گرفته بودند. چند تا از بچه ها در
کوله پشتی هاشون پر از اعلامیه دستنویس شده بود. موبایل ها
هم پر از سایت هایی بود که ممنوع اند. اون شب رو با پتوهای
چرک و کثیفی که به سمت ما پرت کردند و هر 3 نفر زیر یک پتو
در سلولی که کف آن هم سرد و بی فرش بود به صبح رساندیم.
جوانترها اولش کمی آواز خوندند و خندیدند. اما هیچکدوم
خواب به چشممون نیامد تا صبح گریه کردیم و از ترس بهم
چسبیده بودیم. ترس از تجاوز از همه اش بیشتر بود. به ما
نمی گفتن چه چیزی در انتظارمون هست. دلم می خواست همان شب
زلزله بیاید و بمیرم. به فکر خودکشی هم افتادم. نه من همه
مون آرزوی زلزله داشتیم و مرگ.
فردا هم به همین ترتیب گذشت. تعداد بیشتری رو آوردند. صبح روز
سوم ما رو برای بازجویی دوباره به اوین بردند. در بخش اداری
اوین توسط یک قاضی بازجویی شدیم. در کمال ناباوری حکم بر آزادی
همه ما داد. بچه هایی که کلی اعلامیه داشتند هم آزاد شدند. در
حین آزادی همه به مسئولین آنجا گفتیم. همین الان که برویم
بیرون به میدان انقلاب می رویم.
------------------------------------
از گزارش یکی از مادران دستگیر شدگان:
1 - من به همراه خانواده های زندانی دیگرهم به مرکز امنیت رفتم
که پسرم آنجا بود و هم به اوین. مردم بسیار معترض و خشمگین
بودند و می گفتند کس دیگر می چاپد و زن و بچه ما را می گیرید.
2 – تصمیمی برای نگه داشتن معترض ها و کش دادن قضیه نداشتند.
بخصوص که روحانی هم در جلسه ای که با امنیت ملی داشت
دستورالعملی برای برخورد ملایم با بازداشتی ها داده بود.
برخورد نیروی انتظامی با مردم و معترض ها در مجموع خوب بود. شب
اول را چون نمی دانستم دخترم کجاست به چندین مرکز پلیس رفتم.
میدون انقلاب خیلی شلوغ بود. باندازه هر آدم 4 تا نیرو بود.
وقتی از یکی از بچه های نیروی انتظامی پرسیدم بچه ام را در
دانشگاه گرفتند کجا برم دنبالش؟ گفت ما کسی رو دستگیر نکردیم.
بسیج و سپاه دستگیر می کنن. دعا کنید سپاه به جاهایی که خودشون
می دونن نبرن چون به این آسانی پیداشون نمی کنین!
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 14 دی |