رهبر جمهوری
اسلامی، روز
گذشته در دیدار
با عده ای که
بنام مردم قم به
دیدار وی برده
بودند و اکثرشان
هم طلبه های
عمامه سفید بودند
نظرش را درباره
جنبش سراسری
اعتراضی مردم
ایران طرح کرد.
او بر خلاف نماز
جمعه سال 88 از
ادبیات تهدید
آمیز استفاده
نکرد و نه تنها
این، بلکه بخشی
از واقعیات جنبش
را هم پذیرفت. و
اگر بر این
واقعیت پذیری،
قبول سهم و
مسنولیت خویش را
در بحران همه
جانبه کشور هم
اضافه کنیم آنگاه
می توان قبول کرد
که او نیز حداقل
نیمه پر لیوان آب
را دیده است.
جمله ای که او در
این زمینه گفت
چنین بود «
همهی ماها، من
نمیگویم باید
دنبال بکنند، خود
بنده هم مسئولم،
همهمان باید
دنبال کنیم.»
اشاره او به «نمی
گویم دنبال
بکنند...» اشاره
به جمله ایست که
در پایان سخنان
حسن روحانی در
مراسم آغاز دور
دوم ریاست جمهوری
وی گفت. آن جمله
که چاپلوسان آن
را جمله ای
گهربار تبلیغ
کردند این بود که
"آقای دکتر
روحانی می گوید
باید بشود. نخیر
باید خودتان
بکنید!" (نقل به
مضمون)
درحالیکه روحانی
بدرستی ضمن طرح
مشکلات مملکت
گفته بود تغییرات
باید اینگونه
بشود. یعنی
جنابعالی که
رهبری و نهادها و
ارگان های زیر
مجموعه جنابعالی
باضافه دو قوه
دیگر که قضائیه و
مقننه است باید
درکنار قوه مجریه
به جنگ مشکلات
برویم. از آن
سخنرانی تا شورش
اعتراضی هفته
گذشته یکسال هم
نگذشته که فریاد
بحران در سراسر
ایران پیچید و
حالا رهبر پس از
نزدیک به 3 دهه
پذیرفته که خود
او هم مسئول است.
و البته مسئول
اصلی است. اما
این همه ارزیابی
سخنان و یا تحلیل
رهبر از شورش
اعتراضی مردم
نیست. او باز هم
در بخش دیگری از
سخنرانی اش رفت
دنبال نخود سیاه
دست های خارجی و
از همه مضحک تر
"دست داشتن
مجاهدین خلق" در
این شورش ها.
سازمانی که نه در
خارج کسی از آن
دلشاد است و نه
در وطن نیروئی
دارد و خنده دار
است که مردم
ایران از مار به
افعی پناه ببرند!
رهبر جمهوری
اسلامی برای
توجیه ندیدن نیمه
دوم و خالی لیوان
ار سازمانی
مجاهدین تشکلی
ساخت که می تواند
در 80 تا 90 شهر
ایران جنبش
اعتراضی به حرکت
در آورده و آن
راهبری کند. بجای
این فرافکنی ها
باید اشتباهات را
نه تنها پذیرفت
بلکه آن را با
جسارت بر زبان
آورد و طبل
تغییرات اساسی را
به صدا در آورد.
مردم به حرفی
باور دارند که
همراه با عمل
باشد.
(بخش هائی از
تحلیل رهبر ج.
اسلامی از شورش
مردم را در همین
شماره پیک نت می
خوانید) |