باطلاع شما و خوانندگان مطالبی که درباره ترکیه می نویسم و شما
منتشر می کنید می رسانم که دراین روزها سرگرم نقل وانتقال
بودم. از یک آپارتمان به آپارتمانی دیگر و کمی بزرگتر و نزدیک
تر به محل کارم. فعلا برای جبران عقب ماندگی ام از مطالب ترکیه
این چند خط را می نویسم که با توجه به همه پرسی در کردستان
عراق و مخالفت های ترکیه و ایران با این همه پرسی و خطر تیرگی
بیشتر رابطه اقلیم کردستان عراق با ترکیه و ایران به چشم می
خورد. می خواهم دورنمائی را در برابر چشم خوانندگان این
یادداشت بگشایم تا بدانند با کردهای ترکیه چه کرده اند که
اینگونه اسلحه به دست گرفته و برای خودمختاری و حتی استقلال می
جنگند. من فکر می کنم وضع کردهای ایران و سوریه هم بهتر از
کردهای ترکیه نیست و وضع خود را با کردهای اقلیم کردستان عراق
مقایسه می کنند و افسوس می خورند. واقعیت اینست!
اغلب باربران و "حمال" ها در ترکیه کردها هستند. سه برادر و یک
پسر عمو که خوشبختانه صاحب یک کامیون هم بودند دیروز ساعت 13
کار انتقال اثاثیه خانه من به خانه جدیدم را شروع کردند و ساعت
6 بعد از ظهر تمام. یکیشان یک جوان 25 ساله، فارغ التحصیل رشتۀ
اقتصاد بود که الآن داره فوق لیسانس مدیریت بهداری می خواند.
برادر بزرگترش استاد رقص های فولکلوریک بود، بزرگترین برادر
صاحب کامیون بود. با هم یک شرکت برای همین نوع کارها درست کرده
اند که پسر عمویشان هم باهاشان کار می کند. همگی بسیار با
فرهنگ و از طرفداران حزب دمکراتیک خلق های ترکیه بودند. پنج
ساعت کار سنگین کردند و 800 لیر (معادل 230 دلار) گرفتند که
حلالشان باد. سریع و منظم کار کردند. البته من هم پا به پایشان
کار کردم اما غروب که کار تمام شد و پول را گرفتند که بروند من
تبدیل به یک مرده متحرک شده بودم از خستگی و آنها هنوز سرپا و
چالاک.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت اول
شهریور |