سعید حجاریان هنوز تیزهوش ترین اطلاعاتی در میان اصلاح طلبان
است. او به بهانه پاسخ به یک پیشنهاد جهت مناظره، با زیرکی
تمام از قول دیگرانی که او را در دادگاه کودتا دیده بودند گفت
که پس از کودتای 88 او را در زندان کودتا آنقدر زده و سپس به
دادگاه آورده بودند که قدرت حرف زده نداشت.
بخوانید این زیرکی را:
«صداوسیما نمیتواند نقش خود را حتی در زمینه دفاع از نظام
بهخوبی ایفا کند چرا که اکنون مشخص نیست چند درصد از مردم به
صداوسیما وفادار مانده و چند درصد به رسانههای جایگزین همچون
ماهواره و شبکههای مجازی روی آوردهاند.
بارها رفقای جناح راست از من درخواست کردهاند که برای مناظره
با آنها حاضر شوم و من پاسخ دادهام زمانی میتوان بهعنوان دو
فرد آزاد به گفتوگو نشست که اولاً اختلالی را که در گفتار من
پدید آمده است رفع کنید ثانیاً برابرحقوقی را بهرسمیت بشناسید
و رابطه بازجو و متهم برقرار نکنید و ثالثاً تضمین دهید که
گفتار من هرچه بود عواقبی در پی نخواهد داشت.
من منکر خطاهای چپهای خط امامی در زمان حیات امام نیستم؛ اما
چپهای قدیم یا اصلاحطلبان امروز بعدها تلاش کردند خطای خود
را اصلاح کنند. حال فرض کنید چپهای خطامامی در سالهای
فعالیتشان اشتباهاتی داشتهاند، چرا اصولگرایان باید همان
اشتباهات را امروز تکرار کنند؟ چپهای خط امامی چه ثمری بردند
که اکنون اصولگرایان میخواهند ردپای 30 سال قبل آنها را
دنبال کنند؟
یکی از شعارهای محوری انقلاب، آزادی بوده و قطعاً نسبت به آن
جفا شده است. شاید یکی از شاخصهای مهم برای اندازهگیری آزادی
در ایران مقوله فساد باشد. بهمیزانی که فساد بالاست به همان
میزان آزادی پایین است.
نمیشود دوستان جریان راست دهها کانال رادیویی و تلویزیونی
داشته باشند و در آنها هرچه خواستند علیه ما بگویند و ما برای
یک کلمه حرف مجبور شویم صد نوع خودسانسوری را بر خود تحمیل
کنیم. شاید صداوسیما در طول عمرم دوبار مرا نشان داده باشد؛ یک
بار موقعی که در بیمارستان سینا در حالت احتضار بودم و با مرگ
دستوپنجه نرم میکردم و دیگر بار در قضایای سال 88 آن هم در
دادگاه و محبس. اما در عوض رقبا هر شب در کانالهای مختلف حضور
دارند و به نقد آراء ما میپردازند. غریبی چهره ما در
تلویزیون بهحدی بود که در سال 88 خیلیها میگفتند ببینید
فلانی را چقدر و چطور زدهاند
که نمیتواند حرف بزند، لااقل صبر میکردند بهتر شود و بعد او
را به تلویزیون میآوردند!
لااقل از دوم خرداد به این سو چندین و چند نیروی جناح راست هر
یک بهکیفیتی به اردوگاه اصلاحطلبان کوچ کردهاند یا لااقل
مشی اعتدالی اتخاذ کردهاند عملی که نقطه مقابل آن را بهسختی
مشاهده میکنیم که این موضوع گواه مقبولیت اصلاحطلبان است؛
البته پیوستگی پیوندهای اصلاحطلبی و گسیختگی پیوندهای
اصولگرایی را نیز باید مؤثر دانست که در نتیجه آن اصولگرایان
نتوانستند حتی در جمعهای محدود یکدیگر را تحمل کنند چنان که
در هر مقطع انشعاب و ائتلافهای جدیدی را شاهد هستیم.»
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 14
شهریور |