به ابراهیم رئیسی

بایدبه ترکی گفت:"سنه نه؟"

ابراهیم رئیسی فکر کرده بود تولیت آستانقدس تخته پرشی است برای رسیدن به ریاست جمهوری و سپس از در پشت وارد بیت رهبری شدن و روی صندلی خالی آقای خامنه ای نشستن. این رویا که شاید رویای دیگرانی هم بود که از شر هاشمی رفسنجانی خود را خلاص کرده و در فکر یک رهبر دستآموز بودند تا قاطر چموش قدرت و ثروت را با سرعت بیشتری برانند، شکست خورد. تیری رها شد اما با همه مهارتی که به خدمت گرفته بودند به هدف نخورد و حتی کمانه هم کرد و به سوی خودشان برگشت!!

با تمام حمایت های نظامی و امنیتی و مالی و حکومتی که از رئیسی شد او تنها 7 میلیون رای آورد. جلوی به صندوق ریخته شدن 4 میلیون رای را هم که حداقل سه چهارم آن به سود روحانی بود گرفتند اما بی فایده بود و روحانی با 24 میلیون رای برنده انتخابات شد. به این هم بسنده نکردند و در تند ترین کشاکش های پشت صحنه 8 میلیون هم روی 7 میلیون رای رئیسی کشیدند تا لااقل بتوان از باقی ماندن او بر سر تولیت آستانقدس دفاع کرد. کار انتخابات تمام شد و ظاهرا هرکس باید می رفت دنبال کار خودش. یعنی رئیسی باید می رفت دنبال اداره کردن حقوقی و مالی استانقدس و در امور اجرائی و مقننه و قضائیه دخالتی نمی کرد، اما اینطور نشده و ایشان ول کن نیست و هر چند روز یکبار به یک بهانه ای یک اظهار نظر حکومتی می کند. انگار نه انگار که رئیس جمهور نشده و رای نیآورده و کارش فقط تولیت استانقدس است و نه بیشتر. برای مثال روز گذشته در ارتباط با تحریم های جدید امریکا علیه ایران فرموده "دشمن بداند جمهوری اسلامی مقابله به مثل خواهد کرد. "

بقول آذربایجانی ها " سنه نه؟"

میرسلیم پاشنه دهان را کشیده

خانه تکانی در موتلفه

و بازندگان انتخابات قطعی است

عراق از ایران فاصله گرفته

و به جبهه عربستان می پیوندد؟

مرور مطبوعات 9 مرداد

حزب انگلیسی زده موتلفه

کاشف اقیانوس خون شد!

بگوئید تا برایتان بنویسد!

چند سالی است او را کنار پل عابر پیاده در هفت تیر می بینم. سرش پائین است و به کار خودش مشغول. خطاط است و جملات و ضرب المثل ها و شعرهائی را به خط خوش می نویسد که هر کدام اشاره به حال و روز مردم رهگذر است. گاهی تابلوئی را به مشتری و رهگذر طالب می فروشد و دوباره به کار خویش مشغول می شود و گاهی سفارش هم می گیرد. "شما بگو، من به خط خوش می نویسم". از عشق بگو، از بی پولی، از ناجوانمردی ها، از نامرادی های روزگار، از تلخی ایامی که به هر تقدیر خواهد گذشت و از هرچه در دل داری.

چند روز پیش، آهسته کنارش نشستم و به نرپرسیدم: می توانم عکسی از شما بگیرم؟ با تردید و زیر چشمی نگاهم کرد و با بی میلی گفت: بگیر!

فرمانده بسیج، پس از جانشین فرمانده قدس

بسیج باید سرآمد

خوش روئی و خوش رفتاری باشد

اسامی تحمیلی در ثبت احوال

بنویسید "امیرطاها"

ما صدا می کنیم"می می طا"

مردم ایران امنیت می خواهند نه جنگ!

مقاله "شیرین هانتر"

جنگ طلبان ایران و امریکا

باید در انزوا قرار بگیرند!

بیانیه حزب کمونیست ترکیه

آن که باید محاکمه شود

حزب حاکم است نه روزنامه نگاران

استانبول- بهزاد دولت آبادی

محمد خاتمی

بر سر اختلاف نظرها باید نشست و گفتگو کرد!

انتشار آمار ثبت احوال تهران

زنان در تهران، 8 سال

بیش از مردان عمر می کنند

دشمنی و رقابت کور

با روحانی به کجا ختم می شود؟

برتری فزاینده طالبان در افغانستان

روسیه امروز- ترجمه رضا نافعی