صفائی فراهانی از برجسته ترین مدیران دوران ریاست جمهوری خاتمی
بود
و موفق ترین و محبوب ترین رئیس
فدراسیون فوتبال. در کودتای 88 دستگیر و در دادگاه های کودتا
نیز بر صندلی متهمینش نشاندند و محکومش کردند.
دوران زندان و کودتا تمام شد و او نیز از زندان بیرون آمد تا
رو سیاهی برای ذغال بماند. یکی از قطعی ترین نامزدهای شهرداری
تهران است که میدانند "قدرت" با آن موافق نیست. شاید هم
سرانجام قدرت عقب نشینی کرد و فراهانی شهرداری تهران شد. باید
دید. فعلا نظراتش در مصاحبه با خرداد را بخوانید:
1- بیان روحانی در این انتخابات بیان خود او نبود؛ بلکه بیان
جامعهای بود که میخواهد با رای خود تحول ایجاد کند. کشور در
بیست سال گذشته شاهد تحولات اساسی شده است.
۲۰
سال برگزاری انتخابات و مشارکت جدی و رفراندوم گونه مردم نشان
میدهد مردم از چه رشد و توانایی برخوردار شدهاند. این
دستاورد بزرگی برای ایران در منطقه است.
در این
۲۰
سال به دلیل رشد فضای مجازی و رسانهها و دانشی که در جامعه
ایجاد شده است شاهد تغییراتی هستیم. نزدیک به ده سال است که
سالی یک میلیون دانشجو در دانشگاههای کشور حضور پیدا کردهاند
و امروز این جمعیت جوان تحصیل کرده مطالباتی دارد.
من انتخابات
۹۶
را از ناحیه مردم فقط انتخاب یک دولت نمیدانم؛ بلکه یک
رفراندوم میدانم. رفراندومی که چندین موضوع را پاسخ داده است.
جامعهای که در آن چهل درصد زیر خط فقر زندگی میکنند و در
انتخاباتش وعده پرداخت سه چهار برابری یارانه مطرح میشود و
اکثریت مردم پاسخ منفی میدهند یعنی مردم هم به پوپولیست نه
گفتند هم به یارانهای که به هیچ وجه در زندگی شخصی آنها
تغییری ایجاد نمیکند.
وقتی روحانی میگوید رفع تحریمهای جدا از تحریمهای هسته ای
را دنبال میکنم، این مطالبه مردم است. مردمخواهان صلح و
دوستی و تعامل بینالمللی هستند که ظرفیتهای جدیدی برای
فرزندان کشور ایجاد میکند.
انتخاب روحانی در پرتوی شعارهایی که داد نشان داد مردم یک بعدی
به وضعیت اقتصادی نگاه نکردند. آنها به توسعه همه جانبه آری
گفتند. مردم نگاهی جامعتر به آینده دارند.
مردم در کنار این بحثها ، قانونگرایی، مساله حصر و حذف
محدودیتهای غیرقانونی را مورد توجه قرار دادند و کرارا این را
در نشستهای انتخاباتی مطالبه کردند و با رای خود نشان دادند
چه چیزهایی را دنبال میکنند. این نشان میدهد مردم بعد از صد
و ده سال از مشروطه، حاکمیت را به سمت پذیرش ابعاد مشروطه
میبرند. مشارکت مردم در اداره کشور و برقراری حکومت قانون
خواست عمومی مردم است.
2- دولت روحانی باید در این دوره راحتتر با مردم صحبت کند و
موانعی که ایجاد میشود را با آنها در میان بگذارد. از جانب
هریک از قوا اگر مانعی دید باید با مردم در میان بگذارد؛ چون
مردمی که رای دادند حق دارند بدانند چه کسانی در کشور ایجاد
مانع میکنند که نه فقط حقوق فردی آنها را از بین میبرد بلکه
باعث پس رفت کشور در این شرایط منطقه میشود!
وقتی در سال
۱۹۷۵
ایران و کره جنوبی به لحاظ تولید ناخالص داخلی هر دو در یک سطح
قرار داشتند و امروز کره جنوبی درآمد سرانهای نزدیک به پنج
برابر ایران دارد این سوال ایجاد میشود که چرا ایرانیها عقب
ماندند؟
این که مسئولان در تبلیغات انتخاباتی، خانوادههای فقیر را
دستاویز کردند و با آنها عکس گرفتند و درب خانه آنها آرد و
برنج فرستادند ناشی از سیاستهایی است که به عقب افتادگی کشور
منجر شده است.
کشوری که یک درصد جمعیت جهان را دارد و از لحاظ ذخایر گاز در
دنیا دوم است و ده درصد ذخایر نفت و پنج درصد فولاد دنیا را
دارد و در حال حاضر از نظر تربیت نیروی مهندسی در دنیا در رده
پنجم است نباید جمعیتی از فقرا را در خود جای داده باشد که در
انتخابات بخواهند با حرکتهای پوپولیستی به دلیل فقر، آرای
آنها را بخرند.
آنچه روحانی در طول تبلیغات انتخاباتی مطرح کرد بدون تحول در
کابینه امکانپذیر نیست. وقتی بحث اقتصاد میشود این شامل یک
وزارتخانه نیست بلکه شامل وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی،
سازمان برنامه، وزارت نفت، صنایع و کشاورزی و بسیاری از
سازمانهای دیگر را نیز در برمیگیرد که یک مدار به هم پیوسته
هستند و نیاز به یک ستاد هماهنگ کننده جدی و نیروی متخصص و
هماهنگ دارد. در بخش تعاملات بینالمللی هم این فقط وزارت
خارجه نیست که مسئول تعاملهای بینالمللی است بلکه بخشهای
دیگری نیز وجود دارد که بایستی هماهنگ حرکت کنند.
البته علاوه بر همه اینها همگرایی بین قوای کشور هم مهم است.
لازمه حرکت ایجاد بستری است که رییسجمهور و روسای قوا وظیفه
تغییر را به خواست اکثریت مردم در دستور کار قرار دهند.
در طول این سالها با همه تهمتهایی که جناح اقتدارگرا زد،
مردم حرف خود را زدند. مردمی که در خبرگان و مجلس در تهران و
اکثر شهرها حرف خود را زده بودند همان نگاه و هدف را در انتخاب
اعضای شوراها و ریاست جمهوری نیز تکرار کردند. این باید برای
آنها یک زنگ خطر باشد. نمیشود به سرنوشت اکثریت مردم بیتوجه
بود نمیتوانند با ابزارهایی چهارصد سال پیش کشور را اداره
کنند. همانطور که امروز با گاری و درشکه مسافرت نمیکنند و
هواپیما سوار میشوند باید بدانند همان تفکری که باعث میشود
سوار هواپیما شوند باعث میشود نگاه نوتری به مدیریت و اداره
جامعه داشته باشند.
علت اینکه مردم به آقای خاتمی اعتماد میکنند فقط اعتماد به
شخص آقای خاتمی نیست بلکه مردم به نوعی به خودشان اعتماد
میکنند. این بلوغ سیاسی مردم است که رشد کرده و با رای خاتمی
همنظر شده است. ما نباید تصور کنیم ایشان فرمان میدهد، بقیه
اجرا میکنند! چون ایشان که چنین امکان و قدرتی ندارد. آقای
خاتمی نقطه نظرات خود را میگوید، مردم این را با نقطه نظرات
خود هماهنگ میبینند و به دلیل اعتمادی که در بیست سال گذشته
به ایشان داشته و دیدهاند که آقای خاتمی منافع ملی را در نظر
میگیرد نه منافع شخصی و گروهی را، پس به او اعتماد میکنند؛
ولی این به معنی انتصابات خاتمی نیست. نه شورای شهر انتصاب
خاتمی است نه مجلس و نه خبرگان؛ بلکه بلوغ بالای سیاسی مردم در
نتیجه بالا بودن رشد فضای مجازی و میزان اطلاعات مبادله شده
زمینهساز این تصمیمات بوده است. در حال حاضر اطلاعات با فاصله
چند ساعت به دست مردم میرسد. مردمی که مطلع هستند و بر اساس
اطلاعات تجزیه و تحلیل میکنند، خواستههای خود را با خاتمی
نزدیک میدانند. من نزدیک شدن توانایی فکری آقای خاتمی و مردم
را دلیل این محبوبیت میدانم.
-
چقدرمطرح شدن شما برای شهرداری تهران جدی است؟ آیا با شما در
این مورد صحبتی شده است؟
- وقتی افرادی مثل اقای تاجرنیا رد صلاحیت میشود به طریق اولی
نیروهای دیگر را برای مطرح شدن نمیپذیرند و این نشان از تنگ
نظری موجود است! از امثال بنده گذشته است ولی امیدوارم به
نیروهای جوان و متخصص و دلسوز فرصت بدهند.
فکر میکنید چرا آقای قالیباف دوازده سال در این پست بود؟
برخی نیرویی را میخواهند که با ابعاد فکری آنها نزدیک بوده و
تمایلات آنها را اجرا کند. هر آن که جریان آنها اراده میکرد
صدها بیلبورد با اهداف مشخص در سطح شهر نصب میشد! درحالیکه
وظیفه شهرداری چیز دیگری است!!
همان طور که به مجلس فشار آوردند و یک سری از کاندیداهای شورا
شهر مثل عبدالله مومنی و تاجر نیا و ... را رد صلاحیت کردند
این فشار را به شورای شهر نیز میآورند. من در مجلس ششم که
بودم با وجود اینکه فضا در آن زمان پرتحرکتر بود و
اصلاحطلبان قدرت تحرک بیشتری داشتند در انتخاب یک نفر برای
هیات رییسه از میان اهل تسنن جنجال بسیاری ایجاد شد و نهایتاً
هم نگذاشتند! حتی در انتخاب خانم جلودارزاده در هیات رییسه
دعوا بود. میگفتند خانم نباید عضو هیات رییسه باشد. امیدوارم
نتایج این انتخاباتها باعث اصلاح این تنگنظریها شود. من
انتخابات این چند دوره اخیر را بسیار روشنگر و خوب میدانم.
کسانی که بلوغ اداره شهرهای بزرگ را نداشتند و نگاهشان اداره
شهر بزرگ نبود مسبب این مشکلات شدند. مسائل شهرهای بزرگ به هم
پیوسته است. حمل و نقل عمومی و محیط زیست و معماری شهری و ...
به هم پیوسته است . اگر دانش این را ندارید که آثار
سیاستهایتان جامعه شهری را بهینه کند برای چه چنین پستی را
پذیرفتهاید.
من امیدوارم از بین افرادی که وارد شورای شهر شدند شهردار
انتخاب نشود چون مردم اینها را به عنوان شهردار انتخاب
نکردهاند بلکه شورای شهر انتخاب کردند. این بی احترامی به رای
مردم است و گرنه باید از روز اول میگفتند به
۲۱
نفر شهردار رای دهید؛ ولی حالا که این کار را نکردند نباید از
بین اینها انتخاب کنند. اینها باید از بیرون شورا کسی را که
دارای لیاقت لازم برای شهرداری است، انتخاب کنند. شهر تهران
دارای مشکلات عدیدهای اعم از بافت نامناسب شهری، فقدان
استانداردهای حداقلی برای شهر، آلودگی هوا و صدا و نبود یک
سیستم حمل و نقل عمومی مناسب، فقدان درآمد پایدار برای اداره
شهر و فساد گسترده در شهرداری است؛ به طوری که اقای رییسی هم
که کاندیدای اصولگرا بود و در نهایت آقای قالیباف به نفع او
کنارهگیری کرد گفت من به فساد شهرداری هم خواهم پرداخت. یعنی
همان جریان هم فساد شهرداری را پذیرفت.
متاسفانه تهران الگویی شده برای سایر شهرهای کشور. شما حتی
شهرهای کوچک ساحلی مثل نور، نوشهر و رامسر و ... هم که شهرهایی
هستند که مشکل زمین در آنها وجود ندارد میبینید که
آپارتمانهای بیست طبقه در حال ساخت است. اصلا به چه حقی چنین
کاری انجام میشود؟ فقط به این دلیل که ضابطهها از بین رفته
است. این بهم ریختگی را تهران شروع کرده و به همه جا تسری پیدا
کرده است. امیدوارم شورایعالی شهرسازی و معاونت عمرانی وزارت
کشور نظمی ایجاد کند و استانداردهایی تعریف نماید که جلوی این
بیبرنامگیهای شهرداریها در تمام کشور گرفته شود.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 23 خرداد |