بخش هائی از سخنرانی علی مطهری در دانشگاه اصفهان با عنوان
«قانون اساسی از متن تا عمل»:
شعارهای انقلاب در قانون اساسی تبلور پیدا کرده است. غبطه
میخورم که شهید مطهری در هنگام تدوین قانون اساسی حضور
نداشتند.
شعارهای اصلی و آرمانیانقلاب اسلامی استقلال، آزادی و جمهوری
اسلامی بود. همینطور اخلاق و معنویت و مبارزه با استبداد داخلی
و خارجی. شعار انقلاب اکتبر روسیه عدالت و شعار انقلاب کبیر
فرانسه آزادی بود اما در انقلاب اسلامی ایران آزادی هم جزو
شعارهای اصلی بود. آزادی تفکر و بیان حق هر انسانی است.
تمامی این آرمانها در قانون اساسی تبلور پیدا کرده است. اگر
سیری در قانون اساسی کنیم اصول مختلفی دارد. در فصل اول
جمهوریت و اسلامیت مورد تاکید قرار گرفته است. بسیاری اعتقاد
داشتند که جمهوریت با اسلامیت تطابق ندارد اما شهید مطهری می
گفتند جمهوری اسلامی در کشوری که اکثریت مسلمان را دارد
میتواند یک حکومت اسلامی همراه با جمهوریت برپا شود؛ بنابراین
در کشورهایی که اعتقاد به اسلام ندارند پذیرش جمهوری اسلامی
مشکل است، اما شهید مطهری میگفتند جمهوری شکل حکومت ماست و
اسلام محتوای آن است.
یکی از علل پیشرفت سریع اسلام تسامح و تساهل مسلمانان بوده است
و در زمان عمر جاهای زیادی در جهان کشورهای زیادی به دست
مسلمانان فتح شد؛ به طوری که مسلمانان و اقوام این سرزمینها
برخورد مسالمت جویانه داشتند؛ البته این گونه نبود که اسلام را
سریع بپذیرند. برای مثال در ایران اسلام در طول
۲۰۰
سال توسط ایرانیان پذیرفته شد.
فصل سوم قانون اساسی در مورد حقوق ملت است که متاسفانه در اکثر
موارد مغفول مانده است. برخی از رئوس این فصل عبارتند از منع
تفتیش عقاید، منع
تحدید
آزادی اجتماعات، منع دستگیری افراد بدون حکم قضایی، اصل برائت،
منع شکنجه، منع هتک حرمت و حیثیت که در واقع حقوق مردم در
قانون اساسی دیده شده است. اما اینکه چقدر قانون اساسی ما
رعایت میشود جای بحث دارد؛ چرا که ما دچار آسیبهایی در این
زمینه هستیم. بیشتر اصول قانون اساسی رعایت میشود، اما اگر
حتی یک اصل هم رعایت نشود تخلف صورت گرفته است. برای مثال کار
اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستگذاری است نه قانونگذاری.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در مواردی قانونگذاری میکند و حتی
شورای نگهبان قوانین این شورا را در مواردی ملاک قرار میدهد
که این رویه باید اصلاح شود. همچنین شورای عالی فضای مجازی
گاهی قانونگذاری میکند و مجلس هم حق ندارد بر خلاف نظر شورا
نظر بدهد. همه باید بدانند که در قانون اساسی حق قانونگذاری به
مجلس داده شده است نه به نهاد دیگری.
گاهی شورای عالی امنیت ملی در کار قوه قضاییه دخالت میکند یا
کار مجلس را محدود میکند؛ برای مثال در موضوع حصر خانگی
رهبران اعتراضات سال
۸۸
استدلال میکنند که مصوبه شورای عالی امنیت ملی در موضوع حصر
مطرح است. البته شورای عالی امنیت ملی در مواقع خاص بحران که
کشور را آشوب فراگرفته است این حق را دارد که رهبران یک اعتراض
یا آشوب را برای مدت زمان کوتاهی از بدنه اعتراضات جدا کند،
اما پس از آرامش حق ندارد بدون حکم قضایی رهبران اعتراضات را
برای سالهای زیادی در حصر نگه دارد؛ بنابراین شورای عالی امنیت
ملی گاهی جای قوه قضاییه را میگیرد در حالی که به غیر از قوه
قضاییه کسی حق ندارد مجازات تعیین کند. در جلسهای که با یکی
از مقامات قضایی داشتیم موضوع حصر خانگی رهبران اعتراضات سال
۸۸
را مطرح کردم که این مقام قضایی به من گفت رهبران اعتراضات سال
۸۸
که مجازات نشدهاند چرا که در یک خانه هستند. من در جواب گفتم
اگر این گونه است خود شما بیایید
۱۰
روز در یک خانه که در تمام اتاقهایش شنود کار گذاشته شده
محبوس شوید و ببینید که چه طعمی دارد. آن وقت میگویید که این
رهبران که شش سال در حبس هستند هنوز مجازات نشدهاند.
آسیب سومی که گاهی مخل قانون اساسی است ورود قوه قضاییه به
مواردی است که در آن جا قانون وجود دارد. برای مثال هیأت نظارت
بر مطبوعات درباره تخلف یک روزنامه جلسهای گذاشته است و نتیجه
این میشود که تذکری به یک نشریه داده شود اما بعد از آن جلسه
میفهمیم که آن نشریه یا روزنامه توقیف شده است؛ چرا که
دادستان تشخیص داده است آن روزنامه باید توقیف شود. پس در این
صورت کار هیأت نظارت بر مطبوعات بیهوده میشود. مثلا سخنرانی
بنده که قرار بود درباره واقعه کربلا در روز اربعین انجام شود
احتیاج به مجوز هم نداشت، اما یک دفعه دادستان به این ماجرا
وارد شد و گفت که من احتمال وقوع جرم میدهم.
گاهی عدهای حفظ نظام را بهانه میکنند و به بهانه حفظ نظام
قانون را زیرپا میگذارند. ما برای رسیدن به یک امر مقدس
نمیتوانیم از یک وسیله نامقدس استفاده کنیم. البته حفظ نظام
چیز واجبی است، اما برای حفظ آن نمیتوانیم از یک وسیله نامقدس
استفاده و قانون اساسی را نقض کنیم.
برخی امام (ره) را بهانه میکنند که برای مثال در دوره جنگ
امام فرمودند قلمهای فاسد باید شکسته شوند. اما این افراد
نمیدانند که در آن زمان شرایط جنگ در کشور حاکم بود، اما
امروز جنگی در کار نیست تا به راحتی قانون نقض شود.
من به آقای جنتی رئیس مجلس خبرگان نامه نوشتم و موضوع حصر
خانگی رهبران اعتراض سال
۸۸
را مطرح کردم و گفتم که این موضوع را در دستور کار مجلس خبرگان
در نشست جاری قرار دهند و حتی اگر لازم است با رهبری مشورت
کنند و راهی برای حل این موضوع پیدا کنند.
درباره ممنوع التصویری رئیسجمهور دولت اصلاحات هیچ مستندی
وجود ندارد که این کار قانونی باشد و دادستان تهران هم هیچ
مستندی ارائه نکرده است؛ بنابراین این ممنوع التصویری غیر
قانونی است.
اعتقاد دارم مجلس خبرگان رهبری هم اکنون وظایف خود را کامل
انجام نمی دهد چرا که در قانون اساسی به صراحت آمده که مجلس
خبرگان باید نظارت مستمر بر رهبر داشته باشد اما عدهای فکر
میکنند که اگر کلمه نظارت را در خصوص رهبری به کار ببرند
توهین به ولایت فقیه شده است؛ در صورتی که این گونه نیست. برخی
افراد در مجلس خبرگان حرفهای زیادی دارند، ولی نمیگویند چون
سرنوشت آنانی را که انتقاد کردهاند دیدهاند. البته این را
باید بگویم که نظر مقام معظم رهبری این نیست. ایشان به صراحت
گفتهاند که کسی ممکن است برخلاف رهبری حرف بزند اما باید آزاد
باشد. منتهی کسانی را سراغ داریم که کاسه داغتر از آش هستند و
میخواهند از ولایت فقیه بت بسازند. بنده شخصا در خصوص رفع حصر
آزادانه نظراتم را به مقام رهبری گفتم؛ هرچند ایشان با نظر من
موافق نبودند اما با روی باز سخنان بنده را شنیدند.
مسئولان نظام باید همسطح مردم زندگی کنند و این نکته خیلی مهمی
است و در دین توصیه شده است که رهبر یک جامعه باید در حد
ضعیفترین مردم زندگی کند و خوشبختانه زندگی مقام رهبری هم
همین گونه است. ما یک سلسله تشریفات خودمان درست کردهایم که
کار صحیحی نیست که این تشریفات سبب میشود از مردم دور شویم.
برخی میگویند در خصوص خانم مینو خالقی زور مجلس به شورای
نگهبان نرسید. باید بگوییم که میدان کشتی نیست که با هم
زورآزمایی بخواهیم بکنیم. ما به صراحت هم گفتهایم که بسیاری
از رد صلاحیتها را قبول نداریم و اقدامات خوبی را برای خانم
خالقی کردیم و مصوبه خوبی داشتیم منتهی شورای نگهبان کار را به
درازا کشید تا زمان انتخابات میان دورهای مجلس فرا رسد، اما
خود شما مردم اصفهان برای حق خانم خالقی چه کردید؟ آیا اعتراضی
انجام دادید؟
اعتقاد دارم که موسوی و کروبی خطا کردند اما آنها تنها خطاکار
نبودند. این که موسوی و کروبی را منتسب به آمریکا و اسرائیل و
فلان جا بکنیم کار صحیحی نیست؛ چرا که اصلا آنها منتسب به
جایی نبودند؛ فقط نباید اعتراضات را بیش از حد ادامه میدادند؛
بنابراین موسوی و کروبی طرحی برای فتنه نداشتند و این چیزهایی
بود که خودمان بافتیم و به آنها نسبت دادیم. حتی یک عدهای
۲۵
خرداد
۸۸
به نفع نظام بیرون آمدند و شعار دادند. قضیه این است که موسوی
و کروبی نمیخواستند رئیسجمهوری احمدینژاد که خسارات زیادی
به کشور زده بود ادامه پیدا کند؛ بنابراین اگر قرار است
عذرخواهی صورت بگیرد، هم نظام باید عذرخواهی کند و هم سران
معترضان.
بنده هم اعتقاد دارم حیطه وظیفه سپاه پاسداران باید مربوط به
فعالیتهای نظامی باشد و ورود سپاه به اقتصاد و سیاست را
نمیپسندم همانطور که امام (ره) در جایی فرمودند به سپاه چه
مربوط که در مجلس چه میگذرد.
بنده با نهادهائی که دست دولت را میبندند و فعالیتهای
اقتصادی دارند و برخی از پرداخت مالیات معاف هستند مخالف هستم؛
چراکه در اقتصاد کشور اخلال ایجاد میکنند.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 16 اسفند |