روزنامه ایران
درباره روحانی و دولت او و فشارهائی که از طرف مخالفان دولت
وارد می آید با بهزاد نبوی مصاحبه ای کرده که خلاصه مهم ترین
نکات آن را می خوانید:
پس از رد صلاحیت
مرحوم هاشمی در انتخابات 92، شرایط کشور به گونهای بود که
اصلاحطلبان برای جلوگیری از تفرق و برای اینکه بتوانند نامزد
اصلح را به دفتر ریاست جمهوری بفرستند، بر سر انتخاب آقای
روحانی که عضو جامعه روحانیت مبارز بود، با اصولگرایان و
مستقلین میانه رو تفاهم کردند و آن ائتلاف نانوشته و غیررسمی
به سود آقای روحانی زمینه پیروزی را فراهم آورد.
من با
اصولگرایان خیلی صحبت نکردهام که بدانم آنها چه موانعی
میبینند، اما آنچه سبب شد پیشنهاد ائتلاف را بدهم این بود که
معتقدم جریان اصولگرای میانه رو بالاخره بخشی از جریانهای
سیاسی این کشور است. درست که ممکن است در افکار عمومی جامعه و
در بین مردم نفوذ و حضورش به پررنگی اصلاحطلبان نباشد، اما
حداقل نفوذ و حضورش در حاکمیت بسیار بیشتر است و این میتواند
در پیشبرد اهداف اصلاحی مؤثر باشد. جریان اصلاحی که برانداز
نیست بخواهد حاکمیت را سرنگون کند بلکه میخواهد از میان
حاکمیت هم یارگیری کند. پس چه بهتر که بتواند اصولگرایانی را
که در حاکمیت نفوذی دارند همراه داشته باشد یا با آنها همراهی
کند تا بتواند حتی الامکان مانع تندروی و عملکردهای
ماجراجویانه نظام شود.ا گر این ائتلاف در مجلس دهم صورت
میگرفت؛ نفوذ تندروها با اقلیت محض به مراتب کمتر میشد، اما
در اثر بیسیاستی اصلاحطلبها و شاید هم اصولگرایان معتدل این
اقلیت کوچک توانست بهعنوان یک وزنه ایفای نقش کند.
معتقدم این
آرایش سیاسی از 92 شروع نشده بلکه از 88 بتدریج ایجاد شده و
ثالثاً توصیهام هم به اصولگرایان معتدل و هم به اصلاحطلبان
این است که رابطهشان را تبدیل به یک ائتلاف جدی کنند برای
تأمین منافع ملی کشور. البته پیشنهاد من به مفهوم تبدیل
اصولگرایان به اصلاحطلب یا بالعکس نیست و طرفین باید با حفظ
هویت، در جهت اهداف و مواضع مشترک در زمینه سیاست خارجی،
اقتصاد و حتی سیاست داخلی با هم همکاری کنند.
در مورد ائتلاف
به نظر میرسد بسیاری از اصلاحطلبان نه تنها با ارتباط و
همراهی شخصیتهایی نظیر آقایان ناطق و مطهری مخالف نیستند بلکه
معتقدند حتی با آقای محمدرضا باهنر هم میتوانند تعامل کنند...
معتقدم که
همکاری اصلاحطلبان و اصولگرایان میانه رو بهترین راه جلوگیری
از تندروی و جلوگیری از تسلط سیاستهای ماجراجویانه است
در دور دوم به
مراتب فشارهای بیشتری روی دولت آقای روحانی است و این بلایی
است که مخالفان روحانی بر سر کشور میآورند و نه فقط دولت او.
فقط به یک مورد عدم تصویب لوایح مربوط به
FATF توجه
کنید. تصویب نشدن این لوایح و رفتن در لیست سیاه
FATF
یعنی مراودات بینالمللی سیستم بانکی ما تعطیل میشود و باید
فقط در داخل مرزهای خودمان زندگی کنیم. مخالفان تصور میکنند
با این مخالفتها و سنگ اندازیها دولت روحانی را به زانو
درمیآورند اما نتیجه نهاییاش به
زانو درآمدن کشور است.
این
کارشکنیها در جریان مذاکرات و امضای برجام هم وجود داشت.
بلافاصله پس از امضای برجام با ماجراجوییها و تندرویها، مانع
آغاز سرمایهگذاری خارجی گسترده در کشور شدند و عدم
سرمایهگذاری منجر به بحران اقتصادی در کشور شده و خواهد شد و
متأسفانه جامعه و حتی دوستان حامی آقای روحانی اعم از معتدل و
اصلاحطلب همه اینها را به حساب دولت میگذارند. نمیخواهم
بگویم که این دولت یک دولت بیعیب است که میتوانسته همه
مشکلات را یک شبه حل کند، اما بسیاری از مشکلات از این نوع
است. اگر افای تی اف تصویب نشود به طور طبیعی سیستم بانکی
کشور فلج میشود و جامعه این را هم به حساب دولت روحانی خواهد
گذاشت. بنابراین آقای روحانی تغییر نکرده، همان روحانی دوره
قبل است که برجام یعنی یکی از افتخارات کشور در قراردادهای
خارجی را به سرانجام رساند؛ ولی امروز تحت
شدیدترین فشارها از سوی دولت ترامپ و متحدین تندرو وی
در داخل قرار دارد و نمیتواند مانند من و امثال من، حتی
فشارهای داخلی را افشا و کار را به مقابله بکشاند. نه میتواند
فریاد بکشد و فشارها و کارشکنیهای داخلی را برملا کند و نه
میتواند کشور را درست اداره کند. همین سکوت و فریاد نکشیدن از
یک طرف و ناتوانی در حل مشکلات کشور از طرف دیگر ممکن است
نشانهای برای تغییر سیاست وی در دور دوم ریاست جمهوری تلقی
شود.
تنها راه برای
عبور دولت از مشکلات پیش رو کسب توفیق نسبی در زمینه مسائل
اقتصادی است که آنهم در گرو تغییرات اساسی در سیاست خارجی در
باقیمانده عمر آن است. با توجه به اقداماتی که هم در داخل و هم
از خارج علیه دولت و جمهوری اسلامی میشود این توفیق بسیار
دشوار به نظر میرسد. برای کسب چنین توفیقی؛ از یک طرف تعامل
با بخشهایی از حاکمیت و از طرف دیگر افشای موانع ایجاد شده بر
سر راه دولت ضروری است که اصلاحطلبان در این زمینه میتوانند
نقش مؤثری داشته باشند. اصلاحطلبان بهتر است به جای جدا کردن
خرج خود از دولت، تحت عنوان اتحاد توأم با انتقاد، که بعضاً
انتقاد حالت تخریب به خود میگیرد، تندرویها و ماجراجوییها
در سیاست خارجی را افشاء کنند؛ تا با بازدارندگی احتمالی به
توفیق دولت کمک کنند. این کار شاید از عهده مقامات دولتی
برنیاید و به تعامل دولت با بخشهای مورد نظر حاکمیت لطمه بزند.
دولت باید
مشکلات عدم تصویب
FATF،
متحد شدن اروپا با امریکا و... را بدون حمله و انتقاد به
بانیانش افشا کند تا پیامدهای سیاستهای ماجراجویانه و
تندرویها حداقل گریبان دولت را نگیرد. انتقاد دیگری که به
دولت وارد است، این است که بهنظر میرسد مشکلات اقتصادی ناشی
از تحریم را جدی نگرفته و خود را برای مقابله با پیامدهای آن
به قدر کافی آماده نکرده است. خصوصاً تأمین حداقل نیازهای
اقشار محروم باید در اولویت قرار گیرد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 7 اسفند |