|
از همان اول مهرماه 1359 که با حمله هوائی ارتش عراق و رسیدن
یک هواپیمای آن به آسمان تهران جنگ آغاز شد، شعار و تهدید بخشی
از سیاست تبلیغاتی جمهوری اسلامی شد. سیاستی که در تمام عرصه
ها وجود داشت و حالا به تبلیغات جنگی نیز سرایت کرد. همان شب
اول آغاز جنگ آقای خمینی در جمع دیدار کنندگانش گفت "سنگی
انداخته اند و فرار کرده اند!" و بتدریج معلوم شد آنچه
انداختند و بعدها نیز تکرار کردند سنگ نبود بلکه بمب و موشک
بود. این شیوه تبلیغاتی پس از باز پس گیری خرمشهر و عقب نشینی
ارتش عراق تا پشت مرزهای این کشور وسعت و شدت بیشتری به خود
گرفت، درحالیکه تا پیش از بازپس گیری خرمشهر از عراقی ها،
بیشتر عمل می کردند و کمتر وعده میدادند و تهدید می کردند.
ظاهرا پس از بازپس گیری خرمشهر از عراقی ها، شور حسینی آقایان
را در تهران گرفت و تصور کردند ادامه جنگ و حتی تصرف شهرهای
عراق به همان آسانی بازپس گیری خرمشهر است. درحالیکه مرحله اول
جنگ و بازپس گیری خرمشهر و شهرهای دیگر از عراق جنگ دفاع از
سرزمین خود و جنگ با مهاجم بود که در طول تاریخ ایرانی ها نشان
دادند با مهاجم می جنگند. حتی اگر اعرابی باشند که با پرچم
اسلام به ایران حمله کرده باشند. ما قصد واکاوی تاریخی نداریم
و صرفا درباره یک نمونه از صدها نمونه تبلیغات جنگی که در این
صفحه اول روزنامه اطلاعات 4 اردیبهشت سال 61 منعکس است بنویسیم
که پیروزی ها یکی پس از دیگری بدست می آید. باز پس گیری کامل
خرمشهر قطعی شده (خرداد 61) و زمان زیادی به مرحله دوم جنگ
باقی نمانده و رهبران جمهوری اسلامی با خوش خیالی وعده فتوحات
سریع در خاک عراق را میدهند. هر جمعه امام جمعه های وقت از پشت
تریبون نماز جمعه تهران و به تبع آن در مراکز استان همینگونه
وعده میدادند و تهدید می کردند که از قول هاشمی رفسنجانی امام
جمعه موقت تهران در این صفحه اول می خوانید.
این نوع تهدید ها و این نوع سیاست های تبلیغاتی عملا عراق
مهاجم را در افکار عمومی جهان تبدیل به کشور زیر فشار تهاجم و
تجاوز کرد و صدام حسین توانست از این تبلیغات و این سخنان
استفاده کرده و کشورهای عرب منطقه را به حامیان خود تبدیل کند
و بخش مهمی از هزینه جنگ با ایران را از آنها بگیرد. نظیر همین
تبلیغات را امروز هم در ارتباط با فعالیت های موشکی و یا در
دوران احمدی نژاد در تبلیغات اتمی شاهد بودیم و هستیم. با
نوشتن شعار نابودی اسرائیل روی موشک ها و پرتاب کردن آنها به
هوا، عملا رهبران اسرائیل همان بهره برداری را کردند و می کنند
که صدام در آن دوران کرد.
در این صفحه اول از قول هاشمی رفسنجانی که فرماندهی جنگ و قوا
را به نیابت از آقای خمینی برعهده گرفته بود در نماز جمعه
تهران می خوانید تهدید محاصره بغداد را. در آن دوران امام جمعه
های دیگر چه در تهران و چه در مراکز استانها ابتدا صبر می
کردند ببینند هاشمی در نماز جمعه چه می گوید تا آنها نیز از
روی دست او کپی کنند! زیرا میدانستند هاشمی نزدیک ترین فرد به
آیت الله خمینی است و آنچه او می گوید قبلا با آقای خمینی
هماهنگی کرده است. پس از هاشمی رفسنجانی، علی خامنه ای اگر در
نماز جمعه های تهران ظاهر می شد نیز همینگونه سخن می گفت و
تهدید می کرد. چنان که آیت الله موسوی اردبیلی رئیس شورای عالی
قضائی که بعدها این شورا تبدیل شده به قوه قضائیه.
دو شرایط عمده صلح گرفتن غرامت و عقب نشینی کامل عراق به داخل
خاک آن کشور بود، که این را مرتب تکرار میکردند اما درعین حال
بخش هائی از خاک عراق را هم گرفته بودند و خرده شرایط دیگری
مثل محکوم کردن بعنوان متجاوز از سوی سازمان ملل را هم به این
دو شرط اضافه کرده و هر چند وقت یکبار یک خرده شرط دیگر هم به
آنها اضافه می کردند و این یعنی عملا این دست و آن دست کردن به
امید فتح کربلا و محاصره بغداد!! شعارهای پامنبری خوان های
نماز جمعه ها و یا دیدار کنندگان با آیت الله خمینی هم همین
بود. حتی اسم عملیات جنگی که اجرا می کردند نیز بر خاسته از
همین شعارها بود. مثل کربلای 4 و یا کربلای 5 و ...
جنگ با همین شعارها، وعده ها و خوش خیالی ها ادامه یافت و به
ویرانی بخش مهمی از جنوب و غرب ایران و به گفته هاشمی 120
میلیارد دلار خسارت و 200 هزار کشته و 600 هزار معلول و اسیر و
مفقود جنگی و... انجامید. آماری که اکنون برخی مقامات می گویند
اما هنوز این ارقام بصورت دقیق و رسمی اعلام نشده و باحتمال
بسیار، آمار فاجعه بیشتر از اینهاست.
جنگ با قبول آتش بس اعلام شده سازمان ملل، از سوی ایران پایان
یافت بی آن که عراق به خواست ایران بعنوان متجاوز محکوم شود و
یا غرامت جنگی که پس از بازپس گیری خرمشهر عراق و دو کشور
ثروتمند عربستان و کویت قبول کرده بودند به ایران پرداخت کنند
گرفته شود. پیشروی ها در خاک عراق نیز با شکست و عقب نشینی
تمام شد.
در همین صفحه اول ادامه اخبار مربوط به کودتای قطب زاده و خلع
آیت الله شریعتمداری از مرجعیت را می خوانید و ادعای اسنادی از
ارتباط وی با جاسوسان امریکائی که هنوز یکی از این اسناد هم
منتشر نشده است. خرده خبرهای دیگری در همین باره نیز در همین
صفحه اول دیده می شود که همگی نشان میدهد حکومت تا چه حد از
خلع شریعتمداری از مرجعیت و بازتاب آن در میان مراجع ایران و
نجف نگران بود و مرتب خبر و نظر علیه او منتشر می کرد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 9 بهمن |
