این صفحه اول روزنامه اطلاعات 21 تیرماه 1359 است. نخستین
اخبار مربوط به خنثی سازی کودتائی که بعدها معروف شد به کودتای
نوژه دراختیار روزنامه قرار گرفته است. کودتائی که در صورت
وقوع قطعا عده بسیار زیادی درآن کشته می شدند اما کودتاچی ها
هیچ شانسی برای تسلط بر اوضاع نداشتند. در این کودتا قرار بود
محل زندگی آیت الله خمینی در جماران بمباران شود و همزمان با
آن، به هرگونه مقاومت در خیابانهای تهران با گلوله پاسخ داده
شود. خمینی که بی شک در گفتن جملات تفسیری کوتاه استاد بود، در
یک جمله کوتاه درباره این کودتا گفت: گیریم شما در هوا موفق
هم میشدید، بالاخره باید می آمدید زمین و آنوقت مردم شما را
تکه تکه می کردند!" (نقل به مضمون)
درباره کشف این کودتا که در آن چند ژنرال ارتش شاهنشاهی که
درایران مانده و مهاجرت نکرده بودند دست داشتند و سرنخ آن به
ستاد ارشد ترین ژنرال های گریخته از ایران در عراق و ترکیه وصل
بود با آن که اسناد این کودتا بعدها بدست حکومت افتاد اما
هرگز جزئیات آن را فاش نکردند بلکه عده ای را دستگیر و محاکمه
غیر علنی و سپس تیرباران کردند. از جمله این که کدام بخش از
حکومت وقت، کدام گروه از روحانیون بیرون و درون حکومت، چه بخشی
از سران بازار تهران و... در آن دست داشتند. در همین صفحه اول
خبر دستگیری سپهبد مهدیون را می خوانید و بازداشت دکتر
غلامحسین صدیقی از یاران دکتر مصدق که در آخرین ماه های حکومت
شاه پیشنهاد نخست وزیری را نپذیرفت و با عدم این پذیرش نوبت به
شاپور بختیار رسید و همچنین بازداشت دکتر مهدی بهار که تاریخ
نویس و محقق تاریخ ایران بود، اما علیرغم همزمانی اعلام
دستگیری آنها با کشف کودتای نوژه، گزارشی از ارتباط آنها با
کودتا منتشر نشد. این احتمال که مهدیون نقشی دراین کودتا داشت
و یا کودتاچی ها برای دوران پس از کودتا روی او بعنوان ارشد
ترین ژنرال باقی مانده در ایران حساب کرده بودند می تواند مطرح
باشد اما درباره بهار و صدیقی این احتمال نزدیک به صفر بود.
بموجب خبر بزرگ این صفحه اول، بسیاری از سیاسیون و نظامی ها
دستگیر شدند اما جز نام اقلیتی از آنها، نام بقیه اعلام نشد.
البته جز صدیقی و بهار. پس از این کودتا تصفیه دامنه دار در
ارتش آغاز شد و درحقیقت این کودتا تبدیل به ضربه ای شد به
ارتشی که پس از انقلاب باقی مانده و سازماندهی شده بود. اهمیت
این مسئله در آن است که تنها دوماه و چند روز پس از کشف این
کودتا و تصفیه دامنه دار در ارتش و دامنه دار شدن بی اعتمادی
به ارتش، عراق به ایران حمله کرد. اول مهرماه 1359. علیرغم
این تصفیه ها و تبلیغاتی که علیه ارتش شد، آن نیرویی که در
آغاز حمله ارتش عراق به ایران در برابر تهاجم خارجی جانانه
ایستاد و از خاک میهن دفاع کرد ارتش بود و نیروهای غیر حرفه ای
سپاه و بسیجی های آموزش ندیده و جنگ ندیده که در کنار ارتش عمل
می کردند. وقتی از ارتش در اینجا یاد می شود صحبت از هر سه
واحد هوائی و دریائی و زمینی آنست. این نقش ارتش تا بیرون
راندن ارتش عراق از خاک ایران ادامه یافت و پس از آن سپاه و
بسیج در مرحله دوم جنگ پیش افتادند. جمهوری اسلامی عمدا درباره
این جانفشانی ارتش برای دفاع از خاک میهن بسیار کم سخن می گوید
زیرا می خواهد مردم سپاه و نیروهای مذهبی را قهرمان جنگ
بدانند.
کودتای نوژه در اوج اختلافات میان بنی صدر رئیس جمهور و رهبران
حزب جمهوری اسلامی به زعامت آیت الله بهشتی روی داد و متعاقب
آن حمله ارتش عراق به ایران روی داد. رئیس جمهوری مطابق قانون
جانشین فرمانده کل قوا (آیت الله خمینی) بود و به همین دلیل
بنی صدر هم برای حضور در جنوب و غرب کشور لباس نظامی (ارتشی)
می پوشید.
اشغال سفارت امریکا در تهران، کودتای نوژه و تصفیه های دامنه
دار در ارتش و آغاز جنگ ایران و عراق سه رویداد از چند رویداد
مهم پس از انقلاب 57 است. عملیات کودتائی طبس نیز میوه پیوندی
کودتای نوژه و حمله عراق به ایران بود.
درباره کشف کودتای نوژه چند تفسیر و ادعا وجود دارد. نخست حزب
توده ایران که توانسته بود توسط نظامیان توده ای در درون هسته
مرکزی این کودتا نفوذ کند و اطلاعات بدست آمده خود را دراختیار
دفتر آیت الله خمینی و خامنه ای قرار داد. بنی صدر هم مدعی است
که از کانال های خودش از کودتا مطلع شده بود و آقای خامنه ای
هم مدعی است از یک کانال مرتبط با خودش از کودتا با خبر شده
بود اما تاکنون یگانه گزارش مستندی که درباره اطلاع از کودتا و
مطلع کردن حکومت وجود دارد همانا گزارش ها و اظهارات رهبران
حزب توده ایران است و ظاهرا، بقیه ادعاها برای کم اهمیت جلوه
دادن نقش رهبران حزب توده ایران در کشف این کودتاست. کودتائی
که کشتار سریع بسیاری از سیاسیون مذهبی و غیر مذهبی و از جمله
رهبران حزب توده ایران، پس از بمباران جماران و برخی مراکز
نظامی و سیاسی حکومت در برنامه آن بود. دو عنوان دیگر این صفحه
نیز مرتبط با همین کودتاست. سخن آقای خمینی که از فانتوم ها
نترسید از پشت کردن مردم به اسلام و مساجد بترسید و کشتن
میلیونها مسلمان توسط عوامل امریکا و عراق که البته میلیونها
اغراق است اما کشتار وسیع در صورت وقوع آن کودتا واقعیت است.
آن نترسیدن از فانتوم ها، با سقوطی که امروز اعتبار مساجد و
روحانیون در جمهوری اسلامی کرده اند باید برای حکومت معنای ترس
داشته باشد!!
نکته بعد آن که معلوم نیست اگر امروز چنین کودتا و یا واقعه ای
اتفاق می افتاد و یا بیفتد نتیجه آن می شود که آقای خمینی در
جمله "از هوا که روی زمین آمدید مردم شما را تکه تکه می کنند"
و یا خیر! آن جمله آقای خمینی مربوط به جمهوری اسلامی سال 59
است نه جمهوری اسلامی 97. این تعبیر و تفسیر هرگز به معنای
تائید و تشویق یک کودتا نیست، بلکه به معنای تفاوت جمهوری
اسلامی امروز با جمهوری اسلامی 59 است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 13 بهمن |