این صفحه اول روزنامه اطلاعات به تاریخ دوم اسفند 57 است، یعنی
10 روز
پس از سقوط رژیم شاهنشاهی. قرار است دو هفته دیگر رفراندوم
جمهوری اسلامی برگزار شود که البته با حدود یک ماه تاخیر این
رفراندوم انجام شد و دلیل تاخیر آن هم اعلام نشد. کشاکش بر سر
ورود شاه به امریکا ادامه دارد، کشاکش و جدالی که با مرگ سریع
شاه به هیچ نتیجه ای نرسید. حرف های پوچ، جنجالی و سرگرم
کننده بر سر کشتن شاه و یا بازگرداندن او به ایران همچنان زینت
بخش صفحات اول روزنامه هاست و از برخی همراهان شاه هنگام خروج
از کشور نقل قول هائی منتشر می شود که از صحت یا عدم صحت آنها
هیچکس خبر ندارد. برخی از ادعاها در باره اسناد کودتائی که زیر
پل میدان فوزیه خنثی شد و دو تانک کودتاچی ها با کوکتل مولوتف
های دست ساز گروه هائی که در کوچه های اطراف سینما میامی از سر
شب کمین کرده بودند زمین گیر شد در اختیار روزنامه ها قرار می
گیرد. بیشترین فعالیت تبلیغاتی و رسانه ای در این دوران از سوی
دکتر ابراهیم یزدی که بعدها دبیرکل نهضت آزادی ایران شد انجام
می شود. در ادامه همین نقش، داماد او برای مدت کوتاهی بعنوان
سرپرست روزنامه کیهان اعلام شد که بی نتیجه ماند زیرا برای
تصاحب کیهان که معتبر ترین و پر تیراژترین روزنامه ایران بود
کسان دیگری دندان تیز کرده بودند که هنوز زیر پایشان سفت نشده
بود. دکتر یزدی که آقای خمینی وی را از پاریس در کنار خود
بعنوان مترجم و رابط برخی ارتباط های خارجی نشانده بود، حالا
یک پایش در دادگاه های انقلاب بود، یک پایش در خانه آقای خمینی
هنگام ترجمه گفته های دیدار کنندگان خارجی با وی، یک پایش در
دولت بازرگان و در این میان در جلسات شورای انقلاب هم شرکت می
کرد. در دادگاه سپهبد رحیمی آخرین فرماندار نظامی تهران و رئیس
کل شهربانی نقش مدعی العموم را برعهده داشت. رحیمی از معدود
ژنرال های دستگیر شده دوران شاه بود که تا آخرین لحظات پیش از
تیرباران بر بام مدرسه رفاه تهران به رژیم شاه وفادار ماند و
با آگاهی از تیرباران خود، در طول دادگاه شاه را ستود. بعدها
دکتر یزدی مستند به اسنادی که از کودتای سپهبد رحیمی در
اختیارش گذاشته شده بود و همچنین از اعترافات خود رحیمی کتاب
مستندی را منتشر کرد با نام "آخرین تلاش ها در آخرین روزها" که
نام آن اشاره به همین کودتای رحیمی در آخرین روزهای قبل از
سقوط رژیم شاه داشت. در این کتاب اسناد و مکاتبات انتشار یافت
که نشان میدهد بموجب طرحی که کودتاچی ها تهیه کرده بودند صبح
روز کودتا 500 فعال سیاسی، روشنفکر، روحانی، روزنامه نگار و
زندانی سیاسی بیرون آمده از زندان و به انقلاب پیوسته که خانه
هایشان شناسائی شده بود باید دستگیر می شدند و به یکی از جزایر
جنوب ایران تبعید می شدند و در خود تهران نیز چند ده نفر که
نقش مهمی در انقلاب داشتند باید فورا تیرباران می شدند و
دستجاتی که سازمان داده شده بودند نیز در محلات شکار انسانی را
آغاز می کردند. این کتاب در چاپ دوم با ویرایش و انتشار اسناد
بیشتری توسط دکتر یزدی در تهران منتشر شد.
اولین پشت دستی به قدرت رسیدگان را کارمندان دولت خوردند که
اعلام شد منتظر عیدی و پاداش سالانه به مناسبت نوروز 58
نباشند! بنی صدر که همراه با قطب زاده و دکتر یزدی یک مثلث
کراواتی را در کنار روحانیون در بیت آیت الله خمینی در پاریس
تشکیل داده و همراه وی به تهران آمده بودند نیز بیکار نمانده و
تئوری پردازی را با هدف رفتن به استقبال انتخابات ریاست جمهوری
انتخاب کرده و مرتب در دانشگاهها سخنرانی می کند! کسی از
سخنانش در باره اقتصاد اسلامی سر در نمی آورد، همچنان که از
نظرات سیاسی اش. زبان او نه تنها زبان توده مردم نیست، بلکه
روشنفکران و سیاسیون هم نمی فهمند این شاگرد "احسان نراقی"
رئیس موسسه تحقیقات اجتماعی دوران شاه چه می گوید. مثل همین
تعبیری که از کودتای سپهبد رحیمی کرده است "عملیات کورتاژ"!
در این صفحه اول یک خبری را هم می خوانید درباره یک راهپیمائی
که از سوی گروه های چپ و چپ رو اعلام شده بود و شورای انقلاب و
با توجه به افکار و گرایش ها و باورهای مذهبی مردم و با بهره
گیری از تبلیغات ضد کمونیستی در دوران شاه، فورا آنرا
راهپیمائی کمونیست ها اعلام کرد تا بتواند مردم را در خیابانها
در برابر آنها قرار بدهد. چریک های فدائی خلق که مبتکر این
راهپیمائی برای اعلام نظرات و خواسته های چپ از انقلاب و حکومت
جانشین رژیم شاه بود، عقب نشینی کرد و اجتماع در دانشگاه تهران
را جانشین راهپیمائی خیابانی کرد. در این دوران سلاح مثل نقل و
نبات در اختیار همه بود و بیم آن میرفت که کار به یک جدال
خونین خیابانی ختم شود.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 15 دی |