از اسفند 1357 بتدریج روزنامه های ارگان احزاب و سازمان های
سیاسی در ایران انتشار یافت. همه آنها در یک زمان در دکه
روزنامه فروشی ها ظاهر نشدند، بلکه بتدریج و در طول 5 تا 6 ماه
این روزنامه ها و نشریات وابسته به آنها انتشار و توزیع خود را
آغاز کردند. حزب توده ایران بدلیل سابقه طولانی که در کار
حزبی؛ سیاسی و تبلیغی داشت سریع تر و زودتر از همه سازمان های
سیاسی و حتی احزاب سابقه داری مانند جبهه ملی، حزب ایران، حزب
ملت ایران و ... روزنامه خود را توانست در صفحاتی کم اما با
تحلیل از رویدادهای روز ایران منتشر کند و آن را برای توزیع به
دکه های روزنامه فروشی برساند. نام این روزنامه "مردم" بود که
تا آغاز سال 1358 سه شماره آن را منتشر کرد. سازمان های چریکی-
سیاسی که با پایان سلطنت شاه و باز شدن فضای بسته سیاسی دوران
او دیگر نمی توانستند سازمانی چریکی باشند نیز بتدریج به اهمیت
حضور علنی و بیرون آمدن از سایه پی بردند و بتدریج به جای
اطلاعیه و اعلامیه دان، متوجه اهمیت انتشار یک نشریه رسمی و با
هویت سازمانی پی بردند و به این ترتیب روزنامه های حزبی و
سیاسی یکی پس از دیگری در جامعه ظاهر شدند.
سازمان مجاهدین خلق در اوائل مرداد 1358 روزنامه اختصاصی خود
را با نام "مجاهد" منتشر کرد. سیاست این نشریه که سخنگوی رهبری
وقت سازمان مجاهدین خلق بود، علیه امپریالیسم جهانی و در راس
آن امریکا، تائید انقلاب و آیت الله خمینی بعنوان رهبر این
انقلاب بود. تقریبا سیاستی که بتدریج سازمان چریک های فدائی
خلق نیز اتخاذ کردند و آن را در روزنامه اختصاصی خود با نام
"فدائی" بازتاب دادند. هم فدائی ها رقبائی داشتند با اختلافات
سیاسی و ایدئولوژیک که یادگار دوران فعالیت های چریکی بودند و
هم مجاهدین خلق رقیبی سر سخت داشت بنام "مجاهدین انقلاب
اسلامی" که بنیانگذاران آن نیز اغلب در گذشته دوران شاه سوابق
فعالیت های چریکی و مسلحانه داشتند اما از درون زندانهای شاه
از مجاهدین خلق فاصله گرفته بودند. تفاوت سازمان مجاهدین
انقلاب اسلامی با مجاهدین خلق آن بود که سازمان مجاهدین انقلاب
اسلامی مورد حمایت حکومت نوپا و شورای انقلاب بود و اغلب
بنیانگذاران آن هسته های مسلحی را در کنار حکومت تشکیل داده
بودند که بعدها برخی از آنها به سپاه پاسداران پیوستند و حتی
برخی از آنها دفتر نخست وزیری را (بعد از دولت بازرگان) تشکیل
دادند. هر اندازه سازمان مجاهدین خلق قادر به جلب وجذب نیروی
جوان و نوجوان به سازمان خود بود، سازمان مجاهدین انقلاب
اسلامی بدلیل چسبندگی اش به حکومت فاقد آن بود. در این میان یک
نشریه مذهبی وزین تر از روزنامه مجاهد نیز وارد میدان شد با
نام " امُت" که این نیز ارگان سازمانی کمتر معروف و شناخته شده
اسلامی دوران شاه با نام "جنبش مسلمانان مبارز" به رهبری دکتر
حبیب الله پیمان که از زندانیان مذهبی سرشناس زندانهای شاه بود
و پس از سقوط رژیم شاه و برقراری جمهوری اسلامی بعنوان مشاور
نیز به شورای انقلاب دعوت شد. نشریه "امُت" برخلاف نشریه
مجاهد، عموما تحلیلی- سیاسی بود و از ورود به جنجال های روز
سیاسی ورود نمی کرد. مشی سیاسی امت نیز با عمق بیشتری در
مقایسه با نشریه مجاهد، علیه امپریالیسم جهانی به سرکردگی
امریکا بود و حامل پیشنهادهائی برای ساختار نوین اقتصادی ایران
با سمت گیری به سود توده مردم. روزنامه جمهوری اسلامی نیز از
سوی حزب جمهوری اسلامی به رهبری آیت الله بهشتی راه اندازی
شده بود اما با همه امکانات دولتی و حکومتی که داشت نمی توانست
حریف این روزنامه ها و نشریات شود و میزان فروش آن بسیار کمتر
از آنها بود. نشریه مجاهد تا نیمه دوم سال 59 تقریبا با افت و
خیزهائی، سیاست حمایت از انقلاب و رهبری آیت الله خمینی و
مقابله با امپریالیسم و امریکا را دنبال کرد. همزمان با پیوستن
دکتر پیمان بعنوان مشاور و عضو علی البدل به شورای انقلاب،
گفته می شد که شورای انقلاب به مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق
نیز پیشنهاد قبول شهرداری تهران را کرده بود اما وی آن را قبول
نکرد و ظاهرا انتظارش با توجه به دوران طولانی و سخت مبارزه
سیاسی و مسلحانه سازمان مجاهدین خلق با رژیم شاه مقام و
موقعیتی بسیار فراتر از شهرداری تهران بود. از آغاز اختلاف بنی
صدر که روزنامه "انقلاب اسلامی" را منتشر می کرد با آیت الله
بهشتی و حزب جمهوری اسلامی که روزنامه جمهوری اسلامی را منتشر
می کردند، سازمان مجاهدین سمت گیری به سوی بنی صدر و علیه حزب
جمهوری اسلامی و آیت الله بهشتی را آغاز کرد که روز به روز در
روزنامه مجاهد بازتاب بیشتری می یافت. با آغاز ریاست جمهوری
بنی صدر، انتظار رهبری سازمان مجاهدین خلق سپردن سکان نخست
وزیری به مسعود رجوی بود اما نه بهشتی و نه رهبری حزب جمهوری
اسلامی و نه شخص آیت الله خمینی به هیچ وجه زیر بار این تمایل
نرفتند و نمی رفتند. اختلاف و رقابت بهشتی و بنی صدر پس از
انتخابات ریاست جمهوری بر سر انتخاب نخست وزیر عمیق تر شد و
اتحاد مجاهدین خلق با بنی صدر قوی تر و به همین دلیل گروه های
فشار تحت رهبری حزب جمهوری اسلامی فشار بر این سازمان را آغاز
و تشدید کردند تا جائی که سازمان مجاهدین خلق ناچار شد توزیع
روزنامه خود را بجای سپردن به شبکه توزیع روزنامه ها و دکه های
روزنامه فروشی، توسط گروه های چند نفره سازمان مجاهدین خلق که
عمدتا دختران و پسران نوجوان بودند بسپارد. آنها در میادین و
چهار راه های پر رفت و آمد و بویژه در اطراف دانشگاه تهران
روزنامه مجاهد را می فروختند. درگیری گروه های فشار با
فروشندگان روزنامه مجاهد سر آغاز رویدادهائی بود که هرگز نمی
شد عمق و تاثیر آن بر کل سمت گیری رژیم نوپای جمهوری اسلامی و
آینده بنی صدر و مجاهدین خلق و آزادی مطبوعات و فعالیت های
سیاسی احزاب و سازمان های سیاسی را حدس زد.
این صفحه اول روزنامه مجاهد مربوط به دورانی است که مجاهدین
خلق به بنی صدر تا مرز اتحادی که سرانجام نیز برقرار شد نزدیک
شده بود. عناوین همین صفحه اول نیز حکایت از پیوند مذکور و
درگیری های خیابانی گروه های فشار با مجاهدین روزنامه فروش و
حتی دستگیری آن ها و گشوده شدن دوباره درهای زندانها به روی
زندانیان سیاسی دارد. اخبار شکنجه و دعوت از رئیس جمهور برای
رسیدگی به این شکنجه ها، حمله چماقداران به فروشندگان روزنامه
مجاهد در خیابان ها، احضار رهبران سازمان مجاهدین خلق به سبک
ساواک شاهنشاهی و... یکسال بعد، این درگیری های پراکنده و
دستگیری های غیر متمرکز به وقایعی انجامید که ایران را تکان
داد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 29 دی |