این صفحه اول روزنامه اطلاعات اواخر سال 1352 است که در آن خبر
بودجه سال 53 نیز منتشر شده است. رژیم بودجه سفر حج دارد و همه
میدانند که در سازمان حج و اوقاف دست روحانیون باز بود. اخبار
پوچ مربوط به مبارزه با گرانفرشی اغلب در صفحات اول مطبوعات
منعکس می شد و رژیم با استفاده از گران شدن قیمت نفت کمی سر
کیسه را به سمت کارمندان شُل می کرد.
"جواد مادر شاهی" شبکه اطلاعاتی ضد بهائیت را در انجمن حجتیه
بر عهده داشت و از رهبران این انجمن بود. انجمن حجتیه زیر پوشش
ساواک کار می کرد و رژیم شاه از آن حمایت می کرد. معروف ترین
بهائیان در دولت و در دربار شاه حضور داشتند مثل غیر بهائیان
که حضور داشتند و رژیم مشکلی با آنها نداشت. بنابراین انجمن
حجتیه علیرغم نامی که داشت انجمن ضد بهائیت نبود بلکه با دو
هدف تشکیل شده و ساواک از آن حمایت می کرد:
1- کشاندن روحانیون خواهان فعالیت سیاسی به سمت مبارزه با
بهائیت
2- راه اندازی سازمان دیگری در کنار ارگان های امنیتی رژیم
برای مبارزه با مارکسیسم
به همین دلیل هرگز رهبران انجمن ضد بهائیت یا "حجتبه" دستگیر
یا بازداشت نشدند. این یک جدال حیدری ها با نعمتی ها در میان
روحانیون و مذهبیون بود که ساواک همیشه نفت این چراغ را تامین
می کرد تا مبادا خاموش شود. از بعد از کودتای 28 مرداد که شیخ
محمود حلبی موسسه این انجمن از مشهد به تهران امده و تخته
پوستش را در جنوب تهران پهن کرد ماجرا همین بود که نوشتیم. این
که در این انجمن جوانان ساده دل و یا حتی معتقد به مبارزه با
بهائیت حضور داشتند و یا نداشتند مورد بحث نیست، بلکه هدف
اشاره به انگیزه تاسیس این انجمن و حمایت رژیم شاه بویژه از
بعد از کودتای 28 مرداد از آنست. چند چهره سرشناس این انجمن که
زیر دست محمود حلبی انجمن را اداره می کردند "افتخاری" و "جواد
مادرشاهی" و در رده ای پائین تر امثال "علی اکبر پرورش" بودند
که بعد از انقلاب وزیر آموزش و پرورش شد و کتاب های درسی را
شخم زد و باصطلاح مذهبی کرد.
پس از انقلاب 57 به توصیه آقای خامنه ای شورای انقلاب موافقت
کرد که جواد مادر شاهی سریعا در آرشیو ساواک مستقر شود. او
مسئول آرشیو ساواک شد و در اولین اقدام خود پرونده همکاری
روحانیون و ارتباط های رهبران و فعالان انجمن حجتیه در ساواک
را از ساواک خارج کرد و به محلی برد که هنوز معلوم نیست آن محل
کجاست؟ آن مرکز اسناد انقلاب اسلامی که بعدها برپا شد نیز
دسترسی به آن پرونده ها ندارد. آقای خامنه ای پس از انقلاب
مسئول تشکیلاتی بنام ضد جاسوسی شده بود و جواد مادرشاهی را
معاون خود کرده بود. وقتی او رئیس جمهور شد کوشید مادر شاهی را
وزیر اطلاعات و امنیت کند، اما آقای خمینی زیر بار نرفت زیرا
آبش هیچگاه با انجمن حجتیه در یک جوی نرفته بود. مادرشاهی در
کنار آقای خامنه ای ماند که همچنان مانده است و اکنون در بیت
رهبری مستقر است.
این اشاره به آن دلیل بود که بدانیم اسناد و عکسها و اسناد
ساواک درباره روحانیون پس از انقلاب جمع شده و در نقطه
نامعلومی پنهان است. گهگاه عکس هائی از شاه و روحانیون که در
مطبوعات وقت منتشر شده، انتشار می یابد، اما سلطنت طلب ها فورا
روی این نکته متمرکز می شوند که فلان آیت الله که اکنون در
جمهوری اسلامی فلان کاره شده قبل از انقلاب دستبوس شاه و یا در
کنار شاه بوده و یا مثلا مانند مکارم شیرازی جایزه سلطنتی
گرفته است. رژیم هم که اسناد ساواک را پنهان کرده است. در این
میان فرصت نمی دهند کسی سئوال کند که شاه با این روحانیون چه
کار داشت و با آنها چه رابطه ای داشت؟ از جمله در همین عکس که
هنگام بازدید شاه از شاهچراغ شیراز روحانیون خوش قد و قواره،
ریش سفید و عمامه سیاه و عمامه سفید او را همراهی می کنند. کسی
به یاد ندارد که شاه پس از 28 مرداد که هیچ، پیش از 28 مرداد
از کلوپ فلان حزب دیدن کرده باشد و یا عکسی به یادگاری با
رهبران احزاب دهه 30 گرفته باشد. او احزاب را منحله اعلام کرد
و روحانیون را به امید همراهی با او برای مقابله با کمونیسم
زیر پر و بال خود گرفت و برایشان انجمن حجتيه و ضد بهائیت درست
کرد اما از قضا، در انقلاب 57 "سرکنگبین صفرا فزود!"
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 13 آذر |