این صفحه اول
روزنامه اطلاعات در نیمه دوم سال 57 است. شریف امامی نخست وزیر
است و بدستور شاه برخی مهره های رژیم قربانی می شوند تا بلکه
فضای سیاسی کشور که به سمت انقلاب می رفت آرام شود. ارتشبد
نصیری رئیس ساواک و امیرعباس هویدا نخست وزیر شاه زندانی می
شوند و شماری از مقامات ساواک نیز برکنار می شوند که مردم جز
پرویز ثابتی بقیه را نمی شناسند و رژیم هم عکسشان را منتشر نمی
کند تا زندانیان سیاسی آنها را شناسائی کنند. همه آنها دقیق
مانند بازجوها و شکنجه گران جمهوری اسلامی با نام مستعار در
زندانها و شکنجه گاهها مشغول جنایت بودند.
پرویز ثابتی که پیش
از سقوط رژیم از ایران خارج شد و سالها در اسرائیل زندگی کرد و
چند سالی است از اسرائیل به امریکا کوچ کرده، معاون سیاسی و در
واقع معاون اجرائی رئیس ساواک "ارتشبد نصیری" بود. طراح بسیاری
از جنایات در زندانها و هرچند گاه یکبار در تلویزیون ملی ایران
ظاهر شده و درباره کشف و انهدام سازمان های چریکی تحت عنوان
"خرابکاران" و برخی دستگیری های سیاسی غیر چریکی به زعم خود
توضیحاتی می داد تا مردم بدانند ساواک چه خدماتی برای امنیت
جامعه می کند. هرگز صحبتی از شکنجه ها و کشته شدن دستگیر شدگان
زیر شکنجه نمی کرد. برای درک میزان قدرت او بد نیست بدانید که
راننده او که همسر ثابتی را برای خرید کفش به معروف ترین کفاشی
تهران آن زمان "شال ژورژن" نبش دو خیابان وزرا و شال ژورژن
برده بود برای ادب کردن جوانی که در همین کفاشی به همسر ثابتی
نگاهی خریدارانه کرده بود اسلحه کمری اش را بیرون آورده و دو
گلوله به مغز آن جوان شلیک می کند و او را درجا می کشد. پرویز
ثابتی در سال انقلاب بازداشت نشد بلکه از کار برکنار شد تا
بلکه پس از خفه شدن انقلاب و قدرت گیری دوباره شاه از خارج
بازگشته و مشغول خدمت شود. حیرت آور است که علی فلاحیان و سعید
امامی معاون سیاسی او که درجریان قتل های زنجیره ای دستگیر و
ناپدید شد و گفتند که خودش را در حمام زندان با خوردن "واجبی"
کشته، گوئی شاگردان پرویز ثابتی بودند. پرویز ثابتی از دوره
دیدگان امنیتی در اسرائیل بود و آنچه را در اسرائیل آموخته بود
در زندانهای ایران به اجرا گذاشت و نه تنها این، بلکه شبکه های
نفوذی در سازمان و احزاب سیاسی درست کرد و یک پله بالاتر از
آن، شبکه های بسیار مخفی نفوذی در ساختار رژیم شاه درست کرد و
از جمله دلائلی که بازداشت و زندانی نشد و به اسرائیل فرستاده
شد همین شبکه ها و سرنخ هائی بود که در اختیار داشت و هیچ کس
دیگری جز او از این شبکه ها خبر نداشت. گفته می شود که بسیاری
از عملیاتی که اسرائیل در جمهوری اسلامی موفق به انجام آن شده
توسط همین شبکه ها که گسترش نیز یافته اند انجام شده است.
میگویند ثابتی در عین حال که بسیار خشن بود، بسیار هم مبتکر و
باهوش بود. بگذریم که سخنران بسیار ماهری نیز بود. او در دهه
50 طراح چند فرار از میان زندانیان سیاسی که در زندان در خدمت
ساواک قرار گرفته بودند شد و از طریق همین زندانیان فراری که
بسیار ماهرانه برنامه فرار آنها طراحی شده بود که جای شک و
تردید باقی نماند توانست در قلب سازمان چریکی وقت نفوذ کند و
رهبران آنها را یا در عملیات نظامی کشته و یا دستگیر کند.
ماجرای دستگیری خسرو گلسرخی و دانشیان و تیرباران آنها و یا از
زندان بیرون آوردن 10 زندانی زندان اوین که معروف ترین آنها
بیژن جزنی بود، بردن آنها به تپه های اوین و به رگبار بستن
آنها نیز از شاه کارهای ثابتی بود که خبرش بعنوان کشته شدن 10
زندانی که از زندان فرار کرده بودند به مطبوعات وقت دیکته شد.
ثابتی در سالهای اخیر یک کتاب خاطرات هم نوشته که در واقع
خاطرات نیست، بلکه آخرین وظائفش برای مخدوش کردن گذشته و گیج
کردن نهادهای امنیتی و سازمان های سیاسی کنونی درایران و
درخارج از ایران است.
مطابق آنچه در همین
صفحه اول می خوانید، فشار جنبش اعتراضی که می رفت تا به جنبش
انقلابی تبدیل شود نه تنها زمینه ساز برکناری شماری از
جنایتکاران ساواک شد، بلکه طرح باصطلاح اعاده حیثیت زندانیان
سیاسی هم به مجلس برده شد. این زندانیان که شماری از آنها
روشنفکران و هنرمندان کشور بودند طی سالها، از سوی رژیم شاه
قربانی انواع اتهامات شده بودند. شبیه همین کاری که حسین
شریعتمداری در روزنامه کیهان درباره زندانیان سیاسی جمهوری
اسلامی می کند. تجمع خانواده زندانیان سیاسی نیز که در این
صفحه اول می خوانید بسیار شباهت دارد به تجمع خانواده زندانیان
سیاسی و قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی 67 در جمهوری اسلامی.
گوئی تاریخ تکرار می شود!
درباره استعفای
آزمون هم بنویسیم که او یک دوران طولانی "اوقاف" را در اختیار
داشت که کعبه روحانیون بود و از این طریق یا پول و مواجب می
گرفتند، یا متولی امام زاده ها و مساجد می شدند و یا در ادارات
اوقاف استخدام می شدند. او درعین حال که سرپرست اوقاف بود،
معاون نخست وزیر هم بود. بدلیل داشتن خانواده مذهبی و روحانی
و آشنائی اش با روحانیون طی سالهای سرپرستی اوقاف این احتمال
داده می شد که جانشین شریف امامی و نخست وزیر شود اما سیر
رویدادها به گونه ای شد که شاه پس از شریف امامی یک دولت نظامی
به نخست وزیری ارتشبد ازهاری تشکیل داد. در همین صفحه اول می
خوانید که در شهرهای مختلف تظاهرات است و در چهار شهر که دولت
شریف امامی حکومت نظامی اعلام کرده بود شماری از تظاهر کنندگان
کشته می شوند.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 26 آذر |