ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

29 آذر ماه  1397

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

این برکناری با حوادث مهمی همراه شد

 
 
 

 

 

این صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی، روزنامه ارگان حزب جمهوری اسلامی است که دبیرکلی آن با آیت الله بهشتی بود و بنیانگذار آن نیز خود وی بود. رفسنجانی و خامنه ای و باهنر (برادر باهنر کنونی که دیدگاه هایشان بکلی با هم متفاوت بود) و عده ای دیگر از روحانیون در کنار برخی سران موتلفه اسلامی عضو رهبری حزب بودند.

همانگونه که دقت کرده اید، این شماره روزنامه جمهوری اسلامی چاپ دوم شده است. یعنی ابتدا بدون خبر برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا منتشر شد و بعد که دفتر آیت الله خمینی خبر برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا را اعلام کرد، این روزنامه شتابزده یک چاپ دیگر با عنوان بزرگ برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا منتشر کرد. آیت الله بهشتی و حزب جمهوری اسلامی به یک پیروزی دست یافتند و بلافاصله تدارک کار برای گام دوم، یعنی اعلام عدم صلاحیت بنی صدر و برکناری اولین رئیس جمهور ایران را شروع کردند. این برکناری درحالی اعلام شد که بنی صدر در جبهه جنگ با عراق بود! از آن پس آیت الله خمینی هاشمی رفسنجانی را بعنوان جانشین فرمانده کل قوا تعیین کرد و در دوران آقای خامنه ای این فرماندهی هرگز به رئیس جمهورها داده نشد. حتی مسئولین نیروهای انتظامی که مطابق قانون باید تابع وزارت کشور و دولت باشد نیز در دست رهبر متمرکز شد.

اعلام خبر گرفته شدن فرماندهی کل قوا از بنی صدر، تردید باقی نگذاشت که بزودی گام دوم برداشته خواهد شد. یعنی سقوط بنی صدر. نزدیکی بنی صدر به مجاهدین خلق که سرانجام نیز با رهبر آن "مسعود رجوی" از ایران گریخت و برقراری مناسبات ویژه با فرماندهان ارتش در عین کشاکشی که با اغلب فرماندهان سپاه و روحانیونی که به این فرماندهان نزدیک بودند نیز در تصمیم آیت الله خمینی برای حذف بنی صدر بی تاثیر نبود. هیچکس، نه آقای خمینی و نه رهبران حزب جمهوری اسلامی و نه فرماندهان سپاه و نه حتی سیاسیون غیر حکومتی و همچنین مردم تصور نمی کردند این برکناری با دو حادثه انفجاری غافلگیرانه همراه خواهد شد. مخالفان بنی صدر و دفتر آقای خمینی حداکثر بر این تصور بودند که تظاهراتی در خیابانها خواهد شد و خیلی زود این تظاهرات را با یک "تشر" آقای خمینی جمع خواهند کرد. اما چنین نشد بلکه دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی درحالیکه در آن جلسه ای وسیع به ریاست آیت الله بهشتی تشکیل شده بود منفجر شد. عامل انفجار فردی اعلام شد بنام "کلاهی" که گویا از افراد نفوذی سازمان مجاهدین خلق در حزب جمهوری اسلامی بود و توانسته بود بسیار هم نظر مثبت بهشتی را به خود جلب کند و به همین دلیل آیت الله بهشتی که بسیار به استعدادها و مریدی او علاقمند شده بود او را بر خلاف رویه ثابتش، با اسم کوچک یعنی رضا "محمد رضا" صدا می کرد. حکومت سخت غافلگیر شد. در آستانه انفجار بنی صدر و رجوی با یک هواپیما از ایران خارج شده بودند و رهبری سازمان در داخل کشور به همسر وقت رجوی "اشرف ربیعی" و "موسی خیابانی" جانشین مسعود رجوی سپرده شده بود. حکومت شعار "دشمن در چه فکریه؟ ایران پر از بهشتیه" را فورا ساخت و تظاهراتی را هم علیه این واقعه در تهران برپا کرد. در فاصله اندکی "رجائی" در یک انتخابات سریع و سازمان یافته رئیس جمهور شد. او نخست وزیر بنی صدر بود و رابطه شان با هم رابطه کارد و پنیر بود! رجائی نیز بلافاصله حجت الاسلام "باهنر" را که با هم دوستی قدیمی داشتند و در حزب جمهوری اسلامی نیز پس از کشته شدن بهشتی جانشین وی و دبیرکل حزب شده بود بعنوان نخست وزیر انتخاب کرد. حجت الاسلامی سخنور، خوش چهره و دارای صدائی جلب کننده برای سخنرانی. حکومت انفجار حزب جمهوری اسلامی و کشته شدن بهشتی را اینگونه جمع و جور کرد و آیت الله موسوی اردبیلی را نیز بعنوان رئیس شورای عالی قضائی جانشین آیت الله بهشتی اعلام کرد. ظاهرا همه سوراخ هائی که با آن انفجار ایجاد شده بود پر شده بود که البته بتدریج معلوم شد نه ایران پر از بهشتی بوده و نه بهشتی جانشینی داشته است. همچنان که آیت الله مطهری بی جانشین بود. کشته شدن بهشتی ضربه سنگینی به نظام و به شخص آیت الله خمینی بود. تا حکومت خواست به خود آمده و رد پای عاملین انفجار حزب جمهوری اسلامی را پیدا کند، انفجار دوم در نخست وزیر روی داد و رجائی و باهنر هر دو کشته شدند. عامل این انفجار هم فردی بنام "کشمیری" اعلام شد که در ستاد امنیتی نخست وزیر نفوذ کرده بود. در هر دو انفجار از کیف دستی استفاده شده و مواد تخریبی آن بسیار پر قدرت بود و هنوز معلوم نشده که این کیف از کجا بدست کشمیری و کلاهی و یا مجاهدین خلق رسید؟ آیا واحدهای بشدت مخفی ساواک که هیچ ردپائی از آنها وجود نداشت و مستقیما به اسرائیل وصل بودند در انتقال این کیف نقش داشتند؟ سئوالات زیادی در این ارتباط مطرح است که بدلیل نداشتن مدرک و سند نمی توان در باره آنها قضاوت کرد.

با این دو حادثه که متعاقب آن اعلامیه "انقلاب در انقلاب" مجاهدین خلق برای قیام مسلحانه علیه حکومت انتشار یافت و ماشین اعدام در اوین و ماشین ترور امام جمعه ها در شهرهای مختلف به حرکت در آمد، بسیاری جابجائی ها، خالی شدن جایگاه ها برای جایگزین ها و.... آغاز شد. نوبت ریاست جمهوری رسید به علی خامنه ای و امام جمعه های ضعیف و نزدیک به ارتجاع مذهبی نظیر علم الهدا و جانشین امام جمعه هائی شدند که از نظر تفکر مذهبی و سیاسی یاران آیت الله خمینی محسوب می شدند. مثل آیت الله مدنی و یا ترور حجت الاسلام "قدوسی" دادستان وقت که نقطه مقابل اسدالله لاجوردی و هم اندیشان او بودند و هستند. علاوه بر ترورها، چند حادثه عجیب مثل سقوط هواپیمای فرماندهان ارتش در جریان جنگ و یا صحنه سازی کشته شدن برخی فرماندهان سپاه و نماینده آقای خمینی در سپاه در جبهه های جنگ با عراق نیز روی داد که بموقع خود باید به آنها نیزپرداخت.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 29 آذر

 
 

اشتراک گذاری: