این صفحه اول روزنامه کیهان به تاریخ
6
دیماه
1358
است.
برای نسل کنونی که در جریان بحث های آن سالها نبوده شاید اهمیت
این عنوان زیاد قابل درک نباشد.
درحالیکه یکی از چالش برانگیز ترین بحث های پس از انقلاب همین
عنوان اول کیهان بود که بعدا زیربنای بسیاری از حوادث هولناک و
خونین شد.
آقای خمینی وضع امروز روحانیت در حکومت را حدس زده بود و به
همین دلیل حاضرنبود تن به ریاست جمهوری روحانیون بدهد و آنها
را حاکم بر قوه مجریه کند.
معتقد بود روحانیون باید در همان حوزه های دینی بمانند و
حداکثر نقش آنها در حکومت باید قوه قضائیه باشد و مجلس هم
وابسته به انتخاب مردم است.
در زمان مصدق هم آیت الله کاشانی رئیس مجلس بود و این مسئله از
بعد از انقلاب مشروطه سابقه دارد.
او برای تشویق روحانیون به ماندن در حوزه های مذهبی خود از
تهران به قم کوچ کرد و هفته ای یکبار بصورت دوره ای با سه مرجع
تقلید ارشد قم
"شریعتمداری،
مرعشی و نجفی"
دیدار می کرد.
هر هفته در خانه یکی از این آقایان.
با آغاز ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری بحث داغ تر شد، بویژه
با به میدان آمدن ابوالحسن بنی صدر که جنگ زرگری راه انداخت و
رقابت او با آیت الله بهشتی تبدیل شد به جنگ حیدری و نعمتی!
(بالا
دهی ها و پائین دهی ها).
آقای خمینی زیر بار قبول نامزدی آیت الله بهشتی برای ریاست
جمهوری نرفت که نرفت و برای ختم مجادله حکم ریاست قوه قضائیه
را که در آن زمان شورای عالی قضائی نام داشت را برای بهشتی
صادر کرد.
با این انتصاب هم مجادله خاتمه نیافت زیرا علاوه بر آیت الله
بهشتی روحانیون دیگری هم بودند که معتقد بودند باید سکان ریاست
جمهوری را یک روحانی بدست بگیرد نه بنی صدر کراواتی!
از جمله کسانی که روی این نظر پافشاری می کرد آیت الله مهدوی
کنی بود که معتقد بود انقلاب مشروطه به این دلیل شکست خورد که
روحانیون خودشان قدرت را بدست نگرفتند.
بهرحال آن انتخابات بدون نامزد روحانی برگزار شد و روحانیونی
که جلال الدین فارسی را پیش انداخته بودند به امید درچنگ گرفتن
ریاست جمهوری از طریق جلال الدین فارسی نیز به شکست خوردند
زیرا اسناد افغانی بودن جلال الدین فارسی هم رو شد و او نمی
توانست رئیس جمهور شود.
آقای خمینی ظاهرا خود را کنار کشیده و بی طرفی اتخاذ کرده بود
اما نظر حکومتی ها این بود که جلال الدین فارسی را هم آقای
خمینی گفت کنار بگذارید زیرا افغانی
–
ایرانی است.
و البته با نظرات او در لبنان هم آشنا بود و با آن موافقت
نداشت.
در جریان همین کشاکش ها آقای خمینی سکته کرد و از قم به
بیمارستان قلب تهران
(هزارتختخوابی
یا امام خمینی کنونی)
منتقل شد.
انتخابات برگزار شد و برای آقای خمینی هم صندوق رای بردند به
بیمارستان اما کسی ندید که به چه کسی رای داد اما همه جا شایع
بود که نظر آقای به بنی صدر است.
بهرحال بنی صدر با بیش از
11
میلیون رای اولین رئیس جمهور ایران شد.
شایعه نظر مثبت آقای خمینی نسبت به وی و نداشتن رقیبی توانمند
و شناخته شده در میدان در پیروزی او نقش اول را ایفا کرد.
جدال برای حکومت روحانیون و مخالفت با نظر آقای خمینی برای
ماندن روحانیون در حوزه های دینی پس از انتخابات نیز نه تنها
ادامه یافت بلکه شدید تر هم شد.
با چند ترور و انفجار
(ترور
آیت الله مطهری، انفجار حزب جمهوری اسلامی و کشته شدن بهشتی،
انفجار نخست وزیر و ترور امام جمعه هائی مانند دستغیب، صدوقی،
خاتمی، مدنی و
...)
اتحاد مجاهدین خلق با بنی صدر و سقوط بنی صدر و خروجش از ایران
و تشدید جنگ ایران وعراق، کم کم زمینه را برای حکومت روحانیون
فراهم ساخت و آقای خمینی نیز تن به عقب نشینی داد و این عنوان
اول روزنامه کیهان که می بینید از اعتبار افتاد.
بقول حافظ:
که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها
صفحات اول روزنامههای ایران
7
آبان ماه
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 7 آبان |