به انتخابات مجلس نزدیک می شویم و چهره های اصلاح طلب و
مخالفان اصلاحات از هر دو سو اظهار نظرهائی می کنند که عمدتا
انتخاباتی و یا پیش انتخاباتی است. از جمله نظراتی که محمد رضا
خاتمی دبیرکل جبهه مشارکت و نایب رئیس مجلس ششم در مصاحبه با
"ایرنا" خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی مطرح کرده و گفته است:
اگر به واقعیت رجوع کنیم می بینیم که مردم معلوم نیست که دیگر
قبول کنند که همیشه باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنند و
اگر امکان این را ندارند که بین گزینه مطلوب و نامطلوب یکی را
برگزینند احتمالا انتخابات بسیار بی روحی خواهیم داشت. مخصوصا
در شهرهایی که پیشانی سیاسی کشور هستند.
بحث جدی در بین اصلاح طلبان اینست که اگر قرار است اصلاح طلبان
واقعا مسوولیت پذیر باشند چرا باید همه تخم مرغ های خود را در
سبد فرد یا افرادی بگذارند که یا هیچ گونه پاسخگویی نسبت به
مطالبات اصلاح طلبان ندارند و حتی به مطالبات اصلاح طلبان
حداقل توجه لازم را ندارند.
اصلاح طلبان برای چه باید این کار را انجام دهند وقتی مملکت
روال خودش را طی می کند و کسانی که باید تصمیم بگیرند تصمیم می
گیرند و آنهایی که باید آن تصمیمات را اجرا کنند اجرا می کنند.
بنابراین دیگر چه نیازی به حضور اصلاح طلبان در ساختار قدرت
است؟
البته ما اصلاح طلبان معتقدیم می شود مملکت را اصلاح کرد مشروط
بر اینکه سیاست خارجه مان اصلاح شود و سیاست خارجه مان وقتی
اصلاح خواهد شد که سیاست داخلی مان اصلاح شود. اگر شفافیت و
پاسخگویی و تناسب بین اختیار و مسوولیت وجود داشته باشد می شود
چنین کرد. چرا ما باید در مجلسی حضور داشته باشیم که نه تنها
در راس امور بلکه در ذیل هیچ امری نیست؟
اگر قرار است دلمان به این خوش باشد که هرازچندگاهی چند
نماینده اصلاح طلب در تریبون مجلس سخنرانی می کنند که این
سخنرانی ها را می توان از ده ها تریبون دیگرهم انجام داد هر
چند هزینه اش بیشتر باشد.
اگر ما می خواهیم به مجلس برویم برای این است که بتوانیم
برعملکرد همه دستگاهها و نهادها نظارت و قوانین را به نفع ملت
اصلاح کنیم ولی وقتی چنین امکانی مهیا نیست، چرا اصلا باید این
همه در انتخابات هزینه کنیم؟ چه بسا اگر حکومت یکدست شود تکلیف
مردم روشن تر می شود.
مملکت از ناکارآمدی مزمن رنج می برد. نمی گذارند هیچ شایسته ای
به عرصه حکومت راه یابد.
الان شهرداری تهران را ببینید. لیست اصلاح طلبان انتخابات
شورای شهر را برده و حقش این است که شهردار را خود تعیین کند.
ما اصلاح طلبان آدم مدیر، مدبر، کاردان و ورزیده کم نداریم تا
به عنوان شهردار انتخاب کنیم ولی اجازه نمی دهند.
تا پیگیر می شویم یک مدیرشایسته اصلاح طلب را شهردار کنیم از
این سو و آن سو احضارش می کنند و برایش پرونده تشکیل می دهند و
او را تهدید به بازداشت و بردن، افشاگری و غیره می کنند.
مشکل اصلی مملکت این است که آدم های شایسته را حذف می کنند و
اجازه روی کار آمدن آنها را نمی دهند. طبیعی است وقتی ما اصلاح
طلبان هم با نیروی رده چندم خود سرکار بیاییم نمی توانیم کاری
برای مملکت کنیم.
برای اصلاح کشور نیاز به افراد شجاع، با تجریه و چیزفهم است.
اما هیچ کدام از این ها را شورای نگهبان اجازه نمی دهد وارد
مجلس شوند یا رییس جمهور شوند. نتیجه همین شعار«اصلاح طلب
اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» می شود.
اگر امروز یک اقلیت خاصی این شعار را می دهند فردا این فراگیر
خواهد شد و مردم هم می گویند این مملکت را دست اصولگرایان
دادیم فایده ای نکرد دست اصلاح طلبان هم دادیم سودی نکرد پس
باید اصل نظام تغییر کند. نگرانی ما این است.
بنابراین نظر شخصی خود من این است که اگر واقعا نتوانیم با
نیروهای اصلی اصلاح طلب وارد میدان شویم پس بهتر است کناره
بگیریم. این بحث درون جریان اصلاحات به طور مفصل در حال انجام
است ولی نمی دانم به کجا برسد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 12 آبان |