انصاری راد که تفاوت نمی کند آیت الله است یا حجت الاسلام، از
جمله نمایندگان فراموش نشدنی مجلس ششم است. دفاع او از
زندانیان سیاسی- مطبوعاتی، افشاگری هایش درباره بازجوئی ها در
زندان ها و ... از او یک چهره ملی ساخت. شورای نگهبان از حضور
امثال او در مجلس جلوگیری کرد. او در همین روزها مصاحبه ای با
روزنامه آرمان کرده و گفته است:
مشکلات اقتصادی که امروز در کشور وجود دارد در گذشته و در 40
سال گذشته نیز به شکلهای مختلف وجود داشته است. ما هنوز پس از
40 سال نتوانستهایم متکیبودن اقتصاد به نفت را از بین ببریم.
به همین دلیل نیز در شرایطی که قیمت نفت دچار نوسان میشود یا
ایران مورد تحریم قرار میگیرد مشکلات اقتصادی کشور افزایش
پیدا میکند. البته این وضعیت تنها در زمینه اقتصادی وجود
نداشته و در زمینههای سیاست خارجی، مدیریت فرهنگی و همچنین
آسیبهای اجتماعی نیز با ناکارآمدی همراه بوده ایم. امروز
کسانی که مدیریت کشور را به آقای احمدینژاد سپردند باید نسبت
به وضعیت موجود جامعه پاسخگو باشند. هنوز مشخص نشده درآمد بیش
از800 میلیارد دلار
حاصل از فروش نفت در دولتهای نهم و دهم چه شد. احمدینژاد
سرمایههای بانکها را بدون وثیقه یا با وثیقه اندک در اختیار
برخی افراد قرار داد و شرایط سوءاستفاده مالی را در بخشهای
مختلف اجرایی کشور به وجود آورد. در نتیجه اقدامات احمدینژاد
بود که اقتصاد ایران به مرحله فلج کامل رسید. در نتیجه وضعیت
امروز اقتصاد کشور تنها به دوران آقای روحانی ارتباط ندارد و
بلکه به گذشته و به خصوص به عملکرد ضعیف دولتهای نهم و دهم
باز میگردد.
من نگران ریزش پایگاه رأی اصلاحطلبان در انتخابات آینده با
توجه به مشکلات اقتصادی مردم هستم. از سوی دیگر باید پذیرفت که
پایگاه آقای روحانی نسبت به سال96 نیز تنزل کرده و محبوبیت
ایشان نسبت به انتخابات سال96 کاهش پیدا کرده است. مردم با
توجه به وضعیت دیگر کاندیدای ریاستجمهوری به آقای روحانی رأی
دادند تا ایشان تغییرات جدی در رویکرد مدیریت کشور به وجود
بیاورد. بهعنوان مثال یکی از مطالبات جدی حامیان آقای روحانی
در انتخابات ریاستجمهوری آزادی محصورین بود که تاکنون این
اتفاق رخ نداده و تلاش جدی نیز در این زمینه صورت نگرفت.
اصلاحطلبان باید در مجلس ششم پس از عدم تایید صلاحیت 85 نفر
از نمایندگان مجلس و 3500 نفر از اصلاحطلبان سراسر کشور
مقاومت بیشتری میکردند. بهنظر من بحران ناکارآمدی مدیران از
همان زمان آغاز شد. در آن مقطع زمانی اصلاحطلبان باید مقاومت
مسالمتآمیز بیشتری انجام میدادند. اگر آن زمان این اتفاق رخ
میداد، شاهد همان تجربه در انتخابات مجلس دهم نبودیم. از سوی
دیگر مردم مطالبات جدی دارند و از اصلاحطلبان انتظار دارند که
این مطالبات را پیگیری کنند. این در حالی است که برخی از
اصلاحطلبان نسبت به پیگیری این مطالبات سهلانگاری میکنند.
با این وجود بنده هنوز هم اعتقاد دارم تنها نقطه امید مردم
برای بهبود وضعیت جامعه و حل مشکلات کشور اصلاحات است و تا
زمانی که اصلاحات زنده است میتوان نسبت به آینده امیدوار بود.
در بین اصلاحطلبان شخصیتهای برجسته سیاسی مانند رئیس دولت
اصلاحات وجود دارند که دارای پایگاه و اعتبار بالای اجتماعی و
سیاسی در بین مردم هستند که باید از چنین ظرفیتهایی برای
بهبود وضعیت مردم استفاده کرد. همه ما باید بپذیریم که برای حل
مشکلات کشور و بهبود اوضاع مردم نیاز به تغییرات بنیادین و
مهمی در کشور وجود دارد و تا زمانی که شرایط برای این تغییرات
فراهم نشود نمیتوان نسبت به حل مشکلات امیدوار بود.
در انتخابات مجلس دهم 8میلیون از مردم تهران به افرادی رأی
دادند که هیچشناختی از آنها نداشتند. این وضعیت برای بنده هم
وجود داشت. بنده در این انتخابات به کسانی رأی دادم که تاکنون
نامشان را هم نشنیده بودم. دلیل اصلی این موضوع نیز عدم تایید
صلاحیت چهرههای شاخص اصلاحطلب بود. در چنین شرایطی بود که
اصلاحطلبان تصمیم گرفتند از چهرههای رده دوم خود استفاده
کنند. در نتیجه نمیتوان همه اشتباهات را متوجه اصلاحطلبان
کرد و به آنها حمله کرد. ناکارآمدی مدیران دولت و نمایندگان
مجلس را باید در این جست که نخبگان و چهرههای برجسته سیاسی و
اجتماعی فرصت حضور در انتخابات را پیدا نکردند و دایره انتخاب
مردم محدود شد. ما باید بپذیریم که
مشکلات بنیادین و اساسی
در مدیریت کشور وجود دارد و عدم تایید صلاحیتها این مشکلات را
تشدید میکند. وضعیت در انتخابات به شکلی است که مردم حتی
نمیتوانند چهرههای متوسط و کمتر شناخته شده را نیز در
انتخابات بهعنوان نماینده انتخاب کنند. به همین دلیل نیز به
افرادی رأی میدهند که هیچ شناختی از آنها ندارند.
ما با مشکلات بزرگ مدیریتی در کشور مواجه هستیم که اغلب آنها
نیز نتیجه کنار ماندن چهرههای نخبه کشور است. به همین دلیل
نیز مدیران ما درجا میزنند و فاقد کارآیی لازم هستند.
بهعنوان مثال بنده به هیچ عنوان استیضاح آقای ربیعی از وزارت
کار و تعاون اجتماعی را به صلاح کشور و مردم نمیدانستم و
معتقدم حضور ایشان در وزارت کار و تعاون اجتماعی میتوانست
منشأ خدمات بیشتری برای کشور باشد.
خودسرها در 40 سال گذشته همواره وجود داشته و همواره به شکلی
رفتار کردهاند که برخلاف منافع ملی بوده است. با این وجود ما
هنوز پس از 40 سال موفق نشدهایم
خودسرها
را مهار و کنترل کنیم و این افراد هنوز در فضای سیاسی کشور
جولان میدهند. بهنظر میرسد این افراد خود را دارای پشتوانه
قوی احساس میکنند که با چنین صراحتی سخن میگویند. بدون شک
کسانی که رئیسجمهور کشور را تهدید میکنند باید مجازات و
محاکمه شوند. بهنظر من این یک بیماری مزمن و خطرناک است که
برخی میخواهند با تهدید و ارعاب مدیریت کشور را تحتالشعاع
قرار بدهند.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 24 آبان |