|
این صفحه اول روزنامه کیهان است، در روزی که شاه ایران را ترک
کرد. شاه قرار بود قبل از خروج از ایران یک مصاحبه مطبوعاتی
داشته باشد اما آن را در آخرین لحظات لغو کرد. دل و دماغ
مصاحبه نداشت. در عوض، آقای خمینی در پاریس مرتب مصاحبه کرده و
نظرات خود را برای خبرنگاران رسانه های غربی تشریح می کرد.
تمام تلاش او این بود که همه مردم را در اطراف خود متحد کند و
متحد نگهدارد. از او درباره آینده مارکسیست ها درایران سئوال
شد و او با صراحت گفت که آنها هم حق اظهار نظر دارند.
دو حادثه تروریستی در همان روز اتفاق افتاد که در میان اخبار
مهم مربوط به خروج شاه از ایران و مصاحبه آیت الله خمینی
بازتاب چندانی نه در مطبوعات ایران و نه در رسانه های غربی
داشت.
چند ترور دولتی هم انجام شد که شباهت بسیار به قتل های زنجیره
ای در جمهوری اسلامی داشت. این ترورها در آخرین هفته ها و ماه
های رژیم شاه و در دولت نظامی ارتشبد ازهاری توسط کمیته ای
انجام شد که با نام "کمیته نجات" تشکیل شده بود. این کمیته که
در برخی اظهار نظرها و مصاحبه های سران باقی مانده رژیم در
خارج از کشور بعنوان "کمیته ضد خرابکاری" معرفی شده، کمیته
ایست که در دولت نظامی ازهاری تشکیل شد و ارتباط به کمیته ضد
خرابکاری دهه 50 که علیه گروه های چریکی مسلح تشکیل شده بود
ندارد. "کمیته نجات" که هنوز نام اعضای آن فاش نشده یک طرح
نجات نیز تهیه کرده بود که اسناد آن در کتاب شادروان دکتر
ابراهیم یزدی با نام "آخرین تلاش ها در آخرین روزها" منتشر شده
است. بموجب این طرح باید در چند مرحله پیاپی و در فاصله کوتاه
500 فعال سیاسی ملی، مذهبی، روحانی، چپ، روزنامه نگار و حتی از
میان کاربدستان دوران شاه شبانه دستگیر شده و به یکی از جزایر
جنوبی ایران منتقل شوند و شماری نیز نه اعدام بلکه ترور شوند.
این طرح نیمه کاره ماند و فرصت اجرای آن در دولت نظامی ازهاری
ممکن نشد اما چند ترور دولتی با هدف جلب رضایت روحانیت انجام
شد. از جمله ترور سپهبد خادمی رئیس مستعفی هواپیمائی ملی ایران
که از موفق ترین مدیران رژیم بود. او بهائی بود و "کمیته نجات
ایران" با هدف جلب رضایت روحانیون بلند پایه او را در خانه اش
به ضرب گلوله کشت. قتل او بسیار شباهت به قتل میرزاده عشقی
شاعر ملی در زمان رضا شاه و قتل داریوش فروهر در جمهوری اسلامی
داشت. میرزاده عشقی با گلوله در خانه اش (دقیقا شبیه قتل سپهبد
خادمی) و فروهر با چاقو. مطابق همین طرح ارتشبد نصیری رئیس
سازمان امنیت شاه "ساواک" دستگیر و زندانی شد. همچنان که
داریوش همایون بنیانگذار روزنامه آیندگان، شوهر خواهر اردشیر
زاهدی وزیر خارجه شاه و قائم مقام حزب رستاخیر و یا امیرعباس
هویدا نخست وزیر و عده ای دیگر. ریاست عالیه "کمیته نجات" با
شخص شاه بود.
در همین صفحه اول می خوانید خبر انفجار هواپیمای فرماندار
نظامی مشهد در آسمان و ترور یک مستشار امریکائی را. حوادث
مانند رگبار در نیمه دوم سال 57 از آسمان سیاسی ایران می
بارید.
درباره شورای انقلاب مطبوعات همچنان حدس و گمان ها و برخی
شایعات و شنیده ها را منعکس می کنند بی آن که آن را قطعی
بدانند و یا اهمیت زیادی برای آن قائل باشند. از جمله پیوستن
احتمالی کریم سنجانی رهبر جبهه ملی و مهندس بازرگان رهبر نهضت
آزادی ایران به شورای انقلاب. آقای خمینی از پاریس به مجلس و
شورای سلطنت هشدار داد که استعفا بدهند و انحلال این دو نهاد
را اعلام کنند.
دو نهادی که خود بخود درانقلاب فرو ریختند.
اگر نبود دروغ پردازی ها و یکسویه بینی های جمهوری اسلامی برای
تاریخ نویسی و در تلاش برای توجیه عملکرد خود و حقایق بدون
تحریف منتشر می شد، نسل پس از انقلاب که اعتمادش به حکومت فرو
ریخته بسیار بیش از امروز با دوران انقلاب و رژیم شاه آشنا
بود.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 26 آبان |
