پل
راجرز : استاد مطالعات صلح در دانشگاه بردفورد بریتانیا
درمقاله خود می نویسد:
شاید وجه مشترک مناقشه ی آمریکا با ایران و کره شمالی آن باشد
که سرنوشت مناقشه را این دو کشور تعیین خواهند کرد. فعلا روابط
آمریکا با کره شمالی به اندازه ی چندی پیش تنش آلود نیست اما
وضعیت ایران به گونه یی دیگر است.
دیدار ترامپ و رهبر کره شمالی در سنگاپور در ماه ژوئن موقعیتی
نمادین بود اما نتایج آن نشان داده که بر خلاف ادعای ترامپ که
آنرا پیروزی سیاسی خود خواند، برنده ی واقعی تا این هنگام کیم
جون اونگ است. رهبر کره در کمتر از ۴ ماه دستآوردهای بسیاری
داشت. در خلال بازیهای المپیک زمستانی عادی سازی روابط با کره
ی جنوبی را آغاز و دو بار با رئیس جمهور کره ی جنوبی دیدار
کرد. بلافاصله پس از آن با ترامپ رودررو ملاقات کرد و پس از آن
با رهبری چین و در سطح عالی با مقامهای روسیه دیدارهایی ترتیب
داد و احتمالا تا پایان امسال با پوتین هم دیدار خواهد کرد.
رهبر کره ی شمالی در پی دیدار سنگاپور امتیازهایی داد، از آن
میان برچیدن یک سایت موشکی. پس از آن اما خود ابتکارعمل را
بدست گرفت و با رئیس جمهور کره ی جنوبی دیدار و گفتگوی موفقیت
آمیزی داشت. در عین حال کره ی شمالی برنامه های اتمی و موشکی
اش را آنگونه که چالش برانگیز نباشد آرام پی میگیرد و همزمان
روابط اقتصادی با کره ی جنوبی را توسعه میدهد.
اما در برابر، رابطه تیره آمریکا با ایران از سوریه تا برنامه
ی هسته ای بسیار تنش آلود است. آیا ایران میتواند رویه یی
مانند کره ی شمالی پیشه کند؟ نشانه هایی از تمایل ایران برای
مذاکره هست مثلا فرمانده ی کل سپاه پاسداران در ماه ژوئن گفت
که ایران برنامه یی برای افزایش برُد موشک های خود ندارد چرا
که موشک های میان برد برای حفاظت از کشور کافی است. از لحن
سیاسی و نمادین این سخن، حتی اگر در آینده تغییر موضع دهد،
میتوان چنین برداشت کرد که ایران آمادگی دارد بر سر برجام و
آینده ی آن مذاکره کند. امری که دست و پای آمریکا و اسرائیل را
برای رویارویی نظامی با ایران می بندد.
ترامپ در برابر ایران برخلاف آرامش نسبی در گفتارش درباره ی
کره شمالی، موضعی سخت دارد. او در دو سخنرانی خود در سازمان
ملل متحد بسیار به ایران تاخت. چنانچه این رویه ی ترامپ و
کارهای از این دست کاسه ی صبر ایران را لبریز کند خوشایند
طرفهای اروپایی برجام نخوهد بود اما با دو مولفه ی پایا و
گذرای فرهنگ سیاسی آمریکا همخوانی پیدا خواهد کرد، نخست رابطه
با تهران و دیگر دیدگاه سیاست خارجی مقام های کاخ سفید. در
پیوند با مورد اول حمله به سفارت آمریکا در سال ۵۸ و گروگان
گرفتن کارمندان آن به مدت ۴۴۴ روز اثری دیرپا و همچنان تاثیر
گذار، بر حافظه ی سیاسی روابط آمریکا با ایران باقی گذاشته
است. در مورد دوم، دو تن از تصمیم گیرندگان اصلی سیاست خارجی
کاخ سفید یعنی پومپئو و بولتن با آگاهی از مانور زیرکانه ی
رهبر کره ی شمالی در برابر ترامپ احتمالا به ایران فرصت مانوری
مشابه نخواهند داد. همکاری اروپا با ایران پیرامون برجام نیز
کاخ سفید را خشمگین کرده و دیدگاه خصومت آمیز ترامپ، پومپئو و
بولتن در رابطه با ایران همه دست به دست هم به ابهام پیرامون
آینده ی مناسبات با ایران افزوده است.
اکنون بیش از هر زمان به سیاستمدارانی خویشتن دار چه در شرق
آسیا و چه در خاورمیانه نیاز هست. موقعیت شکننده ی مرکل در
آلمان، درگیری ترزا می با مساله ی برگزیت در بریتانیا و همچنین
کاهش محبوبیت مکرون در فرانسه، ایران را (که اکنون بر سر حفظ
برجام به آنها امید بسته) باز هم بیشتر در موقعیتی مخاطره آمیز
می گذارد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 12 مهر |