دولت
تلاش کرد
چند مکان
را برای
اعتراضات
رسمی و
شناسنامه
دار در
تهران و
شاید
بتدریج
در
شهرهای
دیگر
تعیین
کند.
بلافاصله
جنجال
مخالفت
با این
اقدام
دولت
آغاز شد
و این
درحالی
است که
قبل از
تعیین
محلی
برای
تجمعات،
اصل
مسئله،
یعنی حق
تجمع و
قطع حمله
چماقداران
و
مهاجمین
مسلح به
گاز خردل
باید حل
شود که
وابسته و
مزد بگیر
همانهائی
اند که
به
مخالفت
با تصمیم
دولت
برخاستند.
چه دولت
موفق به
رسمیت
بخشیدن
به تصمیم
خود بشود
و یا
نشود، چه
مخالفان
بتوانند
جلوی
چنین
تصمیمی
رابگیرند
و یا
نگیرند،
اعتراضات
در سراسر
ایران در
خیابان و
کارخانه
و
بیمارستان
و مغازه
و مقابل
مجلس و
یا مقابل
استانداری
و
فرمانداری
ها نه
تنها
ادامه
دارد
بلکه رو
به گسترش
است. این
اعتراضات
دیگر
خلاصه به
دانشگاه
ها نیست،
بلکه
سراسری
است و
شامل همه
اقشار و
طبقات
اجتماعی
که با
فراهم
آمدن
فرصت و
شرایط -
نظیر آن
فرصتی که
در دیماه
گذشته و
ادامه
تظاهرات
کودتائی
در مشهد
علیه
دولت
فراهم شد
اما یک
روزه
تبدیل شد
به
تظاهرات
در یکصد
شهر
ایران
علیه کل
نظام-
همین چند
عنوان
خبری که
تازه،
همه
تظاهرات
و
اعتراضات
48 ساعت
گذشته در
سراسر
ایران را
هم
بازتاب
نمی دهد،
پیامی جز
آن دارد
که در
بالا
اشاره
شد:
- نامه
اعتراضی
5 هزار
پرستار
-
تظاهرات
اعتراضی
اعضای
تعاونی
مسکن
کارگران
شرکت برق
تهران
-
تظاهرات
اعتراضی
کارگران
پیمانی
فضای سبز
شهرداری
-
تظاهرات
اعتراضی
معلمان
حق
التدریس
مقابل
مجلس
نیازی به
محل تجمع
اعتراضی
است وقتی
تمام
ایران
تبدیل به
محل
تظاهرات
و
اعتراضات
و تجمعات
اعتراضی
شده؟ |