کسانی که
سخنرانی
آقای
خامنه ای
را در
دیدار با
سران و
کارگزاران
نظام که
در آن
آماده
باش
تولید
اتمی در
پاسخ به
لغو
برجام از
سوی
ترامپ را
داد به
دقت دیده
و شنیده
اند،
قطعا به
دو نکته
توجه
کرده
اند.
نخست آن
که رهبر
جمهوری
اسلامی
اگر در
گذشته
تکه
کاغذی در
دست داشت
و سر
فصلی را
می خواند
و سپس
حرف هائی
می زد
اینبار
متن
نوشته
شده ای
را از
روی کاغذ
با دقت
می
خواند.
این
پدیده دو
علت
داشت.
الف-
حرفی
اضافه بر
آنچه
قبول
کرده
نزند و
دردسری
بر
دردسرهای
کنونی
مملکت
اضافه
نکند
ب- فراتر
از
چارچوب
تنظیم
شده در
اتاق
بحران
سخن
نگوید.
این اتاق
آنگونه
که خبرش
به ما
نیز
رسیده،
در
روزهای
اخیر و
بدنبال
لغو
برجام از
سوی
امریکا
تشکیل
شده است.
و اما
نکته
دوم. این
نکته
همان
اشاره
بسیار
کوتاه و
گذرائی
بود که
ایشان
درباره
هدف
امریکا
از تحریم
ها بر
زبان
آورد و
زود از
آن عبور
کرد. وی
گفت که
هدف
امریکا
شورش در
ایران
است.
ایشان از
روی
"شورش"
زود پرید
زیرا این
دیگر
ربطی به
تلگرام و
منافقین
و دست
های
خارجی و
این نوع
بهانه ها
نداشت و
ضمنا نفس
"شورش"
قبول و
اعلام
شد. حال
سئوال
اساسی
اینست که
این شورش
که زمینه
خارجی آن
تحریم
هاست،
زمینه
داخلی آن
چیست؟
علاوه بر
فقر و
تفاوت
عمیق
طبقاتی و
خشم و
نفرت
مردم از
کل نظام،
کسانی
نیز در
داخل و
در لباس
خیرخواهی
نفت بر
آتش شورش
نمی
ریزند؟
آخرین
نمونه اش
تصمیمی
نیست که
رئیس قوه
قضائیه
برای
اعلام 10
وکیل
تسخیری
برای
پرونده
های
سیاسی
اعلام
کرده و
خط قرمز
کشیده
روی تمام
وکلا؟
این نوع
تصمیمات
و دهها
نمونه آن
جز
ناراضی
تراشی و
هیزم زیر
دیگ خشم
مردم
گذاشتن
چه نامی
دارد؟ |