عنوان اول پیک نت 9 آذر

دو ارزیابی و تحلیل از

شورشی‌که بهانه‌اش بنزین‌بود

از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی دو نگاه به حوادث و رویدادها در حکومت وجود داشته است. هرچه جلوتر رفتیم این دو نگاه پررنگ تر شد و فاصله آنها از یکدیگر بیشتر تا رسیده ایم به لحظه کنونی. در این راه 40 ساله بسیاری در مسیر قربانی شدند، حتی آنها که مذهبی نبودند و درحکومت نبودند نیز هزینه های سنگین شناختن این دو دیدگاه درحکومت را دادند. اعدام شدند، حصر خانگی شدند، از حکومت رانده شدند، بر شمار یکی نسبت به دیگری اضافه شد و یا فرصت طلبانه کم شد. این عرصه و این مسیر و این دو نگاه را اگر انکار کنیم و اگر در تحلیل های خود از شرایط کنونی ایران در نظر نگیریم، نمی توانیم ارزیابی دقیقی از شرایط بدست آورده و به جامعه منتقل کنیم. نام این دو نگاه می تواند اصولگرا و اصلاح طلب باشد، ملی مذهبی و ارتجاع مذهبی باشد، غیر مذهبی و چپ باشد و یا چپ مذهبی باشد. هر اسم دیگری می تواند داشته باشد اما اسامی تعیین کننده نیستند بلکه ماهیت ها اصل هستند. نگاه کنید به همین نگاهی که محمد خاتمی نسبت به شورش مردم و کشته شدن عده زیادی از مردم دارد ونگاهی که امثال احمد جنتی و فلان فرمانده سپاه دارد و یا حتی رهبر جمهوری اسلامی دارد و در دیدار با بسیجی ها از دهانش جاری شد. نگاه امثال خاتمی و شیخ محمد کروبی که خلاصه پیامش را در همین شماره پیک نت می خوانید نمونه هائی از نگاه متفاوت با رهبر و فرماندهان سپاه و زیر مجموعه های بیت رهبری است و همگان میدانند که این نگاه دوم به فهم و آگاهی مردم از رویدادها نزدیک است، به همان اندازه که دیگری بیگانه است.

دو پیام شیخ مهدی کروبی

خطاب به کنگره حزب اعتماد ملی

و تحلیل شورش اخیر مردم ایران

در جنوب کشور

در پایان شورش عراق

یک اقلیم اهل سنت تشکیل می شود؟

قدرت حاکم درایران

حتی یک نشریه فکاهی را تحمل نمی کند

مجلات طنز و فکاهی که عمدتا یا مشکلات اجتماعی را به طنز بازگو می کنند و یا مقامات حکومتی را نیشگون طنز می گیرند، خود دریچه ای هستند هم برای تخلیه خشم اجتماعی و هم آگاهی حکومتی ها درباره نظرات و انتقادهای مردم کوچه و بازار. در ایران این نوع مجلات سابقه تاریخی دارند، حتی در جمهوری اسلامی هم تا مدت ها نشریه "گل آقا" با همین رویکرد منتشر می شد. دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که پایان یافت، فیتیله "گل آقا" را هم پائین کشیدند. ملانصرالدین، چلنگر، توفیق و حتی "کاریکاتور" هفته نامه ها و یک هفته چند شماره مجلات و روزنامه های طنز در ایران بودند. از پیش از مشروطه و اوج انقلاب مشروطه به بعد. در زمان شاه نیز علیرغم همه سانسوری که بر جراید اعمال می شد، نشریه توفیق با هر مانوری که گردانندگان آن میدانستند به انتشارخود ادامه داد اما از آغاز دهه 50 که شاه استبداد مطلق را درایران حاکم کرد و بسیار از روزنامه نگاران و نویسندگان ممنوع القلم اعلام شدند و بسیاری از مطبوعات توقیف شدند، نشریه توفیق نیز دیگر نتوانست منتشر شود. کتاب "توفیق" نوشته عباس توفیق که یکی از سه بردارمنتشر کننده توفیق و خود استاد دانشگاه نیز بود، بخشی از سرگذشت توفیق را بصورت یک کتاب در ایران منتشر کرده است که خواندنی است و کاریکاتورهای آن دیدنی. جمهوری اسلامی حتی با انتشار یک نشریه طنز نیز که اشاره به مشکلات روزانه مردم بکند مخالفت کرده و می کند. در حالیکه در زمان شاه حداقل تا آغاز دهه 50 حکومت از انتشار توفیق جلوگیری نکرد. ما سعی می کنیم هر از چند گاهی یکی از کاریکاتورهای این نشریه را به نقل از کتاب عباس توفیق منتشر کنیم. از جمله در این شماره درباره بانک صادرات که در هر کوچه پس کوچه ای شعبه باز کرده بود.

سرمقاله راه توده 717

از شورش مردم نخواهند توانست

میوه استبداد و سرکوب بیشتربچینند!

دولت با این اقدام می خواهد یارانه را کنترل کند

وحشت فراریان مالیاتی

از کنترل حساب های بانکی!

عنوان اول پیک نت 7 آذر

جنوب شهریها، زیر نگاه
شک و ظن امنیتی حکومت

صادقی نماینده مجلس:

گزارش هائی درباره نقش

نیروهای "شاید خودسر" در حریق و تخریب

استیضاح در مجلس

تحریک روحانیون در حوزه

اکثریت جامعه را در بی خبری از آنچه در پشت صحنه می گذرد نگهداشته اند و درحالیکه 6 سال دولت را فلج کرده اند، حالا همه کاسه کوزه ها را سر دولت شکسته و حملات گازانبری را برای به زیر کشیدن روحانی تشدید کرده اند. نگذاشتند مردم بدانند دراین شش سال دولت سایه با دولت رسمی و قانونی چه کرد. تمام عزم خود را جمع کردند تا به مردم بگویند بیخود در انتخابات شرکت کردید و از آن بیخود تر که بجای جلیلی در دور اول و  رئیسی در دور دوم، روحانی را انتخاب کردید!

این سخنان سید صادق روحانی در حوزه علمیه قم است برای تحریک روحانیون و طلبه ها علیه روحانی. خوب گوش کنید تا دقیق تر بدانید در شش سال گذشته چه کردند.

این امام جمعه ها میخواهند

مردم گرسنه و خشمگین ایران را ارشاد کنند!

این سخنان وتوصیه های یکی از امام جمعه های تهران؛ یعنی شیخ کاظم صدیقی است. امام جمعه ای که پس از آخرین نماز جمعه تهران توسط هاشمی رفسنجانی که در آن علیه دستگیری های کودتای 88 خطبه خواند و متعاقب آن دیگر اجازه ندادند در نماز جمعه تهران ظاهر شود، او را جانشین وی کردند. اینها که در مشهد و اصفهان و شیراز و دیگر مراکز استانها امام جمعه شده اند و همگی از یک قماش اند، برگمار شدگان با حکم رهبر جمهوری اسلامی اند و جانشین طالقانی ها، صدوقی ها، مدنی ها، بهشتی ها و... شده اند.