این احتمال که
روحانیون و
مقامات جمهوری
اسلامی حدس نمی
زدند در میان
مردم عراق، بویژه
شیعیان آن کشور،
چه ظرفیتی برای
حفظ استقلال از
ایران وجود دارد
کم نیست. شاید
هنوز هم آنرا
عمیقا قبول نکرده
باشند. این که
اسرائیل، امریکا
و عربستان از این
ظرفیت در جریان
اعتراضات اخیر
مردم عراق علیه
ایران و حتی
کشاندن آن به
جنگی تازه میان
دو کشور استفاده
کنند به هیچ وجه
کم نیست، اما اگر
نبود این زیربنا،
چگونه می شد چنین
بنائی را بر پا
کرد؟
ما هیچ قضاوتی
درباره نقش
مستقیم و یا
راهنمائی سپاه
قدس برای مقابله
با تظاهرات مردم
عراق نداریم و
قضاوتی نمیکنیم،
زیرا مستندات آن
باید دراختیار
باشد. اما بی
اعتبار شدن سریع
حشد الشعبی
سازمان یافته و
آموزش دیده سپاه
قدس نزد مردم
عراق و شیوه های
مشابه جمهوری
اسلامی که برای
سرکوب اعتراضات
مردم عراق به کار
گرفته شد این
گمان را قوی می
کند که در صدر
مخالفت با حشد
الشعبی و سمت
گیری تظاهرات
مردم عراق علیه
ایران همین مسائل
و نشانه های
دخالت است. هر
کشوری سعی می کند
دایره نفوذ خود
را در کشور
همسایه گسترش
بدهد، بویژه وقتی
اشتراک مذهبی
وجود دارد.
بنابراین، تلاش
جمهوری اسلامی در
این زمینه طبیعی
است اما آنچه که
غیر طبیعی است
دخالت های
مستقیمی است که
در امور داخلی
عراق شد و احزاب
و گروه هائی سبز
شدند که مشهور به
وابستگی به ایران
هستند. وقتی علی
اکبر ولایتی 2
سال پیش راهی
عراق شد و پس از
دیدار با رهبران
احزابی که به
نوعی با ایران
پیوند دارند گفت
که «ما اجازه
نمیدهیم هر دولتی
در عراق سر کار
بیاید و یا هر
مجلسی تشکیل
شود»، نوشتیم که
این دخالت ها و
این اظهارات
نتایجی دارد که
در آینده آشکار
خواهد شد. در
همین ماههای اخیر
نیز بارها مطرح
کردیم که 8 سال
جنگ میان دو کشور
ایران و عراق،
همانقدر که برای
ایران ویرانی و
کشتار و عزای
خانواده ها،
معلول، مفقود و
... به همراه
آورده برای عراق
و عراقی ها هم
ببار آورده است.
بنابراین، یک زخم
عمیق بدلیل آن
جنگ بر بدن عراق
است و نباید دچار
این خوش خیالی شد
که با انتقال
گنبد طلا به
کربلا و یا راه
انداختن پر هزینه
مارش اربعین این
زخم التیام می
یابد و شاهدیم که
نیافته است.
هنوز معلوم نیست
سرانجام اعتراضات
خیابانی مردم
علیه دولت های
فاسد و آلوده و
وابسته عراق به
کجا خواهد
انجامید و سهم
استقلال از ایران
چقدر خواهد شد،
اما بتدریج
اخباری می رسد که
پس از چند بار
حمله و آتش زدن
کنسولگری های
جمهوری اسلامی در
کربلا و بصره و
یا جلوگیری دشوار
از حمله به سفارت
ایران در بغداد،
حالا کار به حمله
به اماکنی کشیده
که جمهوری اسلامی
در دو دهه گذشته
برای آنها هزینه
کرده است. کسانی
که این روزها در
صدا و سیما ظاهر
شده و در این
باره انگشت اتهام
را بسوی وهابیت و
عربستان دراز می
کنند، خود و
حکومت را فریب
میدهند و از
پذیرش واقعیات
بالا دور می
کنند. عربستان هم
ممکن است مانند
دیگر کشورها
بخواهد از جنبش
کنونی مردم عراق
ماهی آرزوئی خود
را بگیرد، اما
بجای گشتن عقب
تخم مرغ در خانه
همسایه ها، باید
مرغ خود را در
خانه نگهداشت.
سرمقاله روز
گذشته روزنامه
جمهوری اسلامی که
برای نخستین بار
بعنوان یکی از
رسانه های داخل
کشور تا حدودی به
واقعیات بالا
ورود کرد را باید
مغتنم شمرد. این
روزنامه نوشت:
«علت برخوردهای
منفی با ایران در
جریان تظاهرات
عراق، فراتر از
دخالت آمریکا و
اسراییل می باشد.
سخنان قیم مآبانه
بعضی ایرانی ها
درباره نوع
مدیریت عراق، علت
اصلی می باشد.
عراقی ها می
گویند ما یک کشور
مستقل هستیم و
انتظار نداریم خط
مشی سیاسی
کشورمان را
دیگران به ما
دیکته کنند.
سخنرانان و ائمه
جمعه که عراق را
بخشی از ایران
معرفی می کنند و
همینطور صادرات
کالاهای تقلبی
برخی تجار، علت
این نگاه منفی
مردم عراق به
ایران می باشد.» |