این بخشی از تازه ترین یادداشت عبدالله شهبازی "مورخ و تحلیلگر
سیاسی داخل کشور" در مورد جنبش اعتراضی جاری درعراق و وجوه
مشترک عراق امروز با جمهوری اسلامی است که در آن اشاراتی وجود
دارد که به آن باید توجه داشت:
جامعه عراق از بیماریهایی رنج میبرد شبیه به بیماریهای
جامعه ما. دولت متکی بر درآمد نفت؛ نوعی دولت رانتیه که وارث
نظام دولت محور بعثی است. مانند انقلاب ما، پس از سقوط صدام
دیوانسالاری گذشته عریض و طویلتر شد تا جایی که امروز حدود
هشت میلیون نفر حقوقبگیر (چهار میلیون کارمند شاغل و قریب به
چهار میلیون بازنشسته و تحت پوشش نظام تأمین اجتماعی) از جیب
دولت و از درآمدهای نفتی ارتزاق میکنند. مهاجرت گسترده به
شهرها و حاشیه شهرها و تخلیه روستاها، ظهور نسل نوجوان و جوانی
که دوران صدام را به یاد ندارند و نوستالژی آن دوران به ایشان
منتقل شده، فساد دیوانسالاری و احزاب رسمی و البته «احساس
فساد»ی که به شکلی اغراقآمیز بیش از فساد واقعی است، نسبت
بسیار بالای توقعات غیرواقعی در جامعه بویژه در نسل جوان و
مقایسه خود با کشورهایی چون امارات و ترکیه و قطر و غیره و
غیره از بیماریهایی است که جامعه عراق از آن رنج میبرد.
در این وضعیت نقش تحریکات کانونهای منطقهای و غربی و
اسرائيلی بسیار زیاد است. اسرائیل در عراق سابقه طولانی کار و
شبکهسازی دارد مضافاً که یهودیان در عراق، بویژه در بغداد و
بصره و کردستان، از دوران عثمانی بسیار ذینفوذ بودهاند.
ناسیونالیسم عربی- دینی، که مقتدی صدر منادی آن است، خطر بزرگی
است هم برای آینده عراق هم برای آینده ایران. تفکر مقتدی صدر
به استقرار نوعی حکومت مقتدر با دعاوی دینی (زعامت سیاسی-
دینی) تمایل دارد آمیخته با ناسیونالیسم عربی. به این دلیل صدر
ابایی ندارد از اتحاد تاکتیکی با دولتهایی چون سعودی و
امارات. مقتدی صدر بازیگری است قدرتطلب و جسور که پایگاه
قابلاعتنا و به خوبی سازمانیافته دارد. او هیچ ابایی ندارد
که برای نیل به قدرت از حمایت کانونهای خارجی استفاده کند و
اگر ایران را مزاحم راه خود ببیند رودرروی ایران بایستد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 16 نوامبر
2019 |