آقای
خامنه ای
خشن و
نسنجیده
و آلوده
به خصومت
و رقابت
سخن می
گوید. از
ابتدای
جمهوری
اسلامی
که امام
جمعه
تهران شد
این خصلت
های او
آشکار
گشت و
هنوز
ادامه
دارد. به
این خشن
و نسجیده
سخن گفتن
عده ای
رنگ و
لعاب
انقلابی
بودن می
زنند اما
واقعیت
این نیست
و اتفاقا
برعکس
است.
معمولا
این ضعف
است که
پشت
خشونت و
نسنجیده
سخن گفتن
پنهان می
شود.
بسیاری
از
مشکلاتی
که
گریبان
ایران را
گرفته
برخاسته
از تمرکز
قدرت در
دست
ایشان با
همین ضعف
هاست.
کافی است
مهم ترین
رویدادهای
ایران طی
دوران
رهبری
ایشان را
مرور
کنیم و
بعد
مقایسه
کنیم با
رویدادهای
دوران
رهبری
آیت الله
خمینی.
نتیجه
نسنجیده
سخن گفتن
تعبیرها
و
اصلاحاتی
است که
ایشان
بدون پیش
بینی
آینده و
امکاناتی
که ممکن
است پیش
بیاید و
تغییراتی
که روی
دهد، در
مقاطع
مختلف به
کار برده
است. از
اصطلاح
"بصیرت"
در
کودتای
88
بگیرید و
بروید به
عقب و
بیائید
به جلو
تا برسید
به تبریک
به سپاه
برای
گرفتن
نفتکش
انگلیسی
و یا
همین
اعلام
اخیر که
"نه
مذاکره
می کنیم
و نه جنگ
می شود!"
و یا
مقاومتی
که در
برابر
پیشنهادها
و توصیه
های
هاشمی
رفسنجانی
5 سال
پیش
درباره
ضرورت
ترمیم
هرچه
سریع تر
مناسبات
با
عربستان
کرد.
هاشمی
حتی گفت
که اگر
رهبر
اجازه
بدهد
شخصا می
روم
عربستان
و با
توجه به
سابقه
دوستی که
پادشاه
عربستان
دارم
اختلافات
را حل می
کنم که
آقای
خامنه ای
جرات
نکرد به
آن عمل
کند.
حمایت
نسنجیده
اش با
بکار
برده
اصطلاحاتی
نظیر
"احمد
نژاد
شعارهای
انقلاب
را زنده
کرد" و
یا
"نظرات
اقتصادی
احمدی
نژاد به
من نزدیک
تر است
تا نظرات
هاشمی"
و....
نمونه
هائی است
که
اکثریت
مردم در
حافظه
خود
دارند و
یا باید
داشته
باشند.
بحث بر
سر همین
مسئله
آخر است.
یعنی
مناسبات
با
عربستان
که در
این
روزها هم
ظریف به
ضرورت آن
اشاره می
کند و هم
علی
مطهری.
ظریف در
سفر به
سوئد در
جمع
ایرانی
ها گفته
است:
«زمانی
که در
کویت
بودم به
کویتی ها
گفتم
همین
فردا اگر
عربستان
آمادگی
داشته
باشد با
ما گفتگو
را شروع
کند، ما
حاضریم.»
علی
مطهری
نیز گفته
است: از
ناحیه
عربستان
نشانه
هائی
بروز
کرده و
زیگنال
هائی
فرستاده
می شود
برای
گفتگو با
ما که
آقای
ظریف هم
به آن
اشاره
کرده
است.
نباید
این فرصت
را از
دست داد.
آنچه در
بالا و
در باره
خصلت های
آقای
خامنه ای
اشاره
شد، در
سرانجام
همین دو
نقل قول
از ظریف
و مطهری
منعکس
خواهد
شد. |